صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

پاسخ اکونومیست به یک سوال | زمان تقابل ایران و اسرائیل نزدیک است؟

  • کد خبر: ۸۵۷۳۴
  • ۰۷ آبان ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۵
"نشریه اکونومیست" در گزارشی، به رزمایش اخیر "پرچم آبی" از سوی نیروی هوایی اسرائیل با مشارکت برخی کشور‌های خارجی پرداخته و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که هدفِ اصلی این رزمایش از سوی تل آویو، معطوف به ایران بوده است.

به گزارش شهرآرانیوز، اکونومیست بر این باور است که هرگونه تقابل نظامی اسرائیل با ایران، این رژیم را با، اما و اگر‌های فراوانی در ادامه راه رو به رو خواهد کرد.

نشریه اکونومیست در این رابطه می‌نویسد: «جنگنده‌های اف ۱۶ آمریکایی، تایفون‌های انگلیسی، رافائل‌های فرانسوی و همچنین دیگر جنگنده‌های پیشرفته، دو به دو به آسمان بر می‌خیزند. برای مقابله با دشمنی که اسرائیلی‌ها نام خاصی را در رزمایشِ خود برای آن تعیین نکرده اند با این حال تقریبا همه می‌دانند که هدف اصلی اسرائیلی از انجام مانور‌های نظامیِ اینچنینی، "مقابله با ایران" است. افسران اسرائیلی تلاش زیادی می‌کنند تا اینگونه وانمود کنند که دشمن فرضی آن‌ها در رزمایش‌های نظامیشان، یک تهدیدِ عمومی (و نَه خاص) است. با این حال، نوع چینشی که برای دشمن فرضی تدارک دیده شده و سامانه‌های موشکی و پهپادی که برای آن درنظر گرفته شده، بسیار به ایران شباهت دارد. در این رابطه یک ژنرال اسرائیلی می‌گوید که ما برای تقابل با ایران، به انجام رزمایش‌های اینچنینی نیاز داریم.

به گزارش فرارو، رزمایش‌های نیروی هوایی رژیم صهیونیستی موسوم به پرچم آبی در "پایگاه هوایی Ovda "در صحرای نقب نوعی از دیپلماسی نظامی اسرائیل هستند و سعی دارند این پیام را برسانند که اسرائیل، دوستانی دارد. اسرائیل در شرایط کنونی در حال ایجاد دو گروه عمده نظامی است: گروه اول موسوم به مدیترانه شرقی سعی در ایجاد بازدارندگی در برابر ترکیه دارد و گروه دوم با تمرکز به خاورمیانه سعی در مهار ایران دارد. شمارِ کشور‌هایی که در رزمایش‌های پرچم آبی اسرائیل شرکت می‌کنند افزایش داشته است و در سال جاری شاملِ هفت کشور از جمله هند (که در سال جاری با اسرائیل در مانور نظامی شرکت کرده) و امارات متحده عربی (که فرمانده نیروی هوایی آن به عنوان میهمان در رزمایش امسال پرچم آبی شرکت کرده) می‌شود.

اینکه هرکدام از این کشور‌ها آیا در هرگونه نبرد اسرائیل با ایران به آن کمک خواهند کرد یا خیر، چندان معلوم نیست. با این حال، برخی از ناظران و تحلیلگران می‌گویند که شاید این مساله خیلی زودتر از آنچه بسیاری از افراد انتظار دارند، آزمایش شود. در مدت اخیر و همزمان با پیشرفت قابل توجه برنامه هسته‌ای ایران و متقابلا به نتیجه نرسیدنِ راهکار‌های دیپلماتیک جهت حل مناقشه هسته‌ای ایران، برخی از احتمال تنش و درگیری با ایران سخن می‌گیوند. آمریکا اخیرا هشدار داده که اگر دیپلماسی با ایران به نتیجه نرسد، گزینه‌های دیگر را بررسی خواهد کرد. این کشور در ماه جاری اقدام به آزمایش یک بمب سنگرشکنِ جدید نیز کرده است. نیروی هوایی اسرائیل نیز تمرین‌هایی جدی را جهت تقابل احتمالی با ایران آغاز کرده است. رژیم اسرائیل نیز منابع مالی بیشتری را در اختیار ارتش این کشور جهت هرگونه تقابل با ایران قرار داده است. در نقطه مقابل، ایران نیز آمادگی نظامی خود را در سطح بالایی نگه داشته و تاکید کرده که به هرگونه تجاوز خارجی، پاسخی سخت و شوکه کننده خواهد داد.

بسیاری بر این باورند که رژیم صهیونیستی به نوعی "منطقه معما" در قبال ایران وارد شده و در حالِ سبک سنگین کردنِ خطرِ هسته‌ای شدنِ ایران در برابرِ چشم انداز‌های اتخاذ دیپلماسی در رابطه با ایران، پیچیدگیِ اقدام نظامی علیه این کشور و اقدامات تلافی جویانه احتمالی ایران، و واکنش آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن به یکچنین تحولی است. در این رابطه اسرائیل حرفی از خطوط قرمزش نزده با این حال دیپلمات‌های غربی بر این باورند که تا پایان سال جاری این خطوط قرمز را (اسرائیل) اعلام خواهد کرد.

