صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

فریاد زینب وار «زلیخا» در گوش تاریخ می‌پیچد

  • کد خبر: ۹۸۷۷۹
  • ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۶
«زلیخا» نام خواهری است که پیکر مثله شده برادرش را روی صندلی عقب ماشینش دید.

کیمیا  استاد | شهرآرانیوز، چقدر نام زلیخا زاهدی به او می‌آید؛ همین زنی که در تصویر، دستش را با صلابت رو به آسمان گرفته است. صدایش را با گوشمان نمی‌توانیم بشنویم، اما حالت اندوهگین چهره و میکروفونی که در دست گرفته است، ندای او را بعد از گذشت این همه سال، رسا به گوش می‌رساند.

اینجا روبه روی خانه شهید امین ا... زاهدی در میبد یزد است؛ درست در هجدهم آذر سال ۱۳۵۷ که با روز عاشورای آن سال هم زمان بود. این زنانی که بر گرد زلیخا جمع شده اند، عزاداران حسینی هستند. حال زلیخا از چند ساعت پیش‌تر از این مراسم، آشفته شد. وقتی پیکر مثله شده برادرش را روی صندلی عقب ماشینش دید.

امین ا...، این مبارز انقلابی سال ۱۳۵۷، از روز قبل از خانه اش بیرون رفته و برنگشته بود. حوریه عسکری، همسر شهید که این روز‌ها ساکن محله استاد یوسفی قاسم آباد است، می‌گوید: «امین ا... پیش از رفتن غسل شهادت کرد. دلیلش را پرسیدم، گفت این روز‌ها و لحظه ها، لحظه‌های حساسی است و هرلحظه احتمال شهادت می‌رود. لباس پوشید و رفت.»

امین ا... برنگشت و دل حوریه تا شب شور زد. فردا صبح وقتی همه خانواده به دنبال امین ا... می‌گشتند، خواهرش جلو خانه برادر، ماشین او را دید و وقتی در را بازکرد، روی صندلی عقب، صورت آرام برادر را دید و بدنی که زیر پالتو پنهان بود. زلیخا تصور کرد امین ا... خوابیده است، اما وقتی پالتو را کنار زد، پیکری را دید که به دست نیرو‌های ساواک مثله شده بود.
ما تا امروز زلیخا را ندیده ایم. هرچه از او شنیده ایم، حرف‌هایی بوده که حوریه برایمان گفته است، اما همیشه تصور می‌کنیم ما نیازی به دیدن زلیخا نداریم. فریاد زینب وار او تا همیشه در گوش تاریخ شنیده می‌شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.