اخوان - زوج اکبر میثاقیان در قلب دفاع ابومسلم رؤیایی، حالا سالهاست که گرد پیری بر موهایش نشسته است. شماره 4 سالهای دور ابومسلم یک منچستری تمامعیار است که وقتی میهمان «سهشنبهها با پیشکسوتان فوتبال» میشود، با پیراهن باشگاه محبوبش در محل حاضر میشود. جعفر رئوف، مدافع مستحکم ابومسلم در دهه 50 و 60 از خاطرات روزهایی میگوید که با فوتبال به همه چیز رسید؛ به عشق، زندگی و دوست داشتن.
به وقت تولد
بیست و نهم اسفندماه 1337 در محله سعدآباد مشهد به دنیا آمدم.
تعداد فرزندان
2 پسر 20 و 25ساله دارم که ورزش میکنند اما نه به شکل حرفهای. یکی بدنسازی کار میکند و دیگری شنا و سوارکاری.
فعالیتها و افتخارات فوتبالی
فوتبال را در دوران راهنمایی از آموزشگاهها آغاز کردم. آن روزها ورزش مدارس خیلی رونق داشت و چهرههای زیادی را در همه رشتهها به ورزش کشور معرفی میکرد. بعد از آموزشگاه خیلی زود و با حضور کوتاهمدت در یکی دو باشگاه از جمله 25 شهریور و هدف گلکار به ابومسلم رسیدم. 16 سال و تا پایان دوران فوتبالم در ابومسلم بازی کردم و آن روزها ابومسلم همیشه در مشهد و استان حرف اول را میزد و در مسابقات کشوری هم حضور داشت. بیشتر افتخارات را با ابومسلم به دست آوردم و از این بابت راضیام.
دوران مربیگری
خیلی دوست داشتم وارد جرگه مربیگری بشوم اما متأسفانه شرایط اجتماعی و اقتصادیام مانع شد که به سراغ مربیگری بروم. آن موقع ازدواج کرده بودم و باید پی کار و زندگی را میگرفتم. همه اینها سبب شد تا به آن چیزی که همیشه آرزویش را داشتم، نرسم.
شغل در کنار فوتبال
زمانی که فوتبال بازی میکردم، فقط فوتبال بود و بس، اما بعد از فوتبال سراغ کار پدرم رفتم. ایشان رئیس صنف حملونقل بودند و بعد از آنکه پدرم به رحمت خدا رفتند، مدیریت شرکت حملونقل را به دست گرفتم. الان هم بازنشسته هستم اما شرکت را اداره میکنم.
خودرو و منزل
پژو پارس دارم و منزلمان هم در جانباز است.
آخرین فعالیت ورزشی
بعد از آنکه فوتبال را کنار گذاشتم، برای تثبیت زندگی شخصیام دیگر سراغ ورزش نرفتم تا پنج، شش سال پیش که تیم پیشکسوتان ابومسلم را دور هم جمع کردیم و با بچهها هر هفته فوتبال بازی میکردیم؛ اما متأسفانه آن هم یکسالی است که تعطیل شده است؛ چرا که زمین شماره 2 تختی را که به ما داده بودند تا هفتهای یک جلسه در آن تمرین کنیم، به دلیل تعویض چمن از ما گرفتند و هنوز هم خبری نیست.
تلخترین و شیرینترین اتفاق فوتبالی
تلخترین اتفاق برای همه ما ابومسلمیها نابودی این تیم است اما شیرینترین اتفاق آسیایی شدن یک تیم از مشهد است که برای فوتبال این شهر افتخاری است. پدیده شهرخودرو سال گذشته توانست با عملکرد خوبش هواداران را خوشحال کند و مشهد را برای اولینبار در تاریخ صاحب سهمیه آسیایی کند که این اتفاق شیرینی بود.
حال امروز فوتبال مشهد
متأسفانه باید بگویم من آن پویایی گذشته را که عاملی برای پیشرفت جوانان فوتبال این شهر بود، دیگر نمیبینم. شاید علتش این باشد که خیلیها کارایی لازم را ندارند و نمیتوانند کمکی به فوتبال شهر کنند.
گله فوتبالی
گلایه که نه اما درد دل دارم. برخی از رفقای ما که سالهای سال برای این فوتبال زحمت کشیدند، بعد از پایان فوتبالشان رفتند سراغ کار و زندگی و الان خیلی مشکل دارند. خیلی از آنها مشکلات مالی دارند و هیچ بهایی به آنها داده نمیشود. به نظر من هیئت فوتبال جدید میتواند حداقل با صدور یک کارت برای این پیشکسوتان که بتوانند وارد ورزشگاه شوند، احترامی سر آنها بگذارد.