عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - ما بازاریابان دیجیتال و محتوا از اهمیت پرسونای (شخصیت) مشتریان و مخاطبان آگاه هستیم: این مخاطبان چه افرادی هستند، چه چیزهایی دوست دارند یا به چه چیزهایی فکر میکنند. اما آیا از پرسونای خود هم آگاهیم؟ آیا تاکنون فهرستی از علاقهمندیها و دغدغههای خود آماده کردهایم؟ اصلا پرسونای ما بر تولید محتوا و مدیریت کمپینهای دیجیتال چه تأثیری است؟ تعیین پرسونای مشتری بدون شناخت ایده، تفکر و شخصیت خود شما، هر اندازه هم دقیق باشد، باز ممکن است به بیراهه کشانده شود. این شناخت از ۳ جهت اهمیت خواهد داشت. پیش از هر چیزی، وقتی با خود آشنا باشید، راحت میتوانید مسیر دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده را هموار کنید. مورد دوم از طریق شناخت افراد گروه است و اثرگذاری سوم و شاید مهمترین آن این است که احتمال گرفتار شدن میان پرسونای خود به جای مشتری به حداقل خواهد رسید.
مجموعه معتبر MarketingWeek در یک پژوهش جالب توجه ۳۶۵۰ نفر از بازاریابان را از نظر میزان خلاقیت، توجه به آمار و دادهها و همچنین اهمیت دادن به روابط سازمانی و درونگروهی مورد بررسی قرار داد. بر اساس نتایج این پژوهش، افراد به صورت طیف در ۳ دسته دوگانه قرار میگیرند.
بازاریابان ممکن است «متخصصان حرفهای» باشند که معیار و تجربههای بهدستآمده از حوزه و صنعت کاری خود را بیش از دیگران موردتوجه قرار دهند. در برابر این افراد، بازاریابان «ارتباطی» قرار دارند. برای این افراد کیفیت اجرای کمپینها و ایدههای ارتباطی اهمیت زیادی دارد، اما از اعداد و آمار اجتناب میکنند.۲ سوی طیف را «همدلان» و «تحلیلگران» شکل میدهند. همدلان ارزش ویژهای برای خلاقیت، روابط و استعدادها قائل هستند، اما تحلیلگران دادهها را سنجش میکنند و در امور سازمانی سختگیری بیشتری دارند. «خلاقان» و «راهبرها» ۲ سوی طیف سوم هستند. بازاریابهایی که پرسونای خلاق دارند، خلاقیت را یک استعداد مهم میدانند و مهمترین بخش را در این همین مفهوم خلاصه میکنند. سوی دیگر این افراد راهبرها هستند که معتقدند همه افراد میتوانند خلاق باشند و تحلیلهای آماری و خلاقیت باید هردو مورد توجه قرار بگیرند.
این افراد معتقدند دادهها و تحلیلها ۲ رکن حیاتی برای موفقیت هستند. به اعتقاد آنها موفقیت حرفهای با اعتمادبهنفس به دست خواهد آمد. برای این افراد شکست یا هرگونه چالش بخشی از فرایند موفقیت است. ملیندا گیت در دنیای واقعی نماینده این گروه از بازاریابان است.
این گروه رهبری موفق هر فرایندی را محتاج کمی جسارت میدادند. به همین دلیل، این افراد ممکن است در تصمیمگیری غریزی و در ارتباط با دیگران مشارکتکننده، دلسوز و مهربان باشند. با این حال، از دید این گروه، تفکری ساختارمند دارند، اما معتقدند خلاقیت میتواند آنها را از دیگران متمایز کند. شیوه و روش اپل در بازاریابی تا زمان حضور استیو جابز از همین مرام پیروی میکرد.
این گروه معتقدند هر اندازه خدمات شما به مشتری بهتر باشد، احتمال موفقیت بیشتر خواهد شد. به همین دلیل، حتی سنجهها و آمار پیش از آنکه بازگشت سرمایه یا سود را نشان دهند، باید بر اساس رضایت مشتری تعریف شوند. این افراد پیش از آنکه ذهن و تفکری ساختارمند داشته باشند، از قوه تخیل حیرتانگیزی برخوردارند. اگر یک مثال مشخص از این تیپ بازاریابها هستید، جف بزوز مثال شایستهای است.
اگر به رهبری در سازمان و گروه خود اهمیت زیادی میدهید، در این گروه قرار دارید. این افراد اشتیاق زیادی برای پروژهها از خود نشان میدهند و بهشدت مراقب حال و هوای همکاران خود هستند. بازاریابانی با این پرسونا حاضرند همهچیز را فدای همکاران خود کنند. این گروه حتی ممکن است مشتریان را در فرایندهای خلاقیت مشارکت دهند. در نهایت، برای این افراد، آمارها نمایشدهنده میزان موفقیت است. ریچارد برانسون، کارآفرین ثروتمند انگلیسی، نماینده این پرسوناست.
برای بازاریابانی با این پرسونا خلاقیت و اعداد ارزشی برابر دارند. اگر فرصت همکلامی با آنها را داشته باشید، متوجه خواهید شد از نظر آنها راه رسیدن به موفقیت از طریق عینیت بخشیدن و انتقال آسان ایدهها امکانپذیر میشود. لری پیج، همبنیانگذار گوگل، مثال کاملی از این بازاریابان است. پیج با استفاده از دانش سرشار خود توانست یک رؤیای بهظاهر دستنیافتنی را به یک غول تجاری تبدیل کند.
بازاریابان این گروه، خود، جذابیت و سرگرمی هر جمعی هستند. آنها کار چندانی به آمار و ارقام ندارند، اما تا جایی که دلتان بخواهد به دنبال برنامههای مفرح برای اعضای گروه هستند. به همین دلیل، رابطه آنها با همه خوب است. این افراد در میان ۸ پرسونای ما خلاقترین افراد هستند. برای اینکه با این پرسونا بیشتر آشنا شوید، میتوانید گفتگوهای ایوا دوورنی، کارگردان فیلم «سلما»، را جستوجو کنید.
درک و شناخت عمیق از کسبوکار و نیازهای مشتری یک ابزار الزامی در مسیر موفقیت این گروه است. آنها همان اندازه که خلاقیت و استعداد را ستایش میکنند، از کنار ساختار و نظم هم بهراحتی عبور نمیکنند. در میان بازاریان مشهور دنیای دیجیتال، هیچ فردی مثل مارک زاکربرگ نمیتواند این گروه را نمایندگی کند. شناخت او از مخاطب در روزهای نخست فیسبوک، این پلتفرم را به بزرگترین شبکه اجتماعی دنیا تبدیل کرد.
استعداد، تخیل و دانش ۳ معیار کلیدی برای موفقیت است. علاوه بر این، آنها به مهارتهای ارتباطی توجهی ویژه دارند و راهبرد بهشدت مورد توجه آنهاست. از نظر آنها موفقیتهای شخصی با میزان احترام دیگران ارزیابی میشود. ایندرا نویی، مدیرعامل پیشین پپسی، گرچه در گروه بازاریان دیجیتال قرار نمیگیرد، یکی از شاخصترین پرسوناهای این گروه است.