به گزارش شهرآرانیوز؛ امروز هشتمین سالروز درگذشت سید کاظم غیاثیان است. کسی که سه دهه در قامت بازیکن، مربی و سر مربی کنار و همراه باشگاه ابومسلم بود و یکی از نمادهای ماندگار تیم محبوب خراسانیها به شمار میآید. ۲۴ بهمن سال ۱۳۹۲ آخرین روز حیات شادروان غیاثیان بود که بعد از تحمل یک بیماری دو ساله به دیار باقی شتافت. روزی که او از دنیا رفت ابومسلم مثل خودش حال و روز خوشی نداشت و چند ماه بعد او هم از دنیا رفت!
در آن سال ابومسلم لیگ دسته اول را با حواشی زیاد شروع کرد و بعد از دو شقه شدن در نهایت تیمی ضعیف و پر حاشیه راهی مسابقات شد که در نهایت در بهار سال ۹۳ از لیگ دسته اول هم سقوط کرد و پرونده اش برای همیشه بسته شد. شادروان غیاثیان در هفتهها و ماههای پایانی عمر کاملا درگیر بیماری ش بود و از حال و هوای فوتبال به دور بود.
در اردیبهشت سال ۹۲ تقریبا ۱۰ ماه قبل از فوتش، زمانی که هنوز اندک امیدی به شکست دادن سرطان داشت مصاحبهای با روزنامه شهرآرا انجام داد که آخرین گفتگوی او با رسانهها شد. در این مصاحبه جالب که قبل از حواشی عجیب اول فصل آن سال ابومسلم گرفته شده غیاثیان روزهای بد تیم محبوبش و فوتبال خراسان را پیشبینی کرده انگار آینده را جزءبهجزء میدیده است! به بهانه سالگرد در گذشت او این گفتگو را باز نشر کرده ایم که در جای خود قابل تأمل و عبرتآموز است.
خوبم. بههرحال بیماری آن هم با این شرایط برای هر کسی سخت است، اما خوشبختانه برخی دوستانم سر میزنند و جویای احوالم میشوند.
نه، اینطور نیست (با خنده). من خودم شرایط را درک میکنم و نمیخواهم کسی به زحمت بیفتد؛ دوست دارم غیاثیان را همه همانطوری در ذهن داشته باشند که قبل از بیماریام بودم؛ نمیخواهم باعث آزردگی خاطر دیگران شوم.
نیازی به سرزدن مدیران نیست. هرکس به دیدنم میآید از دوستانم است و فقط برای خودم میآید نه برای گرفتن عکس یادگاری. البته یکیدوبار چندنفر میخواستند بیایند، اما خودم اجازه ندادم.
آن چیزی که از بیرون مشخص است این است که کسی نمیخواهد به این فوتبال کمک کند؛ هرکس هم میآید فقط میخواهد برای خود کاسبی راه بیندازد و برود. الان فقط شرایط تیم پیام اینطور نیست؛ ابومسلم هم اوضاعش همین است و روزبهروز هم بدتر میشود.
این موضوع را در جمعی از دوستانم گفته بودم و فکر نمیکنم این مسائل چاپ شود. عدهای بهدنبال ازبینبردن نام ابومسلم هستند و شک نکنید که آخر هم این کار را خواهند کرد.
امروز افرادی غیربومی وارد فوتبال ما شدهاند و تا میتوانند از رانت اینجا برای خودشان استفاده میکنند. میدانم که آنها چه کارهایی کردهاند و میخواهند انجام دهند. متاسفانه همانها با دادن وعدههای دروغ به مربیان داخل استان باعث میشوند آنها نیز زیرآب یکدیگر را بزنند.
ابومسلم در این فصل اصلا شرایط خوبی ندارد. مطمئنم حالا که استاندار عوض شده و دوستان ایشان دستشان به جایی وصل نیست، ابومسلم هم با شرایط عجیبوغریبی روبهرو میشود. فقط امیدوارم که این تیم باقی بماند.
بله؛ اینطور نیست که از همهجا بیخبر باشم. درست است که بیشتر در خانه هستم، دوستانی دارم که از اوضاع ورزش برایم خبر میآورند. تمام زندگی من ورزش و فوتبال است. این را هم میدانم که چمنیان از هیئت فوتبال کنارهگیری کرده است. البته به نظر من چمنیان از همان روز اول اشتباه کرد و نباید میرفت دنبال این مسائل.
ببینید ما در فوتبال استان ظرفیتهای بسیاری داریم. مربیان خوبی هم داریم، اما هیچوقت قدر همدیگر را نمیدانیم. در تیمها بیشتر از اینکه به فکر منافع فوتبال شهرمان باشیم، بهدنبال قرارداد هستیم. نمیخواهم درباره مربیان استان و مشهد صحبت کنم؛ چندان دل خوشی دراینباره ندارم و ممکن است برخی هم از دست من دلخور باشند. فقط بگویم که ما در ظاهر همدیگر را قبول داریم، اما در عمل حاضریم ریشه هم را بزنیم. با این وضعیت به جایی نمیرسیم. من مرده و شما زنده؛ راهی که امروز فوتبال استان میرود به ترکستان است! ما در فوتبال شهرمان هنوز بلد نیستیم که چگونه با مدیران اقتصادی رابطه برقرار کنیم. این همه ظرفیت فوتبالی و تبلیغات در استان نهفته است، اما کو یک نفر که به داد این ورزش برسد؟