امروز بیش از همیشه به خوانش سلوک معرفتی و رسم الخط مبارزاتی امام سجاد (ع) محتاجیم. رابطه امت-امامت در این ساحت باید به درس آموزی از سیره حضرت ایشان، به روزرسانی شود.
اوج حماسه حضرت سجاد در جهاد تبیین است، در بیان صادقانه آنچه در کربلا گذشت. حضرت با تدبیر کلان و تقسیم نقشها برای اهل بیت (ع) از کربلا تا کوفه، شام و تا مدینه، جبههای عظیم به روی دشمن گشود و با تبیین تمام ساحتی حقیقت، در جنگ شناختی، پرچم پیروزی را در کانون قدرت یزید، مسجد شام و در حضور سلطان جائر، به اهتزاز درآورد.
انگار خدا میخواست با حفظ حضرت علی بن الحسین (ع) برای بعد از عاشورا، جلوهای از «خیرالماکرین» بودن خود را نشان دهد دربرابر باطلی که با حق توامان، به تیغ و مکر برخاسته بود. «ایهاالناس انا ابن مکه و منى انا ابن زمزم و الصفا/ انا ابن من حمل الرکن باطراف الردا» که در مسجد شام از زبان امام برخاست، بارقههای صبح را در دیار شب، نوید داد.
یزید قافله کربلا را خارجی و خارج شده از دین معرفی میکرد، اما سیدالساجدین (ع) چنان کرد که همه بدانند نه تنها آنان از دین خارج شده نیستند که هرکس غیر راه آنان را برود، از دین خارج است.
«انا ابن محمدالمصطفى، انا ابن علی المرتضى»؛ امام خود را به محمد مصطفی (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف کرد و هژمونی غالب آل امیه را درهم ریخت و چهره آفتابی مولاعلی (ع) را تعریفی چنین دقیق کرد: «من پسر آن کسى هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه مى رزمید و دوبار هجرت و دوبار بیعت کرد و در بدر و حنین با کافران جنگید و به اندازه چشم برهم زدنى به خدا کفر نورزید.» در فرازی دیگر هم فرمود: «من فرزند فاطمه زهرا (س)، بانوى بانوان جهانم.»
من فرزند حسین شهید کربلایم و با معرفی خود، بر تعریف دروغینی که بنی امیه ارائه کرد، قلم گرفت. آنچه باید بدان توجه کرد، لزوم جهاد تبیین است که هرجا و در هرمکان باید به تعریف حق پرداخت. این درس امام سجاد (ع) است، حتی اگر مثل پدرش «الوترالموتور» هم بشود؛ تنها و تنهاشده هم باشد، اما در بیان حقیقت، لحظهای تردید نمیکند.
گوش شنوایی اگر برای آن نیابد، با زبان دعا، حرف خود را به نسلها و عصرهای دیگر میزند، اما هرگز سکوت نمیکند.
مشی امام به ما میگوید اگر ساکت باشیم، بی تردید جای شهید و جلاد عوض میشود. ظالم جای مظلوم را میگیرد و باطل لباس خلیفه الهی میپوشد و بوزینهها از منبر رسول ا... (ص) بالا میروند. باید در میدان بود تا اصحاب باطل، فرصت میان داری نیابند. این درس دیروز و تکلیف امروز است.