عرب هاشمی | شهرآرانیوز؛ ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۲۰ زادروز امامی است که بزرگترین انقلاب مردمی سده اخیر را با همراهی مردم رهبری کرد. نظریات مختلف و پرشماری از حضرت امام (ره) درباره نظر و رأی مردم در سخنرانیها و کتابها به ثبت رسیده است. برای بررسی بیشتر این موضوع سراغ حجت الاسلام احمد رهدار، مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) رفتیم.
او دراین باره به شهرآرا گفت: ادبیات امام خمینی (ره) در سخنرانی هایشان و کتاب اندیشه سیاسی که با عنوان ولایت فقیه نوشته اند متفاوت است؛ در قسمت طرح حکومت کتاب ولایت فقیه، زمانی که از فقیه سیاسی صحبت میشود، سخنی از مردم نیست. شاید بتوانیم بگوییم در سنت فقیه سیاسی شیعه نیز همین طور است و درباره مردم چندان بحثی صورت نمیگیرد و بیشتر از خود حاکم صحبت به میان میآید؛ زیرا مردم در قوه اندیشه سیاسی شیعه وجودی غیر از امام ندارند و هنگامی که مردم به امر، ولی خود تولی میورزند، خودشان هم از جنس، ولی میشوند، در پروژه آنها قرار میگیرند و تمامی احکامی که بر، ولی است، بر مردم هم صورت میپذیرد.
به همین دلیل در فقه ما بیشتر درباره خصوصیات خود حکم مثل اینکه چطور و چگونه مقاصد دین مانند عدل، امنیت و ... را پیاده سازی نماید، بحث شده است. البته مشاهده میشود از زمان نهضت مشروطه به این سو، مسئله مردم وارد اندیشه سیاسی فقها شده است. به نظر میرسد این مسئله از اندیشه سیاسی یا الهیات سیاسی غرب وارد فضای جهان اسلام و ایران شده و مورد تأمل اندیشمندان مسلمان و شیعه قرار گرفته است.
وی با اشاره به روزهای ابتدای انقلاب اسلامی گفت: حضرت امام خمینی (ره) در فرمایشهایی که در سخنرانیهای پس از پیروزی انقلاب دارند و در صحیفه نور هم ثبت شده است، به مسئله و نقش مهم مردم در حکومت به صورت جدی و مبسوط پرداخته اند. عباراتی مانند اینکه «مردم، ولی نعمت ما هستند»، «حکومت بدون مردم نه قوام دارد و نه مشروعیت»، «وظیفه حکومت خدمت به مردم است» و ... از مشهورترین جملات ایشان است که دیده ایم. از طرف دیگر در بیانات مقام معظم رهبری هم بارها شاهد تأکید بر نقش و نظر مردم هستیم. به گمان من شأن و جایگاهی که امام (ره) و رهبری برای مردم در حکومت در نظر میگیرند، بیش از شأنی است که فقهای دیگر قائل شده اند.
رهدار با اشاره به بیانات امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب تأکید کرد: برداشت من از فرمودههای امام (ره) و رهبری این است که مردم بُعد مشروعیت حاکم اند؛ حاکم وجودی متمایز از مردم ندارد و اگر مردم نباشند، اساسا مسئله مشروعیت حاکم مطرح نمیشود. به عنوان مثال در ادبیات، کلماتی را داریم که مراعات نظیر یکدیگر هستند و معنایش این است که این کلمات غالبا با هم اند، اما ضرورت یکدیگر نیستند، مانند گل و بلبل، شمع و پروانه؛ اما از طرف دیگر کلماتی داریم که متضایف هستند و این کلمات و مفاهیم ضرورتا با هم هستند و منهای دیگری امکان تصورش را نداریم، مانند پدر و فرزند؛ مفهوم پدر بدون اینکه مفهوم فرزند را در نظر بگیریم، امکان ندارد.
