صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

رفتار عجیب‌وغریب برخی پیشکسوتان فوتبال در خارج از زمین

  • کد خبر: ۷۲۶۹۹
  • ۱۱ تير ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۶
توهم توطئه، تحقیر رقیب، لگدمال‌کردن شئونات و مرگ اخلاق. این‌ها کلیدواژه‌هایی در وصف اخلاق و رفتار این روز‌های کسانی است که روزی درون زمین حرفشان را می‌زدند و حالا با سرعت نور در حال خراب‌کردن مجسمه‌های باارزش ساخته‌شده از خودشان هستند.
علی رضایی | شهرآرانیوز؛ توهم توطئه، تحقیر رقیب، لگدمال‌کردن شئونات و مرگ اخلاق. این‌ها کلیدواژه‌هایی در وصف اخلاق و رفتار این روز‌های کسانی است که روزی درون زمین حرفشان را می‌زدند و حالا با سرعت نور در حال خراب‌کردن مجسمه‌های باارزش ساخته‌شده از خودشان هستند. کسانی که روزی ورزش می‌کردند تا نفس را تذهیب کنند و حالا نابودگر منش پهلوانی‌اند و پرحرفی شغل اصلی‌شان است.
 
بیایید از ابتدا مسیر را بررسی کنیم. به روزی برگردیم که شبکه‌های اجتماعی به عنصر جدانشدنی زندگی ما تبدیل شد و شاهد هجوم همه‌جانبه افراد به این رسانه‌ها بودیم. هرکدام از ما توانستیم با نصب یک اپلیکیشن در گوشی‌مان در هر دقیقه از همه‌جا باخبر باشیم و اظهارنظر کنیم.

 

وقتی شبکه‌های اجتماعی وارد می‌شوند

ابتدا باشگاه‌ها و در ادامه ستاره‌ها برای خودشان حساب ساختند تا به‌طور مستقیم با مردم در ارتباط باشند. مزه این ارتباط و دیده‌شدن صدچندان بود. در اوایل آن دوران، هنوز پیشکسوتان فوتبال به‌شدت درباره این ابزار گاردی بسته داشتند، اما امان از آن روز که یک‌نفر از این پیشکسوتان وارد شد و فهمید چه‌چیزی باعث تیترشدن می‌شود، چه‌چیزی باعث می‌شود دوباره همان ستاره‌های سال‌های قبل باز هم حرف‌ها و حرکاتشان نقل محافل می‌شود، چه چیزی باعث «دیدن» می‌شود. امان!
 
آغاز ماجرا را می‌توان به یک اپلیکیشن پیش‌بینی و تبلیغاتش مرتبط دانست. مرحوم مهرداد میناوند که یکی از بهترین مدافعان چپ تاریخ ایران بود، ترجیح داد به‌جای فعالیت در عرصه فوتبال، در عرصه «کری» فعالیت کند و به‌عنوان سفیر آن اپلیکیشن در فضای مجازی فعال باشد. کری‌های او باب دل هواداران پرسپولیس بود و رشد روزافزون تعداد فالوئرها، هرروز تپش قلب او را بیشتر می‌کرد. بی‌گمان برای مقابله با یک مهره قرمز، به یک مهره آبی نیاز بود و چه‌کسی ویرانگرتر و بامزه‌تر از حنیف عمران‌زاده؟

 

ورود پیشکسوتان به سیاه‌چاله‌ای پر از جرم کثیف!

جرقه این بساط همان‌جا زده شد. همان‌جایی که بازیکنان سال‌های دور که کسی از آن‌ها یاد نمی‌کرد و حالا فعالیتی در فوتبال نداشتند، از پستوی خانه بیرون آمدند. هنوز آن‌قدر فضای هواداری متشنج نشده بود، اما هرروز یک حرف در این مسیر بی‌انت‌های جهل از دهان کسی که روزی افتخار یک تیم بود، بیرون می‌آمد و دیگر کسی نمی‌توانست جلو این سیل بزرگ واکنش هواداران را بگیرد. یک‌نفر که شوت‌های ماورایی می‌زد و افتخار تیم‌ملی بود، چندسال کسی از او خبری نداشت، اما به لطف همین کری‌ها دوباره دیده شد. یک نفر که در تیم قرمز بازیکنی درجه‌چندم بود و کسی آخرین بازی خوبش را در خاطر نداشت، در همین ماجرا درخشید و در میان آبی‌ها هم نمونه موفق در این دریای لجن‌پراکنی زیاد بود.
 
