امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - در میان این همه هیاهو و شلوغی جهان و در میان این همه تبلیغ برای تفکر کاسب کارانه، جنگ طلبانه و رندانه، تنها چیزی که میتواند نجات بخش و حیات آفرین باشد، صلح و مهربانی است. مهربانی شکلهای گوناگونی دارد، ولی در همه گویشها یک لهجه دارد. معجزه محبت این است که وقتی در کلام میآید، تبدیل به شعر میشود و وقتی آدم با خط بخواهد آن را نشان بدهد، به نقشی تغییر میکند که نفس را بند میآورد.
تنها فرق جزئی، بین فهماندن این حس با کلمه و طرح و نقش وجود دارد. صلح و مهربانی در کلمه راحتتر قوام میآید تا در نقش و طرح. طرحها با استفاده از نشانههای تصویری و فرم قرارگرفتن آن ها، این مفهوم را میرسانند و چه نشانهای مهربانتر و صبورتر و صلح طلبتر از درختان وجود دارد؟ معمر اولچای، کارتونیست اهل ترکیه، اثری خلق کرده است که در نگاه اول هم توانایی رساندن مفهوم صلح و دوستی را دارد.
او دو درخت را در دوسوی مرز نشان داده که قدشان از سیم خاردارهای جداکننده بلندتر است. آنها بر فراز سیم خاردارهای خشن و درهم تنیده، یکدیگر را در آغوش گرفته اند و هرکدام سر بر شانه دیگری گذاشته اند. انگار این حجم طولانی و زبر آهن و سیم را به خنده گرفته اند. آثاری از این دست، تاکنون زیاد تولید شده است؛ آثاری که از درخت به عنوان شبیهترین موجود به انسان یاد کرده اند. در کارتون معمر اولچای هم این اتفاق افتاده است.
او درخت را به عنوان نماد انسان در نظر گرفته است؛ جایی که انسانها یکدیگر را بر سر همین مرزهای آهنین میکشند. او انسان آرمانی اش را بر فراز این مرزها تصور میکند؛ جایی که زبان مشترک آنها برای سخن گفتن، همان آغوش و مهربانی است. پیام این اثر هیچ چیز به جز صلح و دوستی نیست؛ چیزی که به ظاهر در جهان واقعی این روزها کم رنگ و بی رنگ شده است.