هما سعادتمند - دانشگاه قدیمی شهر همیشه هم محل عبور و مرور دانشجوهای کتاب بهدست نبوده و در رویدادها و حوادثی که دامنه کشوری داشته، نقش پررنگی ایفا کرده است. قطعا یکی از رویدادها و حوادث مهمی که میتوان آن را در تاریخ رخدادهای مهم دانشگاه فردوسی ثبت کرد، نقش دانشگاه و دانشجویان در انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ در مشهد است.
آغاز جنبشهای دانشجویی
دانشگاه فردوسی به عنوان یکی از کانونهای انقلابی در مشهد، محل اتفاقها و رویدادهای بسیاری بوده است. اگرچه دانشکدههای پزشکی و ادبیات در این میان، نقش پررنگتری نسبت به دیگر دانشکدهها ایفا کردهاند، نباید نقش دانشجویان دیگر دانشکدهها و دیگررشتهها را از قلم انداخت. تجمعهای دانشجویی، راهپیماییها، اعتصابها و ثبتنامِ دانشجویان بسیاری از این دانشگاه با پسوند «شهیدانقلاب» گواهی بر این مهم است.
جنبش دانشجویی مشهد که از دانشکده پزشکی شروع شده بود با تأسیس دیگر دانشکدهها فراگیر شد. همچنین با تأسیس دانشکده ادبیات، تحولات فکری بسیاری میان دانشجویان به وجود آمد. حضور دکتر علی شریعتی در این دانشکده و ارائه تئوریهای انقلاب موجب شد تمام نگاهها به این سمت، معطوف شود و دانشکده ادبیات یکی از کانونهای مبارزاتی باشد. همچنین توسعه دانشگاه مشهد بعد از سال ۱۳۴۲ و راهاندازی دانشکدههای مختلف موجب شد قشر دانشگاهی مشهد با حضور در کانونها و انجمنهای مختلف به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه دهند. در ادامه ارتباط علمی دانشگاه با علما و روحانیون مبارز مشهد موجب شد در نگاه عموم، دانشگاهیان در مبارزات ضدشاه، پیشرو باشند؛ بنابراین در بیشتر تجمعهای سال ۱۳۵۷ حضور پررنگ دانشگاهیان مشهد، به وضوح دیده میشود آنچنان که مراکز دانشگاهی و بیمارستانها، محل فعالیت انقلابیون و در ردیف کانونهای فعال انقلابی قرار میگیرند.
پیش از کودتای ۲۸ مرداد
بنابر اسناد تاریخی، دانشجویان تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تحصنی نداشتند؛ فقط یک راهپیمایی به عنوان تکمیل آموزشکده پزشکی برگزار شده که در آن دانشجویان بیرون از دانشکده پنجاه متری حرکت کردهاند و سپس این تحصن را با خواندن قطعنامه به پایان رساندهاند. در واقع فعالیت احزاب جبهه ملی و حزب ایران در این زمان گسترده بود آنچنان که بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میآمدند و دانشجویانی را که در احزاب فعال بودند، دستگیر میکردند.
بیمارستانها؛ کانونهای مبارزان انقلاب
بیشتر پزشکان که دانشجویان یا فارغالتحصیلان دانشگاه فردوسی بودند، به عنوان پیشرو در مسائل انقلاب حضور داشتند. طبق اسناد تاریخی، پس از اینکه کشتار مردم در مبارزات انقلاب شروع شده، پزشکان تصمیم میگیرند از مداوای نظامیان خودداری کنند؛ بنابراین در اطلاعیهای تأکید میکنند که دفترچههای بیمه نظامیان از اعتبار ساقط است. این امر سبب خشم نظامیان میشود و حوادث بیمارستان امامرضا (ع) و حمله به بخش اطفال رخ میدهد.
۱۲ مهر ۱۳۵۷:
درخواست خروج گارد
دانشجویان دانشکدههای ادبیات، علومانسانی و علومتربیتی در پایان تجمع خود با انتشار قطعنامهای، خواستار خروج گارد و همه نیروهای انتظامی از محیط دانشگاه، آزادی دانشجویان دستگیرشده و بازگشت دانشجویان اخراجی شدند.
