فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها
در حاشیه نمایشگاه «گذر از خاکستری» امیرمهدی وثوق، در نگارخانه رادین

لذت تماشای پنجره‌های کوچک

  • کد خبر: ۱۶۱۵۵
  • ۰۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۲
لذت تماشای پنجره‌های کوچک
اصلا قصد ندارم درباره تاریخ هنر با شما گفتگو کنم، فقط همین‌قدر بگویم که خیلی پیش‌تر، آن قدیم‌ها، هیچ‌کس تصوری از نقاشی آبستره (انتزاعی) نداشت.
امیرمنصور رحیمیان _  اصلا نقش زدن روی بوم یا کاغذ، با هر تکنیکی که می‌خواست باشد، باید با کمپوزیسیون (ترکیب‌بندی) و فرم رئالیسم هماهنگی می‌داشت، طوری‌که هرکس نقش را نگاه می‌کرد، چیزی دستگیرش می‌شد.
 
این فرم‌ها و ترکیب‌بندی‌ها بسته به نوع کار و حرفی که می‌خواست بزند، متغیر بود؛ خواه آدم بود یا حیوان درنده و چرنده و گاهی هم درخت و پرنده. این عناصر بصری، بسته به قدرت قلم نقاش، گاهی بچگانه و کج‌ومعوج می‌شدند یا ترکیبشان به‌خاطر محدودیت‌های اجرایی به‌هم ریخته بود، ولی به‌هرحال طوری بود که مردم عادی هم از فرم‌ها سر درمی‌آوردند.
 
فاصله آدم‌های عادی با درک هنرمندان از جهان اطرافشان، زیاد نبود. این درک از جهان، مجبور بود برای فهمیده شدنش توسط بقیه آدم‌ها، از چهارچوب ذهنی آن‌ها بیرون نزند و مخاطب را گیج و جامانده از خود نکند. من به‌شخصه فکر می‌کنم قدما ارزش مخاطب را می‌دانستند تااینکه سواد هنری و دایره دید برخی آدم‌ها بیشتر شد و هنر آبستره و کوبیسم و... از بطن تفکرات همین هنرمندان و هنردوستان زاییده شد.
 
خوبی یا بدی هنر این است که هر کاری بکنی، می‌شود اسم یکی از مکاتب هنری را رویش گذاشت و به خورد خلق‌ا... داد. برای نقاش بودن دیگر واقعا احتیاجی نیست با آن تعاریف پیشینیان، نقاشی بلد باشی.
 
همین مقدار که از فرم، کمپوزیسیون و رنگ سر دربیاوری و فن نقاشی را بدانی، کافی است؛ البته این موضوع برای امیرمهدی وثوق صدق نمی‌کند.
 
او به‌خوبی فرم را می‌شناسد و نقاش و طراح قابلی هم است. او که بیشتر با اِلمان‌های نوروزی و مجسمه‌هایش در میادین و معابر اصلی شهر، به‌عنوان مجسمه‌سازی ماهر می‌شناسیمش، در این نمایشگاه سعی کرده است تجربیاتش را از درک فرم، نور، سطح و ترکیب رنگ‌ها، با کمپوزیسیونی خطی و ساده به اشتراک بگذارد؛ تجربه‌ای که نه‌تن‌ها برای یک هنرمند مجسمه‌ساز، جالب و لذت‌بخش است که برای مخاطب هم این ترکیبات و دیدن پنجره‌های کوچک بازشده به جهان ذهنی هنرمند، زیبا و شگفت‌انگیز است. در پشت هرکدام از قاب‌ها، لذت کشف وجود دارد.
 
انگار از ترکیب این رنگ‌ها، خود هنرمند بیشتر لذت برده است؛ هرچند این کار را آن‌قدر انجام داده که بعد از اجرای چند قاب، به تکرار رسیده است. او را پشت هر قاب می‌شود دید که انگار در خلسه‌ای از لذت کشف فرورفته است و پشت‌سر هم مشغول تکرار خودش با رنگ‌های جدید است. بیشتر فرم‌ها شبیه هم هستند و چند اثر را همان‌طور که قبلا در اندازه‌های کوچک‌تر اجرا کرده بود، در ابعاد بزرگ‌تر هم اجرا کرده است. به نظر می‌رسد این کار‌ها را طی یک فرایند کوتاه‌مدت، اجرا کرده است. او فرصت ته‌نشین شدن فرم‌ها در وجودش را به خودش نداده و انگار این کار‌ها را برای اکران، کشیده است.
 
ابعاد کوچک کارها، یکنواختی نوع اجرا با کاردک، فرم‌های یک‌شکل و ترکیب‌بندی‌های شبیه‌به هم، این شبهه را ایجاد می‌کند که او این آثار را در مدت کوتاهی خلق کرده است؛ البته موافقم که هنرمند، درکش از اتفاقات درونی‌اش یا از جهان اطرافش را باید به‌صورت لحظه‌ای بیرون بریزد و تغییر، جزء لاینفک زیست هنرمندانه است، ولی این بیرون‌ریزی اگر از جایی و از خطی فراتر برود، به تکرار می‌رسد. حوصله مخاطب به‌وضوح در نیمه‌های تماشا از دست می‌رود. همان مخاطبی که در ابتدا از دیدن آثار شگفت‌زده شده بود، در اواسط نمایشگاه بر سرعت گام‌هایش افزوده می‌شود و آن بین اگر کار تازه‌ای هم باشد، نمی‌ایستد. امیرمهدی وثوق قبل از همه، آثارش را برای ریبین حیدری (مجسمه‌ساز) فرستاده بود تا نظر او را هم بداند.
 
ریبین حیدری هم مقدمه‌ای بر نمایشگاه او نوشته است که: «این به این معناست وثوق احترام و ارزش گذاشتن به نظرات و استفاده از سواد و درک هنری استادان را به‌خوبی می‌داند، مع‌هذا برای او و درکش از رنگ، نور، سطح و کمپوزیسیونش احترام قائلم و از دیدن آثارش لذت بردم، ولی هنوز هم باور دارم که هنرمند باید برای خودش کار کند و لحظاتی که درک می‌کند به تکرار رسیده است، دست از کار بکشد؛ چون تابلو‌هایش فقط دیوار را پر می‌کند و از روح هنر خالی است». به هر روی تماشای این آثار، خالی از لطف نیست.
 
این نمایشگاه تا نهم بهمن، در نگارخانه رادین در خیابان سجاد، حامد جنوبی ۱۲، دایر است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->