صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کارتون | پرواز از پشت دیوارهای تیره

  • کد خبر: ۸۰۰۶۳
  • ۱۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۴
شخصیتی که «الساندرو گاتو»، کارتونیست شاعرمسلک ایتالیایی، تصویر کرده است، مصداق واقعی مسافری است که پشت دیوار‌های قطور زندان است و تمام وسایل سفر را دارد. کاراکتر در سمت راست تصویر ایستاده است و روبه‌رویش پنجره کوچک سلولش است.

امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - در روز‌های تاریک و تلخ، تنها دلداری برای آدم‌های داغ‌دیده از کرونا در جهان، اطمینان به این است که چرخ زندگی در زمین درحال چرخیدن است و این روز‌ها می‌گذرد. اطمینان قلبی از وجود قانونی باستانی و دیرپا، با عمری به درازای عمر جهان که در تمام مدت، حتی قبل و بعد از وجود نوع بشر هم جریان داشته است. گذشت زمان و چرخه بی‌وقفه روز‌ها و شب‌ها، چیزی نیست که آدمیزاد توانایی کند کردن، تند کردن و فریب دادن آن را داشته باشد. زندگی و قاعده کار گیتی بر گذشتن است، با این‌همه بعضی روزها، ماه‌ها و سال‌ها در زندگی هرکسی هست که نمی‌تواند از آن‌ها به‌راحتی عبور کند. سنگینی و تاریکی آن‌ها به قدری چسبناک است که می‌تواند روح آدمی را در همان روز‌ها و ساعت‌ها برای همیشه نگه دارد.

 

پای نازک و شفاف روح، در قیر سیاه و چسبناک آن روز‌ها گیر می‌کند و جسم به‌تن‌هایی باید ادامه مسیر بدهد و در مواجهه با زمان پیر می‌شود. دیده‌ام آدم‌هایی را که از نقطه‌ای در زندگی‌شان دیگر پیش نرفته‌اند. در یک روز و ساعت خاص گرفتار مانده‌اند. ولی خالق برای فرار روح از دردی که انباشته می‌شود، برای رهایی از تلخی و تاریکی واقعیت، برای التیام زخم‌های عمیقی که در جنگ با حقایق برمی‌دارد، روزنه‌ای روشن را در گوشه‌های تاریک روح هرکس، قرار داده است.

 

روزنه‌ای که هیچ بنی‌بشری، حتی خود آدم هم توانایی بستن آن را ندارد. چراغ روشن خیال، گاهی تنها نور در تاریکی روزگار بشر است. چراغی که می‌تواند امید به روز‌های خوب را در جان انسان‌ها زنده کند. خیال و رویا تنها مرکب‌هایی هستند که مجانی او را به هرجا می‌خواهد، می‌برند. مرکب‌هایی که هیچ بنی‌بشری نمی‌تواند جلوی خدمت‌رسانی‌شان را بگیرد.

 

برایشان فرقی نمی‌کند که مسافر کجا باشد. کلبه‌ای در دورافتاده‌ترین نقطه از بیابان، روی قله آتش‌فشانی فعال، صد‌ها متر زیر زمین، روی تخت بیمارستان یا پشت دیوار‌های قطور و سیمانی زندان. کافی است که آدم اراده بکند، آن‌گاه می‌تواند مجانی تا دورترین جا‌های عالم به مسافرت برود. بعضی‌وقت‌ها هم مسافر هرگز از سفرش برنمی‌گردد. این نوع زندگی در خیال را با انواع اسم‌های عجیب‌وغریب، جزو اختلالات روانی طبقه‌بندی می‌کنند. دسته‌ای از آدم‌ها هم هستند که از این قابلیت عمومی به بهترین نحو استفاده می‌کنند. هنرمندان از این گروهند و کارتونیست‌ها به‌عنوان شاعران هنر‌های تجسمی، بیشتر سراغ این خاصیت می‌روند.


مثالش هم اثر پیش‌رو از «الساندرو گاتو»، کارتونیست شاعرمسلک ایتالیایی؛ شخصیتی که او تصویر کرده است، مصداق واقعی مسافری است که در سطر‌های بالا شرح دادم. مسافری که پشت دیوار‌های قطور زندان است و تمام وسایل سفر را دارد. کاراکتر در سمت راست تصویر ایستاده است و روبه‌رویش پنجره کوچک سلولش است.

 

او بر در و دیوار زندان با گچ، هواپیما‌هایی را کشیده است که هرکدام به‌سمتی در حرکت هستند. پشت‌سرش هم چمدان‌هایش را روی دیوار نقش زده است و به ساعتش نگاه می‌کند. انگار در سالن فرودگاه ایستاده و منتظر پروازش است. همه واقعیت‌ها که شامل کف و دیوار سلول می‌شود، با رنگ تیره تصویر شده است. گاتو، پنجره و نقش‌هایی را که با گچ کشیده شده‌اند، جزو عناصر خیال‌انگیز قرار داده و رنگشان را روشن کشیده است.

 

کاراکتر را هم مثل بقیه زندانی‌ها با لباسی راه‌راه و سیاه‌وسفید نقش زده است و او را جایی بین خیال و واقعیت، معلق نگه داشته است. بیننده مختار است بین تیرگی واقعیت و سفیدی رویا، یکی را انتخاب کند. درحقیقت مواجهه مخاطب با این اثر، بستگی به نوع نگاه او دارد. اینکه اثر یادشده مسافری در سالن فرودگاه باشد یا زندانی دیوانه‌ای در سلولش. کارتونیست با اینکه نمی‌خواهد چیزی را به اجبار به خورد مخاطبش بدهد، درعین‌حال نظری قطعی نیز می‌دهد: «این نقش در ستایش خیال‌پردازی است. در ستایش داشتن رویاست. درباره روزنه‌ای روشن است که امید به فردا را در انسان زنده می‌دارد. خیالمال آدم است، آن را نمی‌شود حبس کرد.»

 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.