همچون عطر گلهای صحراییبهار، پروندهای به مناسبت سومین سال درگذشت استاد ابراهیم شریف زاده
محمد حقگو| استاد محمدابراهیم شریفزاده از آوازخوانان پرآوازه باخرز و تربتجام بود. محال است در جایی بحث از شریفزاده باشد و صحبت از غلامحسین سمندریان، دوتارنواز همراه شریفزاده، به میان نیاید و البته بالعکس.
همکاری شصتساله این دو هنرمند خراسانی، چهرهای نو از شکل ترانه به موسیقی محلی خراسان داد. ترانههای محلی خراسان در اشکال مختلفی از موضوع در طول تاریخ ساخته شدهاند. عارفانه، حماسی و مذهبی، ژانرهای مختلفی از موضوع ترانههای محلی را تشکیل میدهند. آنچه در تمام این موضوعات مشترک است، ادبیات و اشعار کلاسیک با بار معانی بسیار سنگین است. همکاری شریفزاده و سمندریان منجر به تولید آثاری ارزشمند شد که در بخشی از آن ترانهها، شکل خاصی از تلفیق شعر و موسیقی که برخاسته از طبقه متوسط جامعه است، به این ترانهها اضافه گردیده که بسیار نیز تاثیرگذار است و هر سلیقهای را اغنا میکند؛ مانند ترانه بهاره دخترعمو، لالهزاره دخترعمو که باوجود شعر غمزده آن، احساسی شاد و بسیار خودمانی از زندگی اجتماعی را برای مخاطب زنده میکند.
در موسیقی محلی خراسان معمولا هنرمندی که آواز میخواند، دستی نیز در نواختن دوتار دارد، اما تاآنجاکه من به خاطر دارم، هرگز ساز دوتار را در دستان استاد شریفزاده ندیدهام. شاید به همین دلیل موقع خواندن، به شهادت کسانی که آوازش را از نزدیک دیده و شنیدهاند، آنچنان در ترانه غرق میشد که انگار تمام وجودش حنجره شده بود و تکبهتک عضلات صورتش در خدمت کلام قرار میگرفت و رگههای صدای مردانهاش، شعر را در ضمیر شنونده حک میکرد.
تلفیق نوعی از حماسه و غم در جنس صدایش وجود داشت که به ترانه تنوع بسیاری میداد. متن شعر و وضوح کلمات را با دقت انجام میداد و در بررسی نمونههای صوتی که از این استاد بیبدیل آواز بهجا مانده است، این خصیصه بسیار ارزشمند را او رعایت کرده است. بعضی صداها از جنسی هستند که ناخودآگاه ماندگار میشوند و در ذهن جامعه میمانند؛ صدای استاد شریفزاده از این جنس است. مرحوم استاد شریفزاده اواخر عمرش را در تنهایی سپری کرد.
هرچند توجه دخترش و همچنین به مرور رهروان و شیفتگان موسیقی مقامی خراسان به او کم نبود. شریفزاده نیز مانند بسیاری از همردیفان خود در موسیقی مقامی خراسان، همچون گنجینه باارزشی از میراث گذشتگان ماست، هنرش مانند گل صحرایی بهار عطرش را میافکند و میرود. آیا توجه نداشتن به این مهم، باعث افسوس آیندگان ما نخواهد شد که در گذشتگان خود بیتوجهی به هنر را ببینند؟
امیدوارم قدر این داشتههای ارزشمند را در زمان حیات هنرمند دریابیم و آنچه شایسته است، انجام شود. الهی آمین!
* کارشناس و پژوهشگر موسیقی مقامی