امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - حدود دو سال از شروع بیماری کرونا میگذرد و زندگی آدمها بی تردید دیگر مثل قبل از آن نمیشود. انگار سازمان بهداشت جهانی تا آماده کردن بیانیه برای اتمام دوره همه گیری و خواندنش برای جهانیان، هنوز راه طولانی و سختی در پیش دارد. هنوز شوک کرونا تمام نشده است که این مرض یک جهش بلند یافته و از روی دیوار واکسن و تمهیدات بهداشتی عبور کرده است. جهشی به بلندی اومیکرون و با قدرت سرایت هفتادبرابری نسبت به خیز قبلی اش دلتا. ولی یک سوال اساسی پیش میآید؛ اینکه چه میشود که اوضاع به این صورت پیش میرود. سادهترین پاسخ، همان درستترین است؛ تا زمانی که بیماری وجود داشته باشد، امکان تکثیر و پشت سرش جهش هم وجود دارد.
به عبارت ساده تر، باید گفت تا وقتی ضدواکسنها وجود دارند، بیماری هم وجود دارد. هرچند از اول هم درکش برای من و خیلیهای دیگر سخت بود؛ اینکه آدمهایی پیدا بشوند که حاضر باشند روی جان خود و نزدیکانشان قمار مرگ بکنند و قید واکسن را بزنند. ولی به آنها حق میدادم؛ چون اولا: از کجا معلوم بود که با زدن این به اصطلاح واکسنها دچار هزار نوع مرض دیگر نشوند؟ و ثانیا: بدن خودشان است و اختیارش را دارند که چیزی را به خوردش بدهند یا نه. ولی با گذشت زمان و انجام واکسیناسیون عمومی، تمام پایههای استدلالشان فروریخت؛ چون دیدند بیشتر کسانی که واکسن را دریافت کردند، نه تنها هیچ اتفاقی برایشان نیفتاد، بلکه از مرگ و بستری شدن هم نجات یافتند. فقط همان استدلال دومشان را با سماجت و لجاجت، چسبیدند.
استدلالی که دکترها و متخصصان هم بارها آن را رد کردند. دلیل رد شدنش هم این بود که ویروس شاید به شکل پنهان در بدن آنها وجود داشته باشد و با تماس با آدمهای دیگر، آن بندگان خدا را آلوده کند. اما دلیل این همه لجاجت و پافشاری را بشر با این همه علم و فناوری، هنوز نتوانسته است کشف کند. پافشاری زیاد و اصرار بر انجام دادن یا ندادن هرکاری، نتیجهای جز سرافکندگی ندارد. ویروس، موجود باشعوری نیست که بفهمد به چه کسانی باید حمله کند یا نکند. او وارد بدن هر جانداری میشود که بتواند دم و بازدم کند و برای این کار هم احتیاج به اجازه رسمی از هیچ مرجعی ندارد.
با این تفاصیل، کرونا میتواند زنده بماند، رشد کند، زندگی خوبی داشته باشد و هرازگاهی هم روی شاخههای پیچ درپیچ دی انای بپرد و کلا تغییر کند. موضوع کارتون این هفته «پرش نات»، کارتونیست نشریه «نشنال هرالد» هند، نیز همین مطلب است. او یک ضدواکسن را تصویر کرده است که در دستش پلاکاردهای متنوعی علیه واکسن گرفته و با قیافهای عبوس و حق به جانب ایستاده است. روی پلاکاردها که به صورت نیم دایرهای در دستان مرد تصویر شده اند، نوشته شده است: «نه به واکسن»، «این انتخاب من است»، «نه به قرنطینه» و «آزادی»، درحالی که سایه اش روی دیوار به شکل گرافیکی ویروس کرونا درآمده است.
رنگ لباس و کلاه بوقی مرد نشان میدهد که کارتونیست علاوه بر منظورش، از دست این قسم آدمها عصبانی است. ولی اول به منظور او میپردازم؛ مقصودی که پرش نات به روشنی بیان میکند، زنده ماندن و ادامه داشتن بیماری کرونا در سایه حمایت ضدواکسن هاست. او ضدواکسنها را عین خود بیماری تصویر کرده است که جلوی بقیه مردم دنیا قدعلم کرده اند.
ولی دلیل عصبانیت او به لباسی برمی گردد که بر تن ضدواکسن پوشانده است. پیراهنی زردرنگ همراه با کلاه بوقی به همان رنگ، مخصوص آدمهای احمق. پرش نات به عنوان راوی بی طرف یک داستان، پا را فراتر میگذارد و خودش وارد گود میشود. مستقیم به چشم شخصیتی که تصویر کرده است، نگاه میکند و به او حرفهای درشت میزند. کارتونیست، او را باعث تمام این مصیبتها میداند.