نجفی | شهرآرانیوز - آیا ساخت فیلمی درباره یکی از مشهورترین شاعران معاصر تاریخ ایران یعنی فروغ فرخزاد، امکان پذیر است؟ این سؤال سخت در شرایط کنونی ما پاسخ سادهای دارد: خیر. این «خیر» هم نه از روی کینه با جهانگیر کوثری، تهیه کننده اثر، است و نه مشکل آن چنانی با باران کوثری، بازیگر نقش اصلی این فیلم، دارد. تاریخ پرترههایی که سینمای ایران روی آن دست گذاشته پر از شکستهای مفتضحانه و ناشیانه است، اما همه این ناکامیها فقط از جنبه تکنیکی و هنری کار سرچشمه نمیگیرد، بلکه این فضای فرهنگی و قرائتهای رسمی است که حتی یک شخصیت تاریخی را به دلایل زیاد چنان اخته کرده که تقریبا هیچ فراز و فرودی در آن وجود ندارد.
بدتر اینکه باید در کنار همه اینها نظرات خانواده و فامیل وابسته آن شخصیت را هم در نظر بگیریم و مراقبت کنند تا خدایی نکرده حرفی یا تصویری نشان ندهند تا شأن آن بزرگوار زیر سؤال برود. نمونه مشهورش سریال «شهریار» بود که کم و بیش بیشتر از اینکه با یک شهریارِ انسانی که احتمالا در زندگی اش خطاها و اشتباهات گوناگونی مرتکب شده است، طرف باشیم با یک شهریار تخت و بی حسی روبه رو بودیم که ناگهان از آسمان به زمین آمده و مثل یک فرشته به همه کمک میکند. بدتر اینکه کارگردان جرئت این را ندارد که کمی از روایتهای رسمی فاصله بگیرد و به آنچه از او اشاره کند که در بین مردم عادی و دوستان و رفقایش شنیده میشود.
چند روزی است که بسیاری از کاربران فضای مجازی به انتخاب باران کوثری برای بازی در نقش اصلی واکنش سختی نشان دادند. در این بین عدهای آن را یک فیلم خانوادگی با شرکت پدر و دختر خواندند که جهانگیر کوثری فیلم نامه را برای باران دخترش نوشته است، چون او بسیار به فروغ علاقه دارد. عدهای هم به چهره فروغ و باران کوثری اشاره کردند که شباهتی به هم ندارد و تیم سازنده باید برای انتخاب این نقش حساسیتهای بیشتری نشان میداد.
با این حال این کار در مرحله فیلم برداری قرار دارد و همه چیز هم از قبل انتخاب شده و باید منتظر ماند و دید نتیجه نهایی چه خواهد شد. سال گذشته بود که جهانگیر کوثری خبر ساخت فیلمی درباره فروغ فرخزاد، شاعر نامدار معاصر را به عنوان اولین فیلم بلند سینمایی اش اعلام کرد؛ فیلمی با عنوان «رگهای آبی فروغ» که فیلم نامه اش از سوی جهانگیر کوثری و نعیمه اسلامی نوشته شده است.
چند وقتی خبری از این پروژه نبود تا در هفتههای گذشته پیش تولید بخشهای دیگری از فیلم آغاز و باران کوثری به عنوان بازیگر نقش فروغ فرخزاد انتخاب شد. نقشی که میتواند یکی از چالش برانگیزترین نقشهای کارنامه این بازیگر باشد. فیلم جهانگیر کوثری به چند مقطع سنی فروغ فرخزاد و وقایع و اتفاقات پیرامونش میپردازد و پیش بینی میشود تا جشنواره فیلم فجر آماده نمایش شود. از طرف دیگر، برخی میگویند فیلم نامه این کار تمام و کمال به فروغ و زندگی پر فراز و نشیبش ارتباطی ندارد و بیشتر قصه خبرنگاری است که درباره فروغ تحقیق میکند و زندگی اش رنگ وبوی فرخزاد به خودش میگیرد.
پوریا ذوالفقاری، منتقد صاحب نام سینما و تلویزیون هم در صفحه اینستاگرامش به این موضوع واکنش نشان داد و در یادداشتی نوشت: «نقل است که اوایل دههٔ هفتاد وقتی علی حاتمی نخستین دورخیز را برای ساخت «تختی» کرد، ناصر تقوایی به دوستان مشترکشان گفته بود: «به علی از قول من بگویید نکن! نمیشود. به من هم پیشنهاد ساخت طالقانی را دادند. تلاشی هم کردم و دیدم نمیشود.»
حق با تقوایی بود. فیلم و سریال «پرتره» در سینمای ما محکوم به شکست است و دلیلش هم روشن است؛ پرداختن به اشخاص و رخدادهای تاریخی نیازمند دخل و تصرف در روایتهای ثبت شده و نشده از آن هاست. ما در ایران «روایت ها» نداریم. بیشتر یک «روایت رسمی» داریم که مرزها و حصارهایش هم محکم و مشخص است و هنرمند میزان آزادی عمل خود را در ایجاد تغییر در آنها به نیت خلق درام نمیداند.»
ذوالفقاری در ادامه یادداشتش نوشت: «به همین دلیل حتی درباره شخصیتهایی که روایت رسمی از آنها به روایت غیررسمی شان نزدیک است و توافقی ضمنی بر سر جایگاه آنها بین مردم وجود دارد، کار به درد بخوری ساخته نشده و نخواهد شد.»
ذوالفقاری اشاره میکند که حتی درباره شخصیاتهایی مثل جلال آل احمد نمیتوان آن طوری که باید به زندگی کاری و شخصی اش پرداخت و چه بسا در این بین خیلی چیزها مغفول میماند و نمیتوان از صحبتهای همسرش، سیمین دانشور درباره چرایی مرگ آل احمد صحبتی به میان آورد.
ذوالفقاری در بخش آخر یادداشتش به سرودهها و نوشتهها و شکل زندگی و جایگاه فرهنگی فروغ فرخزاد اشاره کرده و نوشته که بعد از انقلاب ترجیح دادند صحبتی از فروغ به میان نیاید و حرفی درباره اش نزنند. از طرفی، آخرین بار مقام معظم رهبری درباره سرونشت فروغ فرخزاد صحبت کردند و گفتند او با اشعارش نشان داد که عاقبت به خیر شده است.
این منتقد سینما در پایان نوشت: «راستش فکر میکنم این سیاست از زور زدن الکی بهتر بود. دوستداران فروغ او را میخواندند و میخوانند و کسانی هم به او بد و بیراه میگویند. تاریخ نیز دورتر نشسته و در انتها قضاوتش را میکند.) از این نظر نفس تصمیم برای ساخت اثری داستانی درباره فروغ فرخزاد، (آن هم در جریان اصلی سینمای این سال ها) از ابتدا غلط و محکوم به شکست است و اجرایش اگر نشانه منفعت طلبی نباشد، بی شک سند جهل و بی خبری سازندگان است. حالا فاصله نجومی سازنده و بازیگر از دنیا و شمایل فروغ، به جای خود.»