بخش زیادی از پیشروی‌های هسته‌ای اخیر ایران، مدیونِ خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق برجام در سال ۲۰۱۸ است. برجام توافقی بود که تا حد زیادی توانمندی‌های هسته‌ای ایران را مهار کرده بود و در مقابل، بخشی از تحریم‌های بین المللی علیه این کشور را نیز لغو می‌کرد. با این حال در شرایط فعلی کار به جایی رسیده که ایران به جبران رویه‌های یکجانبه دولت ترامپ علیه منافع ملی خود، اورانیوم را در سطحی بیش از ۶۰ درصد غنی سازی می‌کند و از حیثِ تحقیق و توسعه و تولید سانتیفریوژ‌های پیشرفته نیز وضعیتی کاملا رو به جلو دارد.

در شرایط کنونی نیز اینطور به نظر می‌رسد که تهران به بازگشت به توافق برجام بی علاقه است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز تاکید کرده که تهران، همکاری‌های کاملی را با این نهاد بین المللی جهت بازرسی از تاسیسات اتمی اش انجام نمی‌دهد.

رژیم صهیونیستی تاکنون دو مرتبه به تاسیسات اتمی دو کشور مخالف با خود حمله کرده است. سال ۱۹۸۱ راکتور اتمی عراق و سال ۲۰۰۷ راکتور اتمی سوریه، هدف حمله هوایی اسرائیل قرار گرفتند. با این حال، اسرائیلی‌ها به خوبی می‌دانند که مساله در مورد ایران تا حد زیادی پیچیده‌تر است. تاسیسات اتمی ایران در سطح این کشور پراکنده هستند و برخی از آن‌ها نیز کاملا زیرِ زمین قرار دارند. نباید فراموش کرد که ایران سامانه‌های پدافندی قوی نظیر اس ۳۰۰ را نیز در اختیار دارد. در این راستا، یک ژنرال اسرائیلی می‌گوید که "یک طرح حمله علیه ایران، صرفا طراحی یک سیستم نیست بلکه باید آن را سیستمِ تمامی سیستم‌ها دانست". از این منظر، آماده سازی یکچنین طرحی کاملا زمان‌بَر است و در مورد موفقیت آن نیز اطمینانِ صد در صدی وجود ندارد.

رژیم اسرائیل با مشکلات زیادی جهت حمله به تاسیسات اتمی ایران رو به رو است. به عنوان مثال آن‌ها باید ابتدا تاسیسات اتمی ایران را به طور دقیق شناسایی کنند و سپس به بررسی این نکته بپردازند که آیا ابتدا باید سامانه‌های پدافندی ایران را نابود کنند یا مستقیما به سمت تاسیسات اتمی این کشور حمله نمایند. اسرائیل باید از فاصله بیش از ۱۵۰۰ کیلومتریِ مرز‌های خود اقدام به حمله به تاسیسات اتمی ایران کند که این مساله باید با سوخت گیری جنگنده‌های آن همراه شود. امری که اگر بر فراز آسمانِ یک کشور همسایه ایران انجام شود، تبعات سنگینی را برای آن در پی خواهد داشت. درست به همین دلایل است که بسیاری بر این باورند نیتِ اسرائیل جهت حمله به ایران، ورای توانمندی‌های تل آویو است. جدای از این‌ها نباید فراموش کرد که حتی اگر یکی دولتِ عربی حاشیه خلیج فارس هم بخواهد به اسرائیل در حمله به ایران کمک کند، با تبعات وحشتناکی رو به رو خواهد شد و باید انتقام موشک‌های ایرانی را به جان بخرد. ایران همچنین تهدید کرده که تنگه هرمز را خواهد بست که این اقدام ایران نیز آسیب‌هایی جدی را برای منطقه و کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس به دنبال خواهد داشت.

از طرفی باید توجه داشت که ایران شبکه‌ای از نیرو‌های نیابتی در منطقه خاورمیانه را دارد که هرگونه اقدامی علیه ایران، آن‌ها را در صف مقدمِ انتقام گیری تهران قرار خواهد داد و می‌تواند برای هر بازیگری که علیه ایران دست به اقدام بزند، هزینه‌های گزافی را به دنبال داشته باشد. از طرفی اگر اسرائیل علیه ایران دست به اقدام نظامی بزند، عملا آمریکا نیز بایستی وارد میدان شود. امری که مخصوصا پس از اقدام دولت بایدن در خارج کردنِ نظامیان آمریکایی از افغانستان و تلاش جهت پایان دادن به "جنگ‌های بی پایان آمریکا"، اقدامی عجیب به شمار می‌آید و آن را در یک جنگِ فراگیر‌تر درگیر خواهد ساخت. مجموع این مسائل موجب شده تا هرگونه معادله جنگ و درگیری اسرائیل با ایران، به مساله‌ای پیچیده و معماگونه تبدیل شود که در صورت وقوع، می‌تواند تبعات گسترده و ناخواسته‌ای را خصوصا برای اسرائیل به دنبال داشته باشد».

منبع: فرارو

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.