امروز قرار است با یک مراسم بسیار زیبا و جالب که بیشتر در استان خراسان جنوبی برگزار میشود آشنا شویم. نام این مراسم معنوی رمضانخوانی است.
از دیرباز در شبهای ماه مبارک رمضان، بعد از افطار، چند نفر از پسران نوجوان در دستههای چندنفری در خانههای مردم میرفتند و به امید گرفتن انعام یا خوراکی، اشعار خاصی را میخواندند که در اصطلاح محلی به آن «رمضانی» میگویند.
بهترتیب، در خانه هر کسی میرفتند، با صدای بلند میگفتند: «رمضانی ما را بدهید یا بخوانیمش!»
اگر کسی در خانه بود و برای آنها خوراکی و تنقلات مانند نخود، کشمش، شکلات و آبنبات، شیرینی و عناب میبرد، در خانهای دیگر میرفتند ولی اگر احساس میکردند صاحبخانه در خانه است اما جواب آنها را نمیدهد، خواندن اشعاری را آغاز میکردند.
ابتدا «استاد» یا «اوستا» برای مقدمه دعا میخواند. بقیه هم همه بعد از هر جمله «آمین» میگفتند. یادی از حضرتمحمد(ص) و حضرتعلی(ع) میکردند.
بعد هم خواندن اشعار را شروع میکردند: «رمضان آمد خوش آمد، بله بله آمد! ماه رمضان روزه میدارند از خرد و کلان. رمضان آمد با سیصد سوار.»
خوب است بدانید افراد گروه هم اشعار را تکرار میکردند تا اعضای خانه بشنوند. اگر در مدتی که رمضانیها این اشعار را میخوانند صاحبخانه چیزی به آنها میداد تشکر میکردند و میرفتند وگرنه پس از خواندن این ابیات، درنگ کوتاهی میکردند و دوباره شروع میکردند: «آقای فلانی در خانه کتاب لیلی و مجنون میخواند.»
باز گروه مکث کوتاهی میکرد و دوباره میخواند: «آقایان، بدانید! ما هوده شدیم. پای دیوار شما پوسیده شدیم! آی بیبی برخیز تا سحری بخوریم، نان و پالوده با شکر بخوریم.»
کمتر اتفاق میافتاد که اشعار رمضانی تا آخر خوانده شود. معمولا صاحبخانه برای کمک یا اینکه آنها ساکت شوند و مزاحمتی نداشته باشند خوراکی به آنها میداد.
حتی گاهی مقداری آب به سر و صورت بچهها میریخت که آنها فرار میکردند و میرفتند.
این آیین و مراسم در تاریخ چهارم بهمن سال ۱۳۹۱ با شمارهی 811 در فهرست آثار معنوی کشور ثبت شده است.
امین صادقپور، پانزدهساله
از تربت حیدریه