امیرمنصوررحیمیان | شهرآرانیوز؛ هر هنرمند تا جایی در اصول و قواعد هنرش پیش میرود و بعد از آن، شروع به تکرار خود میکند. یک آهنگ ساز خوب آن قدر مینوازد و مینویسد تا امضای خودش را پیدا کند؛ طوری که با شنیدن یک قطعه از موسیقی بتوان فهمید که مربوط به کدام آهنگ ساز است. به همین دلیل است که گوشهای آموزش دیده بدون فهمیدن اسم آهنگ ساز میتوانند فرق بین سوناتی را که بتهوون نوشته است، با موسیقی شوپن یا شاستاکوویچ بفهمند.
همین قاعده برای نقاشها و دیگر هنرمندان هم صادق است. این موضوع در نمایشگاه «شرح شیدایی» ابوالفضل غنایی کاملا نمود دارد. نگارخانه رضوان با آن سالن وسیع و بزرگش که با سلیقه رنگ آمیزی شده، این بار میزبان آثار براق و پرکشش غنایی است؛ نمایشگاهی که حاصل تلاش هنرمند، برای دست پیدا کردن به فرم منحصر به خودش است، نمایشگاهی پر از آفتاب و گلهای آفتابگردان که هر کدام سر به سویی چرخانده اند.
نقاش با استفاده زیاد از رنگهای زرد و گرم، مخاطب را مهمان گرمایی خارق العاده میکند. گرمایی که فقط با رنگ قابل لمس نیست، بلکه مهمتر از آن، بافتهایی است که در همه تابلوها به وفور مشاهده میشود. این بافتها با کاردک، پررنگ و ضخیم شده اند و از فرط تکرار، لبههای تیز و ناهماهنگشان را در زاویه چشم مخاطب جا میگذارند.
غنایی با این نمایشگاه نشان داده که به بافت و رنگ علاقه مخصوصی دارد و آن قدر روی این دو اصل تکیه کرده است که دیگر امور از دستش خارج شده است. نقطه قوت آثار غنایی، انتخاب رنگها و تکنیکی است که برای رنگ گذاری انتخاب کرده است. آثار به سبک امپرسیونیسم و با ضربههای کوتاه و محکم کاردک و قلم مو کار شده اند. حتی در آثاری که در سبک و سیاق طبیعت بی جان هم کار شده اند، میتوان رد و پی تکنیک کاردک روی بوم را دید.
در نمایشگاه «شرح شیدایی» میتوان آثار را به سادگی، به چند بخش تقسیم کرد؛ آثاری که در زمانهای دور کار شده اند و سن آنها حدود ۲۰ سال است همچون پرترههای اساتید فقیه قدیرصباغیان، محمد حسین ترمه چی، غلام علی پورعطایی و ... و آثاری با قدمت کمتر و جوان تر. ولی یک چیز در همه آنها یکسان است.
شوق بی اندازه هنرمند برای درک اشیا و حس و حال پنهان شده در آنها و ذهن جوان و سیال او. این تجربه کردن و نهراسیدن از نتیجه و حرفهایی که ممکن است پشت سر هنرمندی هم سن او گفته شود، از غنایی، نقاشی ساخته است که میتواند از خودش هم سبقت بگیرد و کار جدیدی انجام بدهد. با اینکه یک ایراد اساسی به آثار او وارد است و آن، پیدا نکردن فرم مناسب برای کارهایش است، او دست از آزمودن اتفاقات تازه و قدم گذاشتن در جادههای تاریک و نا آزموده بر نمیدارد.
او برای رسیدن به فرمهای مناسب و منطقی با کارش از رفتن هیچ مسیری فروگذار نمیکند. همین موضوع نمایشگاه را پویا و جذاب میکند. مخاطب در رویارویی با نمایشگاه، شاهد تلاش هنرمند برای رسیدن به چیز تازهای است. تلاشی دیدنی و لذت بخش که در آثار به شکلی فوق العاده خود را نشان میدهد. کارهای غنایی به هیچ عنوان بازاری نیست. یک نوع تجربه زیستن است. او از نمایش کارهای ضعیفش در کنار آثار خوبش، ابایی ندارد.
تناقض خود خواستهای را به خوبی در آثار او میتوان مشاهده کرد. آنجایی که یکی از لطیفترین اجزای طبیعت یعنی گلها را برای طراحی انتخاب میکند؛ رنگهایی گرم و زنده استفاده میکند، ترکیبهایی دلنشین و ترکیب بندیهای کم نقص اجرا میکند و در عین حال تکنیکی برای انجام کار انتخاب میکند که به شدت زبر و ناهمگون است و ردش روی روح بیننده تا مدتها باقی میماند. او فرمها را یکی درمیان به هم میآمیزد و از آن میان، کارهایی کاملا حسی و فارغ از قید و بندهای مبانی نقاشی بیرون میدهد.
چیزی که نمایشگاه غنایی را تبدیل به جایی برای حس کردن و لذت بردن از هم نشینی رنگها و بافتها بدون فکر کردن به اصول و قواعد دست و پا گیر میکند. حاصل این فرایند، ذهنی میشود که از دست هنرمند قویتر و جوانتر است. ذهنی که به او اجازه میدهد راهی را برود که کمتر آدمی جرئت میکند در آن قدم بگذارد.
این نمایشگاه امروز صبح از ساعت ۹ تا ۱۲ و عصر از ساعت ۱۷ تا ۲۰ در نگارخانه رضوان در کوهسنگی ۱۷ میزبان علاقهمندان به هنر نقاشی است.