به گزارش شهرآرانیوز؛ ورزش مشهد در سالی که گذشت را در این مطلب مرور کردهایم.
شهرخودرو سال ۱۴۰۰ را با رؤیای شیرین آسیایی شروع کرد، اما با خطر سقوط به پایان برد.
مرتضی اخوان - ناقوس سقوط حالا دیگر نه فقط برای تیم فوتبال شهرخودرو، بلکه برای فوتبال خراسان به صدا در آمده است. خراسانی که در چند سال گذشته با همین تیم شهرخودرو رؤیاهای بزرگی در سر میپروراند و حتی دو فصل پیش توانست تاریخسازی کند و اولینبار در لیگ قهرمانان آسیا حاضر باشد. اما همه این رؤیاها حالا رنگ کابوس به خود گرفته است؛ تنها نماینده مشهد که شاید بعد از آن دیگر تا مدتها نتواند تیمی در لیگبرتر فوتبال داشته باشد، در خطر سقوط است. تیمی که سال ۱۴۰۰ و هفتههای پایانی لیگبرتر بیستم را با وسوسهای بزرگ سپری کرد، اما حالا در واپسین روزهای سال و در لیگبرتر بیستم فانوس سقوط بهدست گرفته و از بیم آن خواب را بر هوادارانش حرام کرده است.
شهرخودرو لیگبرتر بیستم با سرمربیگری سیدمهدی رحمتی تیمی بالانشین نبود و در پایان هم لیگ را با جایگاه نهم به پایان برد. اما آنچه درباره آن تیم میتوان گفت، این بود که در مقطعی از فصل و در فاصله چهارپنج هفته به پایان باتوجهبه نزدیکی امتیازات در جدول خودش را تا پله ششم بالا برد و فقط اگر کمی خوششانس بود و یک پیروزی دیگر بهدست میآورد، میتوانست آسیایی شود. چنانکه در پایان فصل هم تیم رحمتی با سکوی پلیآف آسیایی فقط هفت امتیاز فاصله داشت. شهرخودرو در لیگبرتر بیستم بدون مالک بود و زیرنظر هیئتفوتبال اداره میشد. دستگیری مالک جنوبی این تیم سبب شده بود با تصمیم مسئولان استان، تیم موقت به هیئتفوتبال واگذار شود تا اموراتش رتقوفتق شود. با وجود این تیم تحت هدایت رحمتی که اولین فصل سرمربیگریاش را سپری میکرد، نتایج بهنسبت خوبی گرفت.
بازگشت تیم با نامه دادگستری به فرهاد حمیداوی که هنوز هم طلبکاران شرکت شهرخودرو دربهدر دنبال محکومکردن او و گرفتن حقوحقوقشان هستند، جنجالی بزرگ در فوتبال خراسان بهپا کرد. هیئتفوتبال استان هم که مدعی بود نگران وضعیت تیم است، این وسط هیچ دلش نمیخواست بدون گرفتن تضمین عملی از مالک بدسابقه، تیم را دوباره بهدست حمیداوی بدهد؛ اتفاقی که ریشه اصلی اختلافات هیئتفوتبال و مدیران باشگاه شهرخودرو شد. از همان روزهای نخست که مدیران شهرخودرو دوباره عنان تیم را بهدست گرفتند، مشخص بود که خشت باشگاه در مسیری کج نهاده شده و ره این تیم به ترکستان است. شهرخودرو چه در یارگیری، چه در انتخاب سرمربی، چه در انتخاب کادر سرپرستی، اسیر نوعی اشتباه راهبردی شد و حتی اگر محمدرضا مهاجری را گزینه مناسبی برای این تیم بدانیم، نحوه انتخاب و اعلام اسمش بد بود. بهشکلیکه بر آتش حواشی دامن زد.
نماینده لیگبرتری مشهد حالوروز خوبی در لیگبرتر ندارد و برای فرار از خطر سقوط باید فقط و فقط ببرد، آنهم در هشت هفته باقیماندهای که بهنوعی تونل وحشت برای این تیم محسوب میشود. رویارویی با سرخابیهای پایتخت و سپاهان مدعی قهرمانی فقط بخشی از مصائب تیم داوود سیدعباسی در راه بقا در لیگبرتر است. با اینهمه شهرخودرو فاصله با منطقه امن جدول را کاسته است تا هنوز امیدها زنده بماند؛ اگرچه کارشناسان معتقدند سطح فنی فوتبال شهرخودرو کاملا مستحق سقوط است و اگر راهی برای بقا باشد، فقط و فقط راه معجزه است.