یک آبان ۱۳۵۷:
اعتصاب غذا
شاید مهمترین رویداد انقلابی این سال در دانشگاه فردوسی، اعتصاب غذای تعدادی از استادان، کارمندان و دانشجویان باشد که با تجمع پنجاههزار نفری مردم عادی همراه میشود. دانشگاهیان در اعتراض به حکومت پهلوی، اعتصاب غذای خود را از ساعت ۸ روز دوشنبه اول آبان ۱۳۵۷ آغاز کرده و قطعنامهای به این شرح صادر میکنند: «اگرچه اراده و خواست ملت ایران دستیابی به استقلال و آزادی از دست رفته میباشد و هیچ قدرت خارجی امکان و یارای از میان بردن همبستگی مردم و جلوگیری از رسیدن به این هدفهای مقدس را ندارند، با وجود این هیئت علمی، آسیستانها، انترنها، دانشجویان، کارکنان مراکز پزشکی و کارمندان اداری دانشگاه فردوسی همبستگی خود را با دیگر مردم اعلام میدارد و برای تأیید همبستگی ملی، اعلام اعتراض و ابراز انزجار نسبت به کشتارهای دستهجمعی و عملیات شناخته شدهای میدارد که در کرمان و سایر نقاط کشور برای از میان بردن یکپارچگی ملت زجر کشیده و آگاه ما از طرف عمال استعمار انجام میشود و به خواست خدا اعتصاب کردهایم.»
۲ آبان ۱۳۵۷:
حضور مردم با دستههای گل
در دومین روز اعتصاب ۴۸ساعته غذا ازسوی دانشگاهیان، تعداد زیادی از طبقات گوناگون جامعه به سمت محوطه اداره مرکزی دانشگاه فردوسی و دانشکده پزشکی شهناز (قائم) به راه افتادند تا با اظهار همبستگی و تأیید خواسته دانشگاهیان، در اجتماع باشکوه آنان شرکت کنند. همچنین گروههای مردمی از کوچههای فرعی، خود را به محوطه اداره مرکزی دانشگاه رساندند و در حالی که دستهها و سبدهای گل به همراه داشتند، به برادران دانشگاهی خود پیوستند. همانند روزهای گذشته، حضرات آیات مرعشی، خامنهای، آیتا.. زادگان شیرازی و قمی، طلایهدار صفوف راهپیمایان بودند. در اولین ساعات صبح روز ۱۸ آبان، گروه بیشماری از مردم در میان برف به سوی سازمان مرکزی دانشگاه به حرکت درمیآیند تا در مراسم هفتمین روز قربانیان دانشگاه تهران شرکت کنند، ولی مأموران دولتی با بستن خیابانها و کوچههای منتهی به خیابان احمدآباد و اداره مرکزی دانشگاه از پیوستن مردم به دانشگاهیان جلوگیری میکنند. تظاهرکنندگان در این راهپیمایی، همدردی خود را با کشتهشدگان حادثه دانشگاه تهران اعلام میکنند.
۲۹ آبان ۱۳۵۷:
مجروح شدن محمد مقصودلو
تعدادی از دانشگاهیان، پس از برگزاری مراسم ختم یکی از کشتهشدگان حوادث اخیر مشهد در مدرسه عباسقلیخان به سمت صحن مطهر حضرت رضا (ع)، حرکت میکنند. این کار آنان با واکنش تعدادی از عناصر موافق رژیم در صحن مطهر رو بهرو و بین آنان درگیری ایجاد میشود.
در ادامه مأموران انتظامی برای متفرق کردن آنها، از گاز اشکآور و گلوله پلاستیکی استفاده میکنند و طرفین متفرق میشوند. طبق گزارش ساواک در این حادثه، یک نفر در اثر اصابت گلوله پلاستیکی، مجروح و سه نفر نیز به علت ضربات چوبدستی و پنجهبوکس مجروح شدهاند. شهید مقصودلوراد، یکی از همین مجروحان و نخستین شهید دانشگاه محسوب میشود.