نجفی | شهرآرانیوز؛ شب و روزهای عجیبی را میگذرانیم. هم دکل مخابراتی از کار میافتد و هم دکل برق و هم در خیلی از نقاط ایران بی آبی بیداد میکند. دیشب خیلیها چند ساعتی را توی کوچهها گذراندند، استوری گذاشتند، ناله کردند و با نور چراغ قوه یا گوشی همراهشان جلوی پایشان را روشن کردند تا برق بیاید. دیروز خیلی از نانواها همین که خمیر نانشان حاضر شد برای پخته شدن، برقها رفت و همه خمیر یک روزشان را ریختند توی سطل آشغال. دیشب صدای جیغ دستگاههای متصل به بیماران در بیمارستانها به دلیل قطعی برق بلند شد و البته پشت بندش فریاد بیماران کرونایی و باقی بیماران هم درآمد.
یک زمانی فلسفه قطع کردن برق این بود که مصرف عمومی آن را کم کنند تا مکانهای حساسی مثل بیمارستان بدون برق نماند نه اینکه برق آنجا را هم برای چند ساعت قطع کنند و فاجعه به بار بیاورند. تمام این اتفاقات دست به دست هم داد تا دوباره فضای مجازی محلی شود برای ابراز گلایه مردم. بسیاری از کاربران در توییتر با هشتگهای مختلف از این موضوع گفتند و مشکلاتی که قطعی برق پیش روی شان گذاشته است.
اوضاع سیستان وبلوچستان و خوزستان و آنچه در شرق و جنوب کشور میگذرد فرسنگها بدتر و بحرانیتر است. دیروز یکی از کاربران اینستاگرامی اهل سیستان وبلوچستان نوشته بود: همسایه ما که تازه بچه اش به دنیا آمده وقتی برق قطع میشود نمیداند چطور نوزادش را از شر گرما خلاص کند. شماها میدانید نوزادان به تغییرات یکهویی دما حساسند؟ میدانید آنها نمیتوانند زیاد عرق کنند و شبیه ما آدم بزرگها از چربیهای نداشته شان مایه بگذارند برای در امان بودن از گرما؟ میدانید همین وسائل الکترونیکی که با هزار زحمت میخریم با همین بازی با دکمه قطع وصل ممکن است به فنا بروند؟ اینها بدیهیترین حقی است که یک شهروند میتواند از دولتش داشته باشد.
راستی! مگر هرسال زمین دور خودش نمیچرخد و فصلها عوض نمیشوند و توی تابستان هوا گرم نمیشود؟ پس امسال چرا همه چیز فرق کرده و هوار شده روی فرق سر مردم؟ دلایلش البته از زبان مسئولان روشن است: خشک سالی، استخراج رمزارزها و افزایش شدید دمای هوا. ولی مردم دلایل دیگری برای خودشان دارند وگرنه چنین مشکلاتی در کشور یک روزه به وجود نیامده اند. سدسازیهای بی شمار و استخراج آبهای زیرزمینی تاجایی که یکی یکی دشتهای کشور در حال نشست کردن است و زمین ناگهان زیر پایت خالی میشود و حفرههای بزرگی چهره دشتها را کریه و زشت کرده است. از طرفی، تالاب ها، حیات وحش و گونههای جانوری و گیاهی هم توی این اوضاع نابودی محیط زیست در معرض خطر است. آن قدرکه استاندار خوزستانِ کم آب و مظلوم گفته: هورالعظیم خشک شود ریزگردها خوزستان را دفن میکنند.
استخراج بی رویه و بی سازمان و بی قائده آبهای زیرزمینی و خشک شدن چاههای آب باعث تخلیه هزاران روستا در سرتاسر کشور شده است. این مشکلات یک شبه به وجود نیامده که حالا بخواهند فی الفور و خیلی زود دست به ترمیم آن بزنند و برایش ستاد و تشکیلات علم کنند. از سوی دیگر، سخن گوی صنعت برق کشور گفته تا یک ماه آینده شرایط اضطراری است. یعنی یک ماه قرار است همه ما در اضطرار زندگی کنیم؟ با چراغ قوه؟ با نور گوشی؟ با قطعیهای چهارپنج ساعته؟
بدتر اینکه، در ادبیات هیچ کدام از مسئولان ردی از امیدواری و دلگرمی هم وجود ندارد. اینکه تلاش کنند این یک ماه به ۲۰ روز و حتی کمتر برسد. برعکس، لحن و ادبیاتشان بیشتر به هشدار دادن شباهت دارد. اینکه ممکن است این یک ماه اضطراری، به دو ماه، سه ماه و حتی بیشتر و اضطراریتر افزایش پیدا کند. مثل موجهای کرونا که ما حالا به پنجمی اش رسیده ایم. مانند اظهارات اوایل سالِ وزیر بهداشت که گفته بود و با افتخار و غرور هم گفته بود که یک ماهه چهارده میلیون نفر واکسینه میشوند، ولی حالا همه چیز متوقف شده است و دُز دوم پیدا نمیشود و معلوم نیست توی این وضعیت واکسیناسیون چند سال طول میکشد.
مسئولان میگویند امسال هوا دست کم ۳۰روز زودتر گرم شده و دمای هوا نیز بالاتر است. این هم قابل پیش بینی بود و مدیریت بحران را برای چنین روزهایی تعریف کرده اند. آ نها میگوید کولرهای آبی روشن شده اند و تقاضا افزایش یافته است. به طوری که طبق آمارها کولرها در حال مکیدن دست کم ۴۰ درصد از میزان تولید برق کشور هستند. این یعنی در شرایطی که تولید به شدت کم شده، تقاضا هم به شدت افزایش یافته است. در نتیجه، فشار شدیدی به نیروگاهها وارد کرده و باعث شده برخی نیروگاهها حتی نیروگاه اتمی بوشهر، از مدار خارج شود که خبرها میگوید دوباره به مدار بازگشته است.
آقای رجبی مشهدی، یکی از مدیران صنعت برق کشور هم در ادامه آب پاکی را روی دست همه ما ریخته و گفته: با توجه به اینکه شرایط تولید برق در کشور ثبات ندارد، نمیتوانیم به مردم قول بدهیم که دیگر خاموشی خارج از برنامه نخواهیم داشت. از طرفی، مدیر شرکت توانیر هم شرایط سخت یک ماهه را تکرار کرده و راه حل این مشکلات را رعایت مردم در مصرف و کاهش دما بیان کرده است. چیزی شبیه همان حرفهای مدیرانی که راه حل کاهش آلودگی شدید هوا در پایتخت را وزش باد میدانستند و کار دیگری از دستشان برنمی آمد.