محبوبه عظیم زاده - مرمت خانهای قدیمی بر فراز روستای پاژ به یاد فردوسی، یک سالی میشود که در دستور کار میراث فرهنگی قرار گرفته و اکنون با مرمت تاج خانه، اولین قدمها برای احیای آن نیز برداشته شده است. هرچند که بارانهای اخیر و ریزش و نم زدگی بخشی از قسمت مرمت شده نشان داد که هنوز این قدمها آنچنان که باید استوار نیست. چونان آینده این خانه؛ اینکه خانه مرمت شده نهایی قرار است دقیقا چه باشد؟ خانه فردوسی؟ مانند آنچه که از خانه موزه بزرگان در دنیا مرسوم است؟ یا تنها خانهای به یاد او برای دادن اطلاعات بیشتر از زادگاه فردوسی؟ شهرآرا که از اسفند سال گذشته به بهانه انتشار خبر مرمت خانه منسوب به فردوسی گزارشهایی را درباره پاژ منتشر کرد، این بار نیز در اولین قدمهای مرمت گزارشی از حال و هوای امروز پاژ شرح میدهد.
مرمتِ کج دار و مریز
روستای پاژ را بیشتر از هر چیز دیگر با این ویژگی میشناسند که زادگاه فردوسی بزرگ است. اتفاقی که باعث شد تا با هدف رونق بحث گردشگری روستا، قدیمیترین خانه موجود در روستا را به رسم یادبود و یادکرد منتسب کنند به فردوسی تا نمادی از او در دل این روستا به یادگار باقی بماند و چشم گردشگران و بازدیدکنندگانی که به هوای تماشای زادگاه این شاعر بزرگ قدم به پاژ میگذارند را روشن کند. صحبتی که اواخر سال گذشته جدیتر از همیشه سر زبانها افتاد و حالا، کج دار و مریز پیش میرود. بالاترین قسمت خانه که به صورت یک کلبه جمع وجور و کوچک است، کاهگل شده و برای آن دری با چفت و بست هم در نظر گرفته شده است. داخل کلبه نیز از گذشته خود چند آب شستهتر و کف آن نیز سنگفرش شده است، اما همچنان نقش و نگارها و یادگاریهایی که یک عده از سر تفریح و تفنن روی چهاردیواری آن کشیده اند، برقرار است که ظاهرا در قدمهای بعدیِ بازسازی این خانه در دست ترمیم قرار خواهد گرفت. با این حال، هنوز مدت زیادی از این بهسازی بیرون خانه نگذشته که دوباره نیاز به مرمت پیدا کرده است.
بارانهای پاییزی اخیر راهی را از بالاترین قسمت این خانه قدیمی به پایین باز کرده اند و اگر اقدامات اصلاحی لازم در این باره صورت نگیرد، یک بارش دوباره کافی است تا نَمی که به جان ساختمان افتاده پیشروی کند. در این صورت احتمالا خسارتهایی را ایجاد خواهد کرد و چه بسا که نیاز به دوباره کاری باشد. به جز این، پنجرهای که در قسمت پایینی خانه موجود بوده است و طی اصلاحات با کاهگل پوشیده شده نیز، صدای اهالی را درآورده است. آنها معتقدند اگر بنا به مرمت این خانه قدیمی بوده است باید توجه بیشتری به این کورسوی امید و روشنی موجود در طبقه پایین خانه میشد. زمینهای قسمت پایینی قلعه نیز همچنان در انتظار بهبود و اصلاح اند، امروز اصلا اوضاع مطلوبی ندارند و حالا پاتوق خوبی برای معتادان شده اند. این را اهالی پاژ میگویند و صحت و سقم صحبت هایشان را وقتی متوجه میشویم که پایمان را میگذاریم داخل مخروبهها و بقایای خانه و آنجا را مملو از ته سیگارها، لحاف و تشکها و تک و توک لباسهای مندرس و کهنهای که کنار گوشه آنجا افتاده است، میبینیم. آن طور که اهالی روستا میگویند شبها اوضاع بدتر است و از ترس معتادانی که اینجا اتراق میکنند جرئت نمیکنند این طرفها آفتابی شوند.
