گروه ورزش|شهرآرانیوز، «یک دشمن زیاد است؛ هزار دوست کم». قدیمیها این مثل را بسیار به زبان آورده و به جوانترها توصیه داشتند تا میتوانند حتی با دشمن خود نیز مدارا کنند. اما این روزها بعید است فرهاد مجیدی این مثل معروف را شنیده باشد و اصلاً قصدی برای به کارگیری آن داشته باشد.
سالها است که اهالی فوتبال برای خود دشمن فرضی درست کردهاند و با همین دشمن فرضی خودزنی میکنند و البته طی این یکی دو سال اخیر فرهاد مجیدی بیش از سایر رقبا با این دشمن فرضی جلوی موفقیت خود و استقلال را میگیرد. در اینکه همیشه اشکالی وجود دارد و هیچکس در این فوتبال صد درصد کارش را درست انجام نمیدهد، شکی نیست و شاید هم افرادی پیدا شوند که سلامت کاری نداشته باشند و با همین حربه به فوتبالیها ضربه بزنند. تا اینجای کار شاید بتوان به مجیدی حق داد که در کوران رقابتهای لیگ و زمانی که چند قدم تا سکوی قهرمانی فاصله دارد از بعضی کاستیها گلهمند باشد، اما اینکه او این روزها دوست و دشمن را از خود ناراحت میکند و به نوعی احترام پیشکسوتهای تیم را ندارد؛ قابل توجیه نیست.
فرهاد اگر در این مورد ضعف دارد میتواند در کنار خود مشاورهایی داشته باشد که خم و چم کار را به او یاد دهند؛ شکل رفتار مجیدی این روزها چیزی شبیه خودزنی است. بیانیههایی که صادر میشود؛ استوریهایی که علیه فرهاد گذاشته میشود و مصاحبههای تند علیه سرمربی استقلال نشان میدهد اهالی فوتبال با او بدجور دشمن شدهاند. شاید در شرایط فعلی تنها نقطه قوت سرمربی استقلال حمایت هواداران است که آن هم با از دست رفتن قهرمانی حتماً تبدیل به دشمنی میشود. قطعاً فشارهایی که این روزها مجیدی تحمل میکند تا به قهرمانی برسد کم نیست و این فشارها با اشتباه داوری یا انتقاد یک کارشناس فوتبال به شکل بمب عمل کرده و این مربی را تا حد انفجار و از کوره در رفتن پیش میبرد؛ اما در چنین شرایطی هم کسی حق نمیدهد فرهاد به خودش اجازه توهین بدهد. بخشی از این رفتارها حاصل کم تجربگی و خامی است، اما بعضی از آنها نیز حاصل خودخواهی و بیتوجهی به موازین اخلاقی است.
فرهاد باید روی بخش دوم رفتار خود که شکل خودخواهی به خود گرفته بیشتر کار کند وگرنه در این فوتبال پر رمز و راز نمیتواند دوام بیاورد و بهتر است بگوییم نمیگذارند دوام بیاورد؛ حداقل در شرایط فعلی حمایت خودیها که شامل حمایت پیشکسوتان میشود را از دست میدهد و تنها میماند!