صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به آثار و اندیشه‌های زنده‌یاد جلال ستاری | رمزاندیش اسطوره‌ها

  • کد خبر: ۷۶۲۲۵
  • ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۶
گاهی برخی خبرها، خاطرمان را عجیب تلخ می‌کند. عصر شنبه ۹ مرداد لاله تقیان، همسر دکتر جلال ستاری، خبر درگذشت این اندیشمند بزرگ را تأیید کرد. استاد ستاری، پژوهش‌های اسطوره‌شناسی را به اوج رساند. نزدیک به یکصد اثر تألیفی و ترجمه‌ای این استاد بزرگ، بخشی از میراث علمی و فرهنگی او برای ایران است، فرهنگی که او دل‌باخته‌اش بود و عمر خودش را در راه اعتلای آن فرهنگ صرف کرد.
امید حسینی‌نژاد | شهرآرانیوز - گاهی برخی خبرها، خاطرمان را عجیب تلخ می‌کند. ساعت ۵ عصر شنبه ۹ مرداد لاله تقیان، همسر دکتر جلال ستاری، خبر درگذشت این اندیشمند بزرگ را تأیید کرد. استاد ستاری، پژوهش‌های اسطوره‌شناسی را به اوج رساند. نزدیک به یکصد اثر تألیفی و ترجمه‌ای این استاد بزرگ، بخشی از میراث علمی و فرهنگی او برای ایران است، فرهنگی که او دل‌باخته‌اش بود و عمر خودش را در راه اعتلای آن فرهنگ صرف کرد.
 
ستاری رتبه اول دارالفنون بود و از سال ۱۹۵۷ میلادی برای ادامه تحصیل راهی سوئیس شد. او درباره اعزام خود به این کشور چنین می‌گوید: «من در دبیرستان دارالفنون درس خواندم و جزو محصلان اعزامی به فرانسه بودم؛ یعنی اولین دوره بعد از رضاشاه بود. در سال ۱۳۲۸خورشیدی، ۱۹ سالم بود، امتحان سختی برای اعزام محصل بود. من هم قبول شدم. در ابتدا هیچ تصوری در این‌باره نداشتم. به آنجا رفتم و صحنه وسیعی از فرهنگ و ادب پیش رویم گشوده شد. به سوئیس رفتم. جزو محصلان اعزامی بودم که برای رشته تعلیم و تربیت اعزام می‌شدند و جمعی را هم برای فراگیری طب اعزام کردند؛ از آنجایی که دیپلم ادبی داشتم، برای گرایش تعلیم و تربیت اعزام شدم. این مقوله مرا با دنیایی از فرهنگ آشنا کرد. این پهنه وسیع به خاطرم خطور هم نمی‌کرد. نمی‌دانم در آن سال‌های بعد از جنگ هر جناحی می‌خواست کارش را عرضه کند و مخاطب را صید کند و در این فرایند بود که کار‌های خوبی در عرصه هنر و فرهنگ تولید و عرضه می‌شد، چه بین چپ‌ها و چه راست‌ها».

ستاری ارتباط نزدیکی با داستان‌نویس معاصر، محمدعلی جمالزاده داشت و از راهنمایی‌های او بهره می‌گرفت. او از طریق جمالزاده با بسیاری از ایران‌شناسان و اندیشمندان غرب آشنایی پیدا کرد. تخصص اصلی او در پژوهش‌هایش، اسطوره‌شناسی بود.
 
به گفته خودش، علت پرداختن به اسطوره‌شناسی توجه ویژه غربی‌ها به دورن‌مایه‌های اسطوره‌ای بود. پژوهشگران غربی توجه ویژه‌ای به کتاب «هزار و یک‌شب» داشتند و ستاری به دنبال آن بود تا علت این اهتمام ویژه را جویا شود و این مسئله راهی برای ورود به دریای عظیم فرهنگ و هنر ایران بود. در طول سال‌های زندگی‌اش این مسیر را ادامه داد. فهرست بلندبالای آثار او نشان‌دهنده توجه ویژه او به اسطوره‌شناسی است. او درباره علاقه‌اش به این حوزه پژوهشی می‌گوید: «باید بگویم علاقه‌مندی‌ام به اسطوره از دوران دانشجویی شروع شد. خب خیلی چیز‌ها در باب تاریخ، فرهنگ و قصه‌ها خوانده بودم. پی بردم به اینکه اسطوره اولین جوانه تمدنی بشر است.
 