تکلیف نامعلوم مالکان
فعلا تنها قسمت تاج کلبه قدیمی پاژ بازسازی شده و قرار بر این است که مرحله به مرحله کار مرمت آن پیش برود و به قسمت محوطه و انتهای آن برسد. با این حال، چون زمینهای پای قلعه، مالک شخصی دارد، زمانی نیز بابت بحث ساماندهی تملک زمینهای اطراف صرف میشود. اتفاقی که حالا شرایط نابسامان و بلاتکلیفی را به مالکان این زمینها تحمیل کرده و داد آنها را درآورده است. چون اکنون نه زمینشان را تمام و کمال در اختیار دارند و نه در ازای واگذاری زمین هایشان پولی دست و بالشان را گرفته است. آنان خواهان این هستند که هرچه زودتر تکلیف این خانه و زمینهای اطراف آن مشخص شود. طبق گفتههای ابوطالب سرابیان بخشدار بخش مرکزی شهرستان مشهد، نتیجه کار آن دسته از افرادی که مالک قطعی هستند و سند قطعی دارند، بعد از توافق با میراث فرهنگی و تعیین قیمت کارشناسی مشخص میشود و برای آن دسته از افرادی که سند ندارند و تنها دارای قولنامه هستند، باید از طریق محاکم طرح شکایت شود و هرگونه اقدام عملی در رابطه با زمین هایشان موکول میشود به رأی دادگاه.
مگر از سایه سر فردوسی اوضاع پاژ بهتر شود
پاژ آنچنان که شایسته شأن و شوکت فردوسی است گردشگر و مسافر به خود راه نداده. شاید وقتی داریم لابه لای کوچه و پس کوچههای خلوت و سوت و کور روستا قدم میزنیم و هم کلام اهالی اش میشویم، تک و توک صحبتهایی بشنویم از فلان گردشگری که از جایی مثل ایتالیا و آلمان به هوای دیدن زادگاه سراینده شاهنامه به این حوالی آمده (و واقعا این سؤال پیش میآید که با چه چیزی روبه رو شده است؟)، اما قطعا این خاطره بازیها نقطه اتکای خوبی برای سخن گفتن از وضعیت مناسب گردشگری در این منطقه نیست و در عوض به خوبی مشخص میکند که چنین مکانی قابلیت تبدیل شدن به یک نقطه جذاب گردشگری را دارد. به انضمام فراهم کردن شرایط لازم دیگری مثل راه انداختن یک اقامتگاه بوم گردی با همراهی بازارچه و پاتوقی برای صنایع دستی و غذاهای محلی مخصوص به این خطه و ظرفیتهایی از این قبیل. البته، به گفته احسان زهره وندی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس این خانه قدیمی کاربری مناسبی برای تبدیل شدن به یک اقامتگاه بوم گردی یا مکانی مثل بازارچه صنایع دستی را ندارد و آنچه که از ابتدا مد نظر بوده است فراهم کردن شرایط و فضای مناسب برای تبدیل این خانه به یک مکان مرجع برای شناخت فردوسی و زادگاه اوست. تا گردشگرانی که با هدف تماشای زادگاه حکیم توس به پاژ میآیند یک مرجع مطمئن را برای مراجعه و کسب اطلاعات جامع و کامل در این باره داشته باشند. اگر قرار به فراهم کردن مکانهایی به عنوان اقامتگاه بوم گردی یا بازارچه صنایع دستی است، باید در نقاط مختلف دیگری باشد که بتواند تکمیل کننده چرخه گردشگری این ناحیه باشد.
تا کنون ۱۰۰ میلیون تومان هزینه شده استابوالفضل مکرمی فر مدیر کل سازمان میراث فرهنگی در گفتگو با شهرآرا درباره وضعیت پاژ و اوضاع این خانه قدیمی میگوید: نگاه میراث فرهنگی به این مقوله، حفظ و احیای این خانه است. از اواخر سال گذشته، یعنی اسفندماه سال ۹۷ تا امروز ۱۰۰ میلیون تومان برای مرمت و بازسازی این خانه در بخش استحکام بخشی پیوندی هزینه شده است. اکنون نیز در نظر داریم با همکاری دهیاری بتوانیم بافت آنجا را به طور منسجم احیا کنیم تا اینجا تبدیل به یک مکان فرهنگی شود. حفظ و احیای این خانه قدیمی در زادگاه فردوسی استمرار پیدا خواهد کرد.
