صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

پشت پرده عملیات‌های انتحاری در افغانستان  

  • کد خبر: ۱۰۵۹۵۵
  • ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۸
سید محمدرضا هاشمی – استاد دانشگاه

اتفاقات اخیر در افغانستان نشان داد که چالش امنیت در این کشور معظلی است که نه مربوط به نوع نظام سیاسی می‌شود و نه اینکه کشور‌های منطقه می‌توانند خود را از رویداد‌های افغانستان دور نگه دارند. سوالات بسیاری پیرامون چرایی و علت حوادثی از دست آنچه در کابل و «مکتب عبدالرحیم شهید» اتفاق افتاد، مطرح می‌گردد.

به تناسب چنین سوالاتی، جواب‌های بسیاری نیز برای این سوالات داده می‌شود. آنچه مورد توجه نگارنده است دغدغه امنیت در سطح کلان منطقه‌ای و بین‌المللی است، اینکه چنین حوادثی با چه مقاصدی اتفاق می‌افتد؟ چرا امنیت در افغانستان تبدیل به متاعی نایاب شده است؟

از زمانی که آمریکا و متحدانش به ظاهر افغانستان را ترک کرده‌اند و طالبان حکومت را در اختیار گرفته است، باور عمومی این بود که دیگر ما شاهد ناامنی و کشتار نخواهیم بود. اما انتحاری در میدان هوایی کابل این باور را به چالش کشید. در کشوری که تجربه امنیت در چهل سال اخیر را نداشته است، تامین امنیت و تغییر به یکباره و فوری امری به دور از واقعیت بود.

تصور کنید فردی که برای انتحاری آماده شده است و می‌خواهد برای رسیدن به بهشت عده‌ای بی گناه را بکشد، دیگر نیازی به انتحارش نیست. آیا با تغییر فضای سیاسی در افغانستان، جهان بینی ذهنی او هم دچار تحول شده است؟ خوش باوری است که فکر کنیم که جهان بینی او تغییر کرده باشد. به همین دلیل به راحتی مستعد پیوستن به گروهی مانند داعش است. تخم چنین نفاقی را طالبان با نیرو‌های انتحاری خود گذاشته است و امروز آن‌ها بلای جان نظام طالبانی هستند.

ایالات متحده آمریکا و انگلیس در تغییر پلان خویش در افغانستان، از این نیرو‌ها بیشترین استفاده را خواهند کرد. موقعیت ژئوپولیتیکی افغانستان و همسایگی با رقبای این کشور‌ها فرصتی بسیار عالی برای آمریکا و انگلیس فراهم کرده است تا با حمایت از گروه‌های تروریستی و رادیکال امنیت کل منطقه را با چالش مواجه کنند. پروژه داعش از همان ابتدا که در سوریه و عراق کلیک خورد هدفش ایجاد تفرقه و تولید نفرت در میان مسلمانان بود.

داعش در عراق و سوریه از دست زدن به هرگونه توحشی کوتاهی نکردند. اکنون با خروج ظاهری نیرو‌های آمریکایی از افغانستان و سر کارآمدن دولتی ضعیف‌تر از دولت جمهوری که هیچ گونه اعتنایی به قوانین بین المللی ندارد و هیچ کشوری هم آن‌ها را به رسمیت نشاخته است، فضا برای جولان دادن داعش بیش از پیش مساعد شده است.

در چنین شرایطی برای قدرت نمایی، داعش نیاز به هدف گرفتن اهدافی دارد که بیشترین برد تبلیغاتی را برای آن‌ها داشته باشد و چه کسانی مظلوم‌تر و بی پناه‌تر از شیعیان افغانستان. با هدف قراردادن شیعیان در افغانستان پیام‌های مختلفی به کشور‌های منطقه مخابره می‌شود. چین، روسیه، ایران، پاکستان و کشور‌های آسیای مرکزی مقاصد این پیام‌ها هستند. پیام‌هایی مبنی بر ایجاد چالش امنیت در منطقه قلب آسیا که امریکا در زمان حضور ظاهریش در افغانستان نتوانست آنگونه که می‌خواست عملی کند.

اما امروز با روی کار آمدن نظام طالبانی، امریکا نوک پیکان تمام اتفاقات را به سمت طالبان هدایت داده است و با کمترین هزینه سعی دارد بیشترین سود را به دست بیاورد. امریکا و انگلیس در یک بازی چند بعدی سه گروه متخاصم در افغانستان را حمایت می‌کنند طالبان، داعش و جبهه مقاومت. حاصل این بازی، رقابت میان این گروه‌ها و باز تولید نفرت و وحشت در جغرافیایی است که بیشترین تبعات را علاوه بر خود، بر کشور‌های منطقه و همسایه تحمیل خواهد کرد.

در نهایت می‌توان گفت که حمله به مدارس و مساجد شیعیان و اهل تصوف در افغانستان هدفش گسترده‌تر از آنچه که در ظاهر مشاهده می‌شود، خواهد بود. انتشار کلیپ تصویری ادعای حمله به خاک ازبکستان توسط داعش دلیلی بر این مدعاست.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.