در برههای که تیمداری در فوتبال هزینههای هنگفت دارد و بخش خصوصی بهسادگی حاضر به پذیرش بار سنگین این هزینهها نیست، همه بهخوبی میدانند که اگر شهرخودرو سقوط کند، بعید است دیگر به این زودیها فوتبال خراسان در سطح کشور قد علم کند. همین حالا هم فوتبال استان در منجلاب حمایتنشدن اسپانسرها دستوپا میزند و بهعنوان مثل همین شهرخودرو با پیراهن بدون اسپانسر در لیگبرتر بازی میکند. شیشه عمر فوتبال استان در دستان شهرخودروست و اگر این تیم به هر دلیلی لیگیکی شود، شاید بتوان آن را پایان شیرین یک رؤیا تعبیر کرد.
۲ مربی با کارنامه مشهدی، یک سال کابوسوار را در شهرخودرو سپری کردند
لیگبرتر بیستویکم برای نماینده مشهد با سرمربیگری محمدرضا مهاجری شروع شد. شروعی که شاید اگر سرمربی کهنهکار فوتبال مشهد میدانست چه حوادثی با خودش بههمراه دارد، هیچوقت حاضر به پذیرش آن نبود. مهاجری که از همان ابتدا تلاش کرد با آوردن بزرگترها و پیشکسوتان فوتبال مشهد سر تمرین شهرخودرو کمی از آتش اختلافات جامعه فوتبال مشهد و مالک جنوبی تیمش بکاهد، در ادامه رفتهرفته با مشکل دخالت مالک و اتفاقات عجیبوغریب روبهرو شد.
او بعد از یکماه تمرین پیشفصل در آستانه بازی آغازین لیگ برابر آلومینیوم اراک متوجه شد بازیکنان جدید تیمش نتوانستهاند قراردادشان را ثبت کنند و پنجره نقلوانتقالاتیشان بسته است. مهاجری غافلگیر از این اتفاق که تا آن لحظه فقط وعدهووعید مدیران تیم را میشنید و با طناب پوسیده آنها به چاه رفته بود، در گام نخست مقابل آلومینیوم با دوازده بازیکن به یک تساوی بدون گل ارزشمند رسید. با وجود این، شهرخودروییها بهدلیل دریافتنکردن مطالبات در بازی دوم مقابل مس به رفسنجان سفر نکردند تا افتضاحی تاریخی برای فوتبال مشهد رقم بخورد و بعد از آن هم مدیران تیم، رضا مهاجری را با ادعای اخلال در کار باشگاه از سمتش برکنار کردند.
بعد از محمدرضا مهاجری، نوبت اکبر میثاقیان بود که آبرویش را پای تیم شهرش بگذارد. با این تفاوت که میثاقیان جای مهاجری را گرفت و همین جابهجایی حواشی فراموشنشدنی و تلخی را برای فوتبال مشهد رقم زد. میثاقیان در وضعیتی هدایت شهرخودرو را بهعهده گرفت که جامعه فوتبال مشهد بهشدت با مدیران این تیم در نزاع و اختلاف بودند و همین مسئله باعث شد هواداران هم آمدن میثاقیان و برکناری مهاجری را برنتابند و در اولین جلسه تمرینی تیم با میثاقیان حواشی عجیبی بهوجود بیاید. در جلسهای هم بازیکنان حاضر به تمرین نشدند و مهاجری هم که مدعی بود مدیران تیم نامه اخراج او را ندادند، با دستیارانش سر تمرین حاضر شد.
رویارویی مهاجری و میثاقیان بر آتش خشم هواداران افزود؛ هوادارانی که مدیران شهرخودرو را مقصر این مواجهه تلخ دو مربی خوشنام فوتبال مشهد میدانستند. با وجود این، میثاقیان با چنگودندان از دل بحران حاشیهها جان سالم به در برد و سکان هدایت تیم را بالاخره به دست گرفت، اما در هفت بازی حضورش در تیم فقط یک امتیاز کسب کرد و مدیران شهرخودرو نیز درست مثل مهاجری به میثاقیان هم پشت کردند و حاضر نشدند از او حمایت کنند.
رفتوآمدهای پرتکرار در ادارهکل ورزشوجوانان خراسانرضوی در سال ۱۴۰۰
۱۳ مهر ۱۴۰۰ سرانجام خبری که همه انتظارش را میکشیدند، رسانهای شد و مدیرکل وقت ادارهکل ورزشوجوانان خراسانرضوی از کار برکنار شد. فرزاد فتاحی که از مدتها قبل پرونده ابهامات مالیاش در دوران تصدی پست مدیرکلی ورزشوجوانان استان سمنان باز بود، بالاخره از کار برکنار شد تا بعد از چند سال دوباره قرعه شانس بهنام افشین داوری بیفتد.
