صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آسمان ابری گالری آسمان

  • کد خبر: ۱۰۵۸۱
  • ۱۲ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۲۰
نگاهی به نمایشگاه گروهی نقاشی آسمان
امیرمنصور رحیمیان| آسمان برایم همیشه یادآور روزی است که زیر چادر گلدار مادرم خوابیده بودم. نسیم عصرگاهان خنک و آرام، لبه‌های چادر را تکان می‌داد. اعضا و جوارحم خسته و وامانده، در خواب بودند، ولی چشمانم وق‌زده زیر چادر، بیدار. آسمان را از سوراخ کوچکی در گوشه چادر می‌دید. آبی بی‌نهایتش، گاه ابری و گاه صاف و صیقلی از دریچه‌ای کوچک جلوی چشمانم رد می‌شد. ابر‌ها در نور آفتاب نیم‌بند عصرگاهی لبه‌هاشان زرد و طلایی و نارنجی می‌شد و رنگ لاجوردی آسمان کم‌کم رو به سرخی گذاشته بود. آسمان آن روز را به‌تمامی ندیدم، ولی همان مقدار هم کافی بود تا عاشقش شوم. آرزو کردم کاش می‌توانستم همچون مرغان بپرم و در تیره‌وروشن ابرهایش گم شوم.
تصویر ذهنی من از آسمان، داستانی پشتش پنهان شده بود که هرچه دنبالش گشتم، در نمایشگاه «آسمان» چیزی از آن پیدا نبود. به‌جز پنج، شش اثر، بقیه کار‌ها تکه‌هایی سرگشته و حیران از آسمان بودند به‌جای پنجره‌هایی رو به آن؛ البته هنرمندان با استفاده از رنگ و پیچش قلم، خیلی سعی کرده بودند آسمان را همان‌طور که هست، نشان بدهند، ولی آیا نشان دادن این سقف نیلگون بدون رعایت فرم، نور و بدون درنظر گرفتن بافت بوم، کار منصفانه‌ای است؟ اینکه بخواهیم کار را هرچه سریع‌تر در معرض تماشا بگذاریم، دلیل کافی است برای نمایش هر چیزی که روی بوم خلق می‌کنیم؟ بعد هم روی کار قیمت بگذاریم که این اثر فلان‌قدر تومان می‌ارزد؟ پس تکلیف سلیقه مخاطب این وسط چه می‌شود؟ قضیه وقتی بدتر می‌شود که می‌فهمید اکثر آثار حاصل دست و قلم هنرمندان توانایی است که اتفاقا به‌خوبی از عهده رنگ و فرم و تکنیک بر‌می‌آیند، ولی سبک‌ها را به ابتدایی‌ترین شکل اجرا کرده‌اند. در نمایشگاه‌های گذشته برخی از این هنرمندان، آثار فاخری به نمایش درآمده بود، ولی این‌بار هنرمندی که به‌صورت حرفه‌ای دنباله‌رو سبک امپرسیونیسم است، به‌صورت ارادی یا غیرارادی در اثرش نور -مهم‌ترین عنصر این تکنیک- را فراموش و به‌راحتی حذف می‌کند یا هنرمند دیگری که به سبک اکسپرسیونیسم کار می‌کند، بافت اثر و ضخامت خطوط برایش اهمیت چندانی ندارد و دیگری که از کلاژ فقط چسباندن چیز‌ها را به نقش به یاد می‌آورد. به غیر از معدود آثاری که از تکنیک فوق‌العاده‌ای بهره می‌بردند، در مابقی کار‌ها یک نوع شتاب‌زدگی، ترس، سهل‌انگاری و عجله دیده می‌شود. رنگ اکریلیک را به‌صورت غیرحرفه‌ای روی هم انباشته کرده و باعث ترک خوردن و پوسته‌پوسته شدن کار شده‌اند؛ البته قطعا نمی‌خواسته‌اند نتیجه این شود، ولی به‌هر روی این از کار درآمده است. نقاشی از آسمان، ساده‌ترین نوع نقش زدن بر بوم است. ترکیبات ساده‌ای دارد و سریع می‌شود تمامش کرد، ولی در جواب این سوال که آیا مهارت نمی‌خواهد، باید گفت قطعا می‌خواهد. اصلا برخی هنرمندان هستند که کارشان صرفا نقش زدن آسمان است. استاد هنرمند خودش باید حواسش را شش‌دانگ بدهد به این موضوع و بداند که هرزمان اثر مطلوبی تولید نکرد، جایش روی دیوار تماشاخانه‌های شهر نیست؛ حالا فرقی نمی‌کند شش سال زمان برده باشد یا شش دقیقه. در پایان باید چند نکته را یادمان بیاورم؛ اینکه هنرمند اولین دغدغه‌اش دیده شدن است، چه با انتقاد و چه با تعریف. پس سر زدن به نمایشگاه را فراموش نکنید. دلگرمی برای هنرمندان، صحبت از آثارشان است. این را از آن‌ها دریغ نکنید.
نمایشگاه نقاشی گروهی «آسمان» در نگارخانه آسمان، نبش وکیل‌آباد ۳۸ تا سه‌شنبه ۱۲ آذر، پذیرای هنرمندان و هنردوستان است. در این نمایشگاه آثار مریم سادات، سمیه سعادت‌منش، سهیلا آگاه، ثریا کاظم‌زاده، سحر میرفخرایی، فاطمه نصیری، راضیه قاسمی و ندا نعمتی به تماشا گذاشته شده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.