صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

امام‌سجاد (ع) معلم اخلاق

  • کد خبر: ۱۰۱۵۳۱
  • ۱۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۸
دکتر سعید طاوسی‌مسرور - عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی

حتما نام دعای مکارم‌الاخلاق به گوش شما خورده است. اگر هم نشنیده‌اید، کافی است صحیفه کامله سجادیه را بگشایید و سراغ بیستمین دعا را بگیرید. در این دعا چنان‌که از نام آن روشن است، براى کسب اخلاق نیک و انجام کارهاى پسندیده و همچنین دوری از رذائل اخلاقی در دو محور اخلاق فردی و اجتماعی، از خدا درخواست یاری شده و به موانع رشد انسان مانند توجه و اشتغال به غیرخدا، فقر، طمع و تکبر و راه‌های نجات او از شر وسوسه‌های شیطان اشاره شده است.

از مهم‌ترین ویژگی‌های این دعای شریف، نگاه اجتماعی به اخلاق است که برای نمونه بر ارزش‌هایی مانند اصلاح بین مردم، خوش‌رفتاری با دیگران، ایجاد آرامش، همکاری با دیگران و خدمت به جامعه، مسابقه در نیکی‌ها و... تأکید کرده است.

در واقع امام‌سجاد (ع) در دوره سیاه بنی‌امیه در کنار توصیه و نصیحت و موعظه، از دعا به عنوان ابزاری برای هدایت مردم استفاده می‌کرد، چنان‌که در قالب این دعا به آموزش اخلاق پرداخته است. برای نمونه، در همین دعای مکارم‌الاخلاق به گذشت، فروبردن خشم، نرم‌خویی و تبدیل دشمنی نزدیکان به دوستی اشاره شده است.

دراین‌راستا، از آن حضرت خطاب به فرزندشان چنین نقل شده است: «پسرک من، خشم خود را بر مردمان فروخور که داشتن شتران سرخ‌مو، پدرت را چنان شادمان نمی‌کند که خشم خود را بر مردمان فرو خورد و بردباری یاری بزرگ و یاوری نیرومند است!» به علاوه آن، حضرت خودش به آنچه در ادعیه یا غیر آن می‌فرمود، عامل بود و سراسر زندگی آن حضرت درس اخلاق بوده است.

درباره عمل امام (ع) به این ارزش‌های اخلاقی نیز روایت شده که مردی خدمت امام‌سجاد (ع) آمد و گفت: «فلان‌کس از شما بدگویی می‌کند.» آن حضرت فرمود: «برخیز و مرا نزد او ببر.» مرد برخاست و با ایشان نزد آن مرد رفتند، درحالی‌که گمان می‌کرد امام (ع) می‌خواهد از آن مرد انتقام بگیرد، اما همین که امام (ع) به او رسید، فرمود: «فلانی اگر آنچه در حق من گفته‌ای، درست باشد، خدا از من بگذرد و اگر نادرست است، خدا تو را بیامرزد.» نمونه‌ای دیگر از گذشت و بزرگواری امام زین‌العابدین (ع) نحوه رفتار آن حضرت با هشام‌بن‌اسماعیل مخزومی، فرماندار مدینه، است.

در منابع اهل‌تسنن نقل شده است که هشام مخزومی، علی‌بن‌الحسین (ع) را آزار می‌رساند و روی منبر به امام‌علی (ع) ناسزا می‌گفت و به آن حضرت جسارت می‌کرد. همین که ولیدبن‌عبدالملک به خلافت رسید، او را برکنار کرد و دستور داد که او را نگاه دارند تا اگر مردم شکایتی از او دارند، بازگو کنند. هشام گفت: «به‌خدا سوگند که من جز از علی‌بن‌الحسین (ع) از کسی نمی‌ترسم، زیرا او مرد صالحی است و ولید حرف او را می‌پذیرد.» پس امام زین‌العابدین (ع) به یاران و اصحابش سفارش کرد مبادا متعرض هشام بشوید. سپس برای انجام کاری از کنار هشام گذر کرد و متعرض او نشد. درحالی‌که هشام در حضور مردم ایستاده بود، او را صدا زد و گفت: «خدا بهتر می‌داند که رسالتش را در کجا قرار دهد.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.