دوست قدیمی وزیر ورزشوجوانان سیدحمید سجادی که از ۱۸ مهر سرپرست ادارهکل ورزشوجوانان خراسانرضوی شد، در دوران حضور کمتر از پنج ماهش بارها هدف هجمه منتقدان قرار گرفت، ولی وزارتخانه هیچوقت حکم مدیرکلیاش ثبت نشد. با این همه، ۳ اسفند بود که اختلاف میان داوری و استانداری در عزل و نصبهایش سبب شد او هم از کار برکنار شود و در کمتر از شش ماه سومین مدیرکل روی صندلی این پست بنشیند. هاشمیجواهری از ۱۸ اسفند سکان هدایت ورزش استان خراسانرضوی را بهدست گرفته است.
نگاهی به حضور خراسانیها در بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان
کاروان ورزش ایران در سال ۱۴۰۰ با دو رویداد بزرگ جهانی روبهرو بود. اول المپیک و دیگری پاراالمپیک توکیو که یکی برای خراسانیها پررنگ و امیدبخش بود و دیگری کمرنگ و کمثمر. خراسانیهای کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۰ توکیو که با یکسال تأخیر کرونایی مرداد امسال برگزار شد، به حسن تفتیان و مجید ناصری ختم میشد. تفتیانی که دومینبار این رویداد را در رشته دو ۱۰۰ متر بهعنوان ورزشکار تجربه میکرد و مجید ناصری که در قامت داور بینالمللی رشته دوچرخهسواری در این مسابقات حاضر بود.
حضور ناصری بهعنوان تنها داور ایرانی رویداد دوچرخهسواری المپیک مغتنم و افتخارآمیز بود، اما حسن تفتیان در ماراتن دو ۱۰۰ متر با بزرگان جهان چیزی بیشتر از المپیک قبلی نداشت و عملکردش چندان رضایتبخش نبود. در پاراالمپیک وضعیت خراسانیها بهتر بود و هادی رضایی در قامت سرمربی تیمملی والیبالنشسته و مسئول کاروان ایران حضور داشت. رضایی که مثل آب خوردن طلای پاراالمپیک را مثل همیشه برای تیمملی والیبالنشسته به ارمغان آورد. در این تیم یک خراسانی دیگر هم بود؛ مهدی بابادی که در تیم رضایی بازی میکرد یک نشان طلا را با خودش به شهر زادگاهش سبزوار آورد. البته مهدی عبدی هم با تیمملی بسکتبال باویلچر در پاراالمپیک حاضر بود که در پایان او و تیمش رتبه درخوری بهدست نیاوردند.
پیام در سال ۱۴۰۰ دوباره احیا شد، اما تا تیمشدن راه دور و درازی در پیش دارد
همهچیز برای احیای تیمی ریشهدار و قدیمی که فوتبال خراسان به آن میبالید، آماده بود. از دورهم جمعشدن پیامیهای جوان و باانگیزه دهه هشتاد تا حمایت پیشکسوتان قدیمی این تیم از مجموعهای که قرار بود بار دیگر این باشگاه را احیا کنند. اما درست وقتی همهچیز بهظاهر خوب پیش میرفت، بازهم پروژه احیای باشگاه پیام خراسان با چالش روبهرو شد. باشگاه پیام توس خراسان ابتدای سال شکل گرفت و با کادر مدیریتی و فنی از چهرههای پیامی درپی احیای نام بزرگ «پیام» شدند. هیوا حسینزاده، مالک این تیم و یونس مسعودی مدیرعامل باشگاه شدند.
در ادامه محمد بابایی هم بهعنوان سرمربی سکان هدایت پیامیها را در دست گرفت تا از لیگ دستهدوم کشور کارشان را شروع کنند. تیمی تمامپیامی که اگرچه شروع خوبی در لیگ دستهدوم هم داشت، رفتهرفته ترمزشان در لیگ کشیده شد و همین مسئله مدیران این تیم را به تعجیل انداخت تا محمد بابایی را از کار برکنار کنند. بعد از محمد بابایی، حسن سروری سکان هدایت پیام را بهدست گرفت، اما تا همین امروز که هفده هفته از لیگ دستهدوم فوتبال کشور گذشته، چیزی برای پیام درست نشده و نماینده مشهد با هفده امتیاز تیم دهم جدول چهاردهتیمی است و حتی خطر سقوط را احساس میکند. اینها بهمعنی شکست پروژه احیای پیام نیست، ولی زنگ خطری است برای مجموعه این باشگاه که مدتی است به کژراهه زده است. سابقه آنچه بر پیام وحدت گذشت که داعیه احیای پیام بزرگ را داشت، شاید درس خوبی برای مدیران جوان این باشگاه باشد.