آینده میتواند روشن باشدهمچنان که در گذشته نیز از طریق رسانه شهرآرا مطرح شد طرح زادگاه تا آرامگاه نیز میتواند نقطه درخور توجهی در باره ساماندهی به بحث گردشگری این روستا و صدالبته خود شهر مشهد ایفا کند. فاصله ۱۵ کیلومتری پاژ تا شهر و نزدیک بودن آن به مشهد نیز میتواند برای به عمل نشستن این ایده تسهیل کننده باشد. تمام این ها، یعنی بستر گردشگری مناسب وجود دارد. نکتهای که خود اهالی هم به آن اذعان دارند و حتی به آن امید بسته اند که مگر از سایه سر فردوسی به اوضاع و احوال خود پاژ هم بیشتر از پیش توجه شود. نکتهای که ابوطالب سرابیان بخشدار بخش مرکزی شهر مشهد در مورد آن میگوید: «اینجا چشم انداز خوبی دارد و من مطمئن هستم با یک برنامه ریزی درست میتوان پاژ را به یک مکان گردشگری مناسب تبدیل کرد. در این صورت قطعا روح جدیدی به این روستا دمیده میشود و کسب و کار و اوضاع اهالی روستا نیز رونق دوچندانی میگیرد.»
پیشنهادهایی که تا کنون درباره خانه منسوب به فردوسی در روزنامه شهرآرا مطرح شده است:
رجبعلی لباف خانیکی، باستان شناس خراسانی
آنچه مسلم است خانه فردوسی در پاژکهن معروف به قلعه کهنه واقع در حدود ۷۰۰ متری شمال غرب روستای کنونی پاژ و در دل تپهای باستانی است که سالها پیش مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مرمت پاژ کهن گرچه به اعتباری میلیاردی نیاز دارد، حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی خواهد بود.
مهدی سیدی، پژوهشگر خراسان شناس
بهتر است به جای هزینه کرد برای مرمت خانهای که نهایتا ١٠٠ سال قدمت دارد، تا حد امکان برای معرفی تپه تاریخی پاژ کهن -که بر اساس یافتههای باستان شناسی در قرن سوم و چهارم، یعنی هم زمان با عصر فردوسی، محل سکونت بوده است- گام برداشت.
احسان زهره وندی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس
کاوش پاژ کهن در شرایطی که ظرفیت نگهداری از آن وجود ندارد کارعاقلانهای نیست. مرمت خانه فردوسی گام اول برای یک حرکت بزرگ و معرفی پاژ است.
دکتر جلال خالقی مطلق
من موافق بهسازی خانه منسوب به فردوسی هستم، حتی میتوانند دیوارهای این خانه را سفید و بعضی صحنههای شاهنامه را روی آن نقاشی کنند و از این فرصت برای جذب توریست استفاده شود.
مسعود ریاضی، رئیس کمیسیون توسعه و عمران توس
با دروغ بافی مخالفم، ولی با مرمت این اثر کاملا موافقم. نیازی هم نیست که به گردشگر دروغ تحویل داده شود. خیلی ساده میتوان قدمت، حکایت ساخت، علت انتساب به فردوسی و... را گفت و بعد حتی به این بهانه اطلاعات اضافه درباره پاژ کهن، پاژ بازسازی شده، فردوسی، زندگی او و... به بازدید کننده منتقل کرد.
دکتر قدمعلی سرامی
من موافق بازسازی و بهسازی پاژ هستم، به شرط اینکه تولید بدنامی نکند و تنها نقش شاهنامه پژوهی و شاهنامه شناسی را برعهده داشته باشد. حتی میتوانند روی تپه یک کتابخانه بزرگ حاوی انواع شاهنامههای خطی و کتابهای مربوط به فردوسی ایجاد کنند.
دکتر میرجلال الدین کزازی
اگر پاژ رنگ و رویی بیابد، میتوان در آن پذیرای مهمانان و شاهنامه دوستان و شیفتگان فردوسی شد، بی گمان خواسته و دارایی بسیار را به این شهر، روستا و آن بوم از ایران خواهد آورد. دهها برابر آن هزینهای که برای آراستن این روستا از کیسه آرایندگان رفته است.