نکته عجیب آنجا بود که هیچ‌کدام از این بازیکنان در زمان بازی افتخار بی‌بدیلی نداشتند و درحقیقت به گرد پای بزرگان ۲ تیم مانند دایی، عابدزاده، مهدوی‌کیا، زرینچه، پاشازاده و خیلی‌های دیگر نمی‌رسیدند. می‌توان گفت آن‌ها هیچ‌گاه در زمین ستاره درخشان نبودند، اما در شبکه‌های اجتماعی آتش درخشششان همه‌چیز و همه‌کس را می‌سوزاند، حتی هویت و احترام‌ها را!

 

همراهی مسئولان

بازیکنانی که در این منجلاب گرفتار شدند، کاملا راه را یاد گرفتند. آن‌ها به‌هیچ‌وجه حرفی که یک مشکل را حل کند یا به‌اصطلاح حرف به‌دردبخور نمی‌زدند، بلکه چیزی می‌گفتند که مردم خوششان بیاید و آدرنالین ترشح کنند. ممکن بود آسمان تاریک باشد و یک پیشکسوت بگوید این تاریکی نشانه ظلم به تیم ماست و واعجبا که برخی مسئولان هم پای به این عرصه کری‌خوانی گذاشتند. مشکل کری‌خوانی حرف‌هایی بود که به ۲ طرف نسبت داده می‌شد و آشکارا هواداران را با هم دشمن می‌کرد؛ به‌طوری‌که شما اگر به صفحه مدیر روابط‌عمومی پرسپولیس در دوران حسن انصاری‌فرد می‌رفتید، حس می‌کردید دنیا در حال خوردن حق شماست و باید از فلان پیشکسوت که حرف راست می‌زند، حمایت کنید.
 
اگر هم به صفحه استقلالی‌ها سر می‌زدید، دائم با جلب توجه چند بازیکن درجه‌چندم مواجه می‌شدید که حضورشان بیشتر خاطرات خوب گذشته را خراب می‌کرد. در این میان می‌توان به همراه بازیگران دسته‌چندمی، چون بهرنگ علوی اشاره کرد که کسی نقش‌آفرینی ماندگار از او ندیده است، اما برای دل خودش هشتگ هم باب می‌کند، یا مهدی ماهانی که تعداد آثار خوبش حتی به عدد۲ هم نمی‌رسد.

 

مردمی که خود همراه بودند

هرچقدر از رفتار سخیف پیشکسوتان و احترام‌های ازبین‌رفته سخن بگوییم، باید ابتدا یک سوزن هم به خودمان بزنیم؛ به مردمی که هرروز این افراد را حلواحلوا می‌کردند و همچنان هم به کار خود ادامه می‌دهند. در استقلال داریوش یزدانی آن سر دنیا در حال دانش‌افزایی و یادگیری است، اما ترجیح مردم دنبال‌کردن حرف‌های بازیکنانی است که اینجا تنها فعالیتشان خرید بسته‌های اینترنتی و پرکردن گوش مردم از اراجیف است. در پرسپولیس هم وضع به همین ترتیب است و پیشکسوت واقعی و بادانش اصلا در این تیم کم نیست، اما اکنون دور دور کری‌خوان‌هاست!

 
 

 

دوستدار همه شما؛ وحید!

وحید قلیچ: خودش در یک گفتگو گفته است شبکه‌های اجتماعی او را زنده کرده و از این موضوع بسیار راضی است، اما واقعا اگر او نگاهی به عملکرد چندسال اخیرش، حرف‌هایش و حرکاتش بیندازد، واقعا می‌تواند سرش را بالا بگیرد؟ اگر اینستاگرام نبود، می‌توانستیم از هنرنمایی‌های قلیچ درون دروازه پرسپولیس بگوییم و از افتخاراتی که کسب کرده است، حالا، اما او در اینستاگرام به هر بهانه‌ای به دیگری می‌پرد. یک ویدئو با مطلع «سلام خدمت کسایی که عاشقانه دوستشون دارم.» می‌سازد، تا می‌تواند بی‌احترامی می‌کند و درنهایت می‌گوید «دوستدار همه شما، وحید قلیچ». آقاوحید در کامنت‌ها هم خیلی مبادی آداب نیست و دلیلی بر حفظ شأن و شخصیتش نمی‌بیند تا ما فقط برای گذشته او حسرت بخوریم؛ برای کسی که می‌توانسته است چندصد دروازه‌بان درجه‌یک تولید کند، اما حالا رفیق گرمابه و گلستان تتلو شده است!