از بزرگان دوومیدانی استان تا صاحبان زنگ در ورزش باستانی
حمیدرضا معصومیان | در سال ۱۴۰۰ خانواده ورزش مشهد در سوگ چند تن از اهالی خود نشست. در سالی که طوفان کرونا همچنان ادامه داشت و در تابستان با ظهور گونه دلتای خود خیلیها را سوگوار و سیاهپوش کرد، جامعه ورزش مشهد نیز چند گوهر دردانهاش را به دامان خاک سپرد. علی باغبانباشی و رضا صابری دو اسطوره و بزرگ دوومیدانی خراسان و کشور در این سال به رحمت خدا رفتند. شادروان باغبانباشی که بیتردید جزو بزرگان ورزش خراسان و دوومیدانی ایران است، آبانماه در نودوهفتسالگی دار فانی را وداع گفت. این اتفاق چند ماه بعد از درگذشت مرحوم رضا صابری، پدر دوومیدانی خراسان، افتاد که شهریورماه در صدسالگی رخ در نقاب خاک کشید.
استاد صابری معلمی بزرگ برای اهالی دوومیدانی بود که در سالهای حضور طولانیاش در دانشگاه، مدرسه و هیئت دوومیدانی شاگردان بسیاری به جامعه ورزش معرفی کرد.
در سال ۱۴۰۰ دو بزرگ ورزش باستانی و زورخانهای هم راهی دیار باقی شدند. محمدرضا کیهانی و علی خاکسار در شهریور و فروردین سالی که گذشت جامعه ورزش باستانی را عزادار کردند. شادروان خاکسار هنگام مرگ ۸۷ ساله و شادروان کیهانی ۹۴ ساله بودند؛ هر دو بزرگ و صاحب زنگ در ورزش زورخانهای و با سابقه حضوری بیش از هفتاد سال در این ورزش باستانی ایرانزمین. در سالی که گذشت، جامعه والیبال سوگوار درگذشت محمدعلی رستمی شد.
یکی از بزرگان والیبال استان که در سالهای پیدرپی حضورش در این رشته خدمات بسیار زیادی به اهالی توپوتور کرد و در راهاندازی و توسعه والیبال در خراسان کوشید. مرحوم رستمی ۸۵ ساله بود و در اواخر عمر از ورزش بهطور کامل کناره گرفته بود. محمود کیهانی یکی دیگر از موسپیدان ورزش استان بود که در این سال درگذشت. مرحوم کیهانی داور و مربی بوکس بود که در هشتادسالگی به دیار باقی شتافت.
حسین هزاره هم یکی دیگر از موسپیدان ورزش مشهد و خراسان بود که در سال ۱۴۰۰ درگذشت. مرحوم هزاره از کمکداوران فعال فوتبال مشهد در دهه پنجاه و شصت بود که آذرماه در هفتادوهشتسالگی درگذشت. غیر از اهالی موسپید ورزش در سالی که گذشت چند مرگ شوکآور هم داشتیم، علی اسکندری از بزرگان رشته کونگفو، نرگس خزایی پینگپنگباز معلول ۴۸ ساله، ژاسمین حاجعلیخانی مربی جوان شنای ناشنوایان، سعید زریندرفش داور و مربی هندبال، محمدرضا دانشرضوی از ورزشکاران بیماریهای خاص، جعفر کبیری، مسعود مهاجرانی و سیدحسن موسوی از پیشکسوتان فوتبال و محمد معلم از پیشکسوتان فوتسال مشهد از این دست بودند که جملگی جامعه ورزش را بهتزده و سیاهپوش کردند.
در شهریور ۱۴۰۰ جامعه رسانهای مشهد و خراسان در شوک درگذشت المیرا منشادی قرار گرفت. یکی از نخستین و فعالترین خبرنگاران بانو در ورزش مشهد که در سیوپنجسالگی بر اثر ابتلا به کرونا به دیار باقی شتافت. شادروان منشادی از خبرنگاران فعال شهرآرا از زمان تأسیس این روزنامه در سال ۱۳۸۸ بود و در چهار سال حضورش در سرویس ورزش شهرآرا با تلاشهای بیوقفهاش نقشی مؤثر در شناساندن ظرفیتهای ورزش بانوان برعهده داشت. یادشان گرامی و روحشان شاد.
