سیدزاده | شهرآرانیوز؛ به نظر میرسد باید به روال موجود عادت کنیم؛ اینکه نهادی مثل سازمان ملل هرازگاهی کمی پایش را جلوتر از موضع همیشگی اش بگذارد و بیاید در باب اهمیت محیط زیست و گرمایش زمین و موارد مربوط سخنرانی کند و بعد برود پی کارش تا زمانی دیگر. این وسط خیلی هم بخواهد خلاقیت به خرج دهد، با هوش مصنوعی، دایناسوری منقرض شده را از دوران گذشته تاریخ شبیه سازی میکند و میآوردش مینشاند پشت تریبون سازمان ملل تا او هم برای دیگران نطقهایی غرا سر دهد و بگوید: مردم! قبل از اینکه شما هم منقرض شوید، به فکر چاره باشید. حالا هم نهاد اقلیمی سازمان ملل، گزارش تازهای دراین زمینه منتشر کرده و گفته است دنیا سه سال بیشتر فرصت ندارد تا برای جلوگیری از فروپاشی اقلیمی، تحولی اساسی در همه ابعاد زندگی جوامع بشری ایجاد کند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، هم وعدههای دولتهای مختلف را برای مبارزه با این بحران، وعدههایی توخالی و دروغ دانسته است.
بسیار خب. همین؟ همین ابراز نگرانیها کافی است؟ اصلا ما مردم چگونه باید به فکر چاره باشیم؟ باید چه کاری انجام بدهیم یا از انجام چه فعلی پرهیز کنیم که این کره خاکی را گرمتر نکنیم و به آسمان و زمین آسیبی وارد نکنیم؟ آیا ما مردم باید متهم اصلی نابودی کره زمین باشیم؟ نقش ما و قصور ما و وظیفه ما دقیقا چگونه تعریف میشود؟ نقش دولتها و نظامهای سرمایه دار چیست؟ مگر غیر این است که شیوه تولید سرمایه داری با منطق تولید برای سودآوری، همه عرصههای طبیعی و انسانی را درون خود میکشد؟
کارشناسان این حوزه معتقدند چرخه انباشت سرمایه همواره رو به گسترش بوده است و در این راه، برای غلبه بر بحران انباشت و اضافه تولید خود، با خلق کالاهای نالازم و کم دوام سازی برنامه ریزی شده، فشاری دوچندان بر منابع طبیعی وارد میآورد. مدتی پیش مؤسسه آکسفام که در زمینه امدادرسانی برای آموزش وپرورش، ریشه کن کردن فقر، گرسنگی و بی عدالتی فعالیت میکند، بعد از یک بررسی مفصل از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵، گزارشی منتشر کرد و از این گفت که ۱۵ درصد از کل دی اکسیدکربن تولیدشده در زمین را یک درصد جمعیت جهان تولید و ۳۷ درصد بقیه را بخش دیگر یعنی همان ثروتمندان تولید میکنند.
این درحالی است که نیمی از جمعیت جهان که بخش عمده آن را اقشار کم برخوردار تشکیل میدهند، مسئول تولید فقط ۷ درصد دی اکسیدکربن هستند. این یعنی ثروت، سودای ثروت و قدرت، خیلی از برنامه ریزیها را به هم میزند و تذکرهای گاه وبیگاه نمیتواند جای یک اتفاق عملی مفید و مؤثر را بگیرد.