 

حاشیه‌های سرکشی

مهدی فنونی‌زاده: روزگاری شوت‌هایش پتکی بود بر سر حریفان استقلال و تیم‌ملی و حالا حرف‌هایش مانند چکش بر سرمان فرود می‌آید که واقعا چه بر سر هافبک‌دفاعی مقتدر سال‌های دور فوتبال ایران آمده است. فنونی‌زاده از روزی که اینستاگرام را نصب کرده، کمتر روزی را بدون حاشیه پشت سر گذاشته است. هر کلمه‌ای از دهان او بیرون می‌آید، مانند یک پاک‌کن خاطرات خوش او را پاک می‌کند. او هم می‌توانست یک آکادمی احداث کند، کنار فوتبال به فعالیت ورزشی بپردازد یا کاری مفید در عرصه ورزش انجام دهد، اما ساده‌ترین کار را انتخاب کرد؛ حضور در شبکه‌های اجتماعی و دهان‌به‌دهان‌شدن با هواداران!

استوری سس ماستی

رضا حقیقی: روزی به‌عنوان یک جواهر گران‌قیمت و نایاب با قیمتی گزاف پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد و به فهرست کی‌روش راه یافت، اما بعد از حوادثی که برایش اتفاق افتاد و شایعاتی که درباره استفاده از موادمخدر برایش به‌وجود آمد، حالا یکه‌تاز شبکه‌های اجتماعی است. ادبیات حقیقی حتی مناسب دعوا‌های خیابانی هم نیست. او البته راه را خوب یاد گرفته است و از راه تبلیغات صفحه‌اش (انتشار استوری با فیلتر‌های سس‌ماستی که بیشتر مناسبت اینفلوئنسر‌های نوجوان است) به اندازه روز‌های اوج فوتبالی درآمد دارد. بالای صفحه او نوشته شده است «بخشی از درآمد به مؤسسات خیریه اهدا می‌شود»، اما بهتر نبود به‌جای این کارها، اندکی احترام‌ها حفظ می‌شد؟

کم گل پر حاشیه

مرتضی هاشمی‌زاده: باید برای حضور هاشمی‌زاده در تاریخ استقلال با ذره‌بین در تاریخ بگردید. نگارنده هرچه به مغزش فشار آورد، نتوانست جز حضوری کوتاه‌مدت از سال۸۴ تا۸۶ در استقلال چیزی از او به خاطر بیاورد. نکته اینجاست هاشمی‌زاده در همه فصل ۸۵-۸۶ یکی از گزینه‌های اصلی صمد مرفاوی برای خط حمله استقلال بود و نتوانست محض رضای خدا ۳گل بزند، اما در اینستاگرام حسابی توپش پر است. اگر او کمتر از انگشتان یک دست گل رسمی برای استقلال می‌زد، شاید حالا استقلال یک قهرمانی داشت. نزد و حالا هرروز حقایق را وارونه بزک می‌کند تا با درآمد استوری‌هایش روزگار بگذراند!

آقای ژست‌های اعتراضی

سپهر حیدری: زننده یکی از گل‌های ماندگار تاریخ پرسپولیس که اندکی نسبت به بقیه برتری دارد و مدتی در آکادمی پرسپولیس فعالیت کرده هم از بزرگان عرصه کری است. ژست‌های اعتراضی او آن‌قدر باب دل هواداران است که مدیران تلویزیون هم به او تریبون بدهند (مانند دیگر فعالان عرصه کری) و او هم بگوید چرا دنبال کاری جدی باشم؟ کری‌ام را می‌خوانم و خلاص!

از جام جهانی تا اینستاگرام

امیرحسین صادقی: شما اگر سابقه امیرحسین صادقی در استقلال را داشته باشید و در جام‌جهانی هم حضور پیدا کرده باشید، حاضرید این‌گونه کارنامه‌تان را لکه‌دار کنید؟ صادقی از روزی که فوتبال را کنار گذاشت، نه به‌سراغ مدیریت رفت، نه عرصه اقتصادی و تجارت فوتبال و نه مربیگری. او ساعت به ساعت استوری‌های تهییج‌کننده می‌گذارد و متأسفانه هواداران هم از او به‌عنوان زننده «حرف دل» هواداران یاد می‌کنند. خود آقای صادقی راضی و هواداران راضی. فقط ما ناراضی!
 
به‌جز این فهرست، در این بین از افراد دیگری، چون پیام صادقیان می‌توان نام برد که روزی نیست با حسرت به گذشته‌اش نگاه نکند و مصاحبه‌ای در مدح خودش و گذشته انجام ندهد و البته استوری کری هم نگذارد. یا شخصی به نام ماهان بغدادی که به‌دلیل حضور در چند جلسه تمرینی، حالا با بازیکنان استقلال هم رفاقت دارد و پای آن‌ها را هم به کری باز کرده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.