امام و امت نیز همین طور هستند؛ امام به معنای پیشواست و زمانی معنا پیدا میکند که حداقل یک نفر دیگر حضور داشته باشد که شخصی بتواند در مقایسه با دیگری پیشوا باشد؛ بنابراین امام بدون امت قابل تصور نیست. مردم در اندیشه حضرت امام (ره) و رهبری بُعد مشروعیت حاکم اند و بدون مردم امکان حرف زدن از امام و مشروعیت امام وجود ندارد.
مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) ضمن بیان این مطلب که حضور مردم در ساختار سیاسی با عنوان «مردم سالاری دینی» مطرح شده است، افزود: امتداد اجتماعی و سیاسی حضور مردم در کلام رهبری به «مردم سالاری دینی» تعبیر شده است. به نقل از یکی از فقها شنیدم که فردی گفته است الگوی مطلوب ما دین سالاری مردمی است. به نظرم این دو فرقی با یکدیگر ندارند؛ زیرا اگر یکی را بُعد دیگری در نظر بگیریم، تفاوتی بین دین مردمی یا مردم سالاری دینی نخواهد بود. آنچه مهم است، اندیشه متعالی جایگاه مردم در حکومت در پایگاه فقیه سیاسی است که تمایزات خیلی ویژهای با دموکراسی غربی و همچنین نظراتی که میخواهند مردم را از حاکم تفکیک کنند، وجود دارد.
رهدار درباره نقش مشارکت مردم در کشور و کاهش حضور مردم در بعضی از رویدادهای اخیر متذکر شد: نقش مردم کلیدی است و انکار شدنی نیست؛ چه با فهمی که از اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) داریم و چه نظراتی که برخی فقها مانند آیت ا... مصباح یزدی دارند، مردم جایگاهی مهم دارند، ولی در سالهای اخیر، شاهد یک ضعف در مشارکت سیاسی مردم در کشور بوده ایم که نیاز به تحلیل جامعه شناختی دارد و باید توجه کرد که ما مردم خوبی داریم و علی رغم تحلیلهای رسانهای غربی، مردم اسلام، دین، کشور و نظامشان را دوست دارند.
در فراز و نشیبهای سیاسی گاه گرفتار حاکمان و مسئولانی میشویم که وصف این افراد، صفتهای اشرافیگری، عدم اعتماد به مردم، اختلاس، خیانت و ... است و این مسائل به طور طبیعی باعث دلسری مردم میشود. این مسائل برای مردمی که پای ارزشهای خود حتی در دوره تحریمهای فراگیر و سخت ایستادند، گران تمام شد و مردم در انتخاباتهای اخیر میخواستند بگویند که اگر شما آن طور باشید، ما هم این گونه عمل خواهیم کرد که پیام روشن و درستی هم بود.
مردم چک سفید امضا به حاکمان نداده اند و هیچ گاه هم نخواهند داد و این مسئله را مسئولان کشور باید بدانند و احتمالا هم از قبل دانسته اند و باید با مردم صادق باشند. به نظر من، مردم مشکلی ندارند که پای ارزشهای خود بایستند و حتی بیش از این مقدار را هم تحمل کنند، در صورتی که اطمینان داشته باشند فلان مسئول و آقازاده نیز همین میزان از درد مردم را تحمل میکنند و فرقی نیست.
از طرف دیگر مردم باید احساس کنند و اطمینان داشته باشند که مسئول بالای سرشان با دلسوزی در حال تلاش حداکثری است تا مشکلات مردم را رفع کند، حتی اگر این مسئول موفق هم نشود، مردم اطمینان داشته اند که این فرد تمام تلاشش را کرده است. امیدوارم پیام آشکار و هشدار مردم در چند انتخابات اخیر را مسئولان جدی بگیرند و طبق عهدی که با مردم بستند عمل کنند؛ مردم هم مشکلی با مشارکت ندارند و زمانی که تلاشها را ببینند، مجددا میآیند و مشارکتها هم حداکثری خواهد شد.