مالک و مدیرعامل باشگاه اشتادسازه مشهد که چند سالی در ورزش خطه خراسان تیمداری و نتایج مقبولی کسب کرده بود، اوایل مهر ۱۴۰۰ بود که بهطرز غیرمنتظرهای به کانادا مهاجرت کرد. باشگاه اشتادسازه بعد از مهاجرت عجیب منحل شد و همه آمال و آرزوهای ورزشکاران عضو این باشگاه به باد رفت. اشتادسازه در سهچهار سال حضورش در ورزش مشهد در رشتههای هندبال، والیبال، شمشیربازی، دوومیدانی و... در دو بخش آقایان و بانوان تیمداری کرد و عناوین درخور ملاحظهای هم در کشور بهدست آورد؛ از قهرمانی تیم هندبال بانوان در لیگبرتر بگیرید تا نایبقهرمانی تیمهای شمشیربازی آقایان در اسلحههای مختلف سوپرلیگ.
پرافتخارترین کمکداور فوتبال مشهد که برای بازنشستگیاش هم حواشی زیادی وجود داشت، ۱۵ آبان با حکم دوست و همشهری قدیمیاش حسن کامرانیفر، دبیرکل فدراسیون فوتبال، بهعنوان رئیس دپارتمان داوری انتخاب و منصوب شد. با وجود این، بعد از کنارگذاشتهشدن شهابالدین عزیزیخادم از سمت ریاست فدراسیون فوتبال و با قدرتگرفتن برخی اعضای هیئترئیسه، او ۲۲ اسفند از سمتش برکنار شد. سخندان مدعی است که ابتدا میخواستند او خودش استعفا بدهد، اما درنهایت مجبور شدند کنارش بگذارند. گفته میشود اختلافات او با احسان اصولی، رئیس هیئتفوتبال خراسان و عضو تأثیرگذار هیئترئیسه فدراسیون فوتبال، عامل این اتفاق بوده است.
یکی از جنجالیترین مشهدیهای سال ۱۴۰۰ سیاوش یزدانی بود. ستاره خط دفاع استقلال که از حیث فنی فصلی رؤیایی را سپری کرد، انواعواقسام اتفاقات حاشیهای برایش در این سال رقم خورد. اوایل دی بود که یک فایل صوتی جنجالی از محمدحسین کنعانیزادگان، مدافع تیمملی، منتشر شد و بعد از آن خیلیها افشای این فایل را به سیاوش یزدانی نسبت دادند؛ زیرا یزدانی نیمکتنشین مطلق کنعانیزادگان و شجاع خلیلزاده در تیمملی بود. البته این پایان حاشیههای یزدانی نبود و مدافع استقلال اول اسفند هم سرباز شد و ماجرای اعزامش به پادگان و جداییاش از استقلال بیش از یک هفته نقل محافل ورزشی بود.
رئیس هیئتفوتبال خراسانرضوی در سال ۱۴۰۰ همهکاره فدراسیون فوتبال بود. او در ماجرای عزل عزیزیخادم یکی از نقشهای اصلی را ایفا کرد و هر روز در تلویزیون حاضر میشد و دراینباره مصاحبه میکرد. احسان اصولی امسال سخنگوی هیئترئیسه فدراسیون فوتبال هم شد و سمت ریاست کمیته فوتسال و رئیس کمیته بازاریابی فدراسیون را هم تصاحب کرد تا یکتنه مرد چندکاره فدراسیون باشد. او در ماجرای دادن میزبانی دیدار ملی ایران و لبنان به ورزشگاه امامرضا (ع) شهر مشهد هم بیتأثیر نبود و توانست هم اسکوچیچ را راضی کند و هم از دست بالایی که در فدراسیون دارد، بهترین بهره را ببرد.
غزال تیزپای فوتبال ایران بعد از گل تاریخیاش به استرالیا و بازنشستگی، همیشه با زبانش خبرساز بوده است. او در این سالها هر سال یک اظهارنظر جنجالی داشته است تا در صدر اخبار رسانهها باشد. خداداد عزیزی در رویارویی با مسئله گیرکردن مهدی طارمی در برف ترکیه، گفت: «فقط میتوان از کولبرها کمک گرفت.» حرفی که با واکنش عجیب و تند یک نماینده مجلس روبهرو شد و بازتاب زیادی پیدا کرد. عزیزی یکیدو روز بعد ضمن عذرخواهی تصریح کرد که از صحبتهای او بد برداشت شده است، هرچند که خیلیها همان موقع میگفتند هیچجای حرف خداداد توهین به کولبرهای زحمتکش و مظلوم نبوده است و چنین برداشتی واقعا بدبینانه است.