اسطوره‌ها غالبا مربوط به خلقت بشر هستند. اولین اسطوره‌ها به خلقت می‌پردازند؛ اما هرقدر سخیف و نازل، اولین بذر تفکر بشری هستند. نخستین‌بار در اسطوره‌ها بشر فکر کرده چرا جهان پدید آمده است؛ بنابراین اگر بخواهیم به این نکته پی ببریم که چگونه جهان پدید آمده است، فکر کردم باید از اسطوره‌ها آغاز کرد. چرا این به ذهنم آمد؛ برای اینکه یکی از استادانم که روان‌شناس بزرگی بود، سر کلاس می‌گفت نمی‌خواستم روان‌شناس شوم، می‌خواستم در باب تکوین معرفت فکر کنم؛ اپیستومولوژی. اگر بخواهم این کار را بکنم، باید از پوزیتیویسم شروع کنم و بگویم که چطور شی‌ء درست شد و پدید آمد. مفهوم زمان و مکان چیست؟»
 
او معتقد بود که برای شناخت هرچه بهتر فرهنگمان باید از اسطوره و قصه شروع کنیم. شاید این علاقه و شناخت هرچه بیشتر فرهنگ ایرانی علت سوق دادن او به عرصه تئاتر بود. جلال ستاری در کتاب «جادوی تئاتر» درباره شیفتگی خود به این هنر می‌نویسد: «منظورم ذوق تماشای تئاتر است نه سودا و دغدغه بازیگری یا کارگردانی که پرداختن به آن دو هنر از عهده من خارج است. اینک که در پیرانه سری به چرایی شیفتگی‌ام به تئاتر می‌اندیشم باورم این است که در نوجوانی و بی‌گمان امروزه با یقین بیشتر، تئاتر را اجتماعی‌ترین هنر در قیاس با موسیقی و نقاشی و ادبیات می‌دانستم و می‌دانم.» جلال ستاری در تمام نوشته‌هایش تلاش کرد نحوه عملکرد نظام ذهنی اسطوره‌اندیش را نشان دهد تا بتواند زمینه‌ها و نشانه‌های تعدی این نظام به حریم عقل و پیامد‌های آن برای جامعه را آشکار کند. ستاری علاوه بر پژوهش در قلمرو اسطوره‌ها، نقشی کلیدی در اعتلای علم اسطوره‌شناسی ایران داشت. او در عرصه ترجمه نیز خوش درخشید. در سال‌های دهه پنجاه که وی برای نخستین بار آثار اندیشمندانی، مانند گاستون باشلار، آنتونن آرتو، جرج دومزیل، ولادیمیر پراپ و بسیاری دیگر را به فارسی ترجمه می‌کرد، این نام‌ها که حتی امروز هنوز چندان شناخته شده نیستند، کاملا ناشناس بودند.
 
علی دهباشی که سال‌ها با جلال ستاری آشنایی و ارتباط نزدیک داشت در یادداشتی به مناسبت بزرگداشت او در مجله بخارا می‌نویسد: «زمینه دیگر مطالعات و پژوهش‌های دکتر ستاری که در نوع خود بدیع است، مسئله تحلیل مضامین، قهرمانان، متون، مباحث ادبی و اسطوره‌ایی ادبیات فرهنگ ایران است. دکتر ستاری از اولین نویسندگانی است که با اتکا به دانش و دستاورد‌های شناخت نقد ادبی، فرهنگی و هنری دنیای غرب به تحلیل آن‌ها پرداخت. آثاری همچون: «حالات عشق مجنون»، «افسون شهرزاد»، «درد عشق زلیخا»، «عشق صوفیانه»، «پژوهش در قصه اصحاب کهف»، «پژوهش در قصه یونس و ماهی»، «پژوهشی در قصه شیخ صنعان و دختر ترسا»، «پژوهشی در قصه سلیمان و بلقیس»، «گفتگوی شهرزاد و شهریار» و چند کتاب دیگر که در مجموع ما را برای اولین بار با کهن‌ترین مضامین فرهنگ و ادب خود و با ابزار مدرن نقد و بررسی آشنا کرد.

دکتر جلال ستاری با بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب و مقالات بسیار توانست عرصه جدیدی در حوزه مطالعات اسطوره‌شناسی برای پژوهشگران علاقه‌مند به این زمینه باز کند. نبود او برای جامعه علمی‌کشورمان بسیار تلخ است، اما آثار برجای مانده از او، نامش را همیشه برای ما زنده نگه می‌دارد.
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.