صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

روایت سردار شاملو، از فرماندهان خراسانی فتح خرمشهر | آزادی پس از ۵۷۵ روز

  • کد خبر: ۱۰۹۸۶۹
  • ۰۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۹
آزادی پس از ۵۷۵ روز. خرمشهر با رمز یا علی بن ابی طالب (ع) پس از ۲۴ روز جنگ تن به تن و با تن با تانک آزاد شد. در هشت سال دفاع مقدس شهر‌های زیادی سقوط کردند؛ سرپل ذهاب، مهران و... که البته همه با رشادت‌های رزمندگان ما آزاد شدند، اما چرا خرمشهر و آزادسازی آن چنان اهمیت داشت که همه توجهات داخلی و بین ‎المللی را به سمت خودش معطوف کرد؟

الهام مهدیزاده | شهرآرانیوز؛ آزادی پس از ۵۷۵ روز. خرمشهر با رمز یا علی بن ابی طالب (ع) پس از ۲۴ روز جنگ تن به تن و با تن با تانک آزاد شد. در هشت سال دفاع مقدس شهر‌های زیادی سقوط کردند؛ سرپل ذهاب، مهران و... که البته همه با رشادت‌های رزمندگان ما آزاد شدند، اما چرا خرمشهر و آزادسازی آن چنان اهمیت داشت که همه توجهات داخلی و بین ‎المللی را به سمت خودش معطوف کرد؟

هم زمان با سالروز فتح خرمشهر به سراغ سردار عباس صفوی شاملو رفته ایم تا روایتگر این فتح تاریخی باشد. او تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) خراسان بزرگ را در فتح خرمشهر فرماندهی کرده و حالا به گفته خودش در جبهه اقتصادی فعال است که جنگش دشوارتر از جنگ‌های پیشین این کشور است.

روی میز سردار تصویری از رزمندگان عملیات بیت المقدس است. او صحبت از فتح خرمشهر را با شروع جنگ آغاز می‌کند: روی کاغذ و با حساب وکتاب‌های سیاسی و اقتصادی همه چیز به نفع عراق بود. انقلاب و جمهوری اسلامی ایران نوپا و در حوزه‌های دفاعی هنوز به سروسامان نرسیده بود. عراق دوازده لشکر و ۳۵ تیپ آماده به رزم داشت و پشتوانه‌های مادی و تجهیزاتی کشور‌های دیگر هم بود، اما ایران آن زمان فقط هشت لشکر داشت. همه سیاست‌ها و راهبرد‌های جنگ به نفع عراق به حساب می‌آمد، اما یک خطا داشت و آن نادیده گرفتن پشتوانه مردمی بود. پشتوانه‌ای که همه تحلیل‌ها و راهبرد‌هایی جنگی را به هم زد.

روز‌های نخست جنگ گفته می‌شد که سه روزه خرمشهر را تصرف می‌کنند و در یک هفته به تهران می‌رسند و پایتخت سقوط می‌کند. این برنامه ریزی با سیاست‌های جنگی و توان اقتصادی و دفاعی که آن‌ها از ایران می‌دانستند، دور از تصور نبود. شاید برای نسلی که جنگ را ندیده قابل درک نباشد، اما با نگاهی به تحولات افغانستان متوجه خواهد شد که تحلیل عراقی‌ها چندان اشتباه نبوده است؛ افغانستان در همین دوره گذشته در یازده روز سقوط کرد.

جان‌ می‌دهیم، خاک نمی‌دهیم

سردار شاملو در تشریح اهمیت پشتیبانی مردمی ادامه می‌دهد: همان ماه‌های اول جنگ مردم به کمک ارتش آمدند. جوان‌ها از همه استان‌های کشور راهی استان‌های مرزی و فقط با یک دوره آموزشی عازم جبهه‌ها شدند و معادلات را به هم زدند. شش ماه پس از شروع جنگ را دوران تثبیت نام داده اند؛ همان دورانی که ایران دیگر اجازه پیشروی به نیرو‌های عراقی نداد. از اوایل سال شصت بود که عملیات‌های بزرگ ایران شکل گرفت.

ایران به پشتوانه مردم و فرماندهان غیورش نشان داد می‌تواند در برابر صف آرایی دشمنان قد علم کند. ایران در این عملیات‌ها نشان داد که دشمنان باید خیال دستیابی به حتی یک سانتی متر از خاک کشورمان را از سر بیرون کنند. عملیات‌هایی مانند طریق القدس و شکست حصر آبادان و عملیات فتح المبین ازجمله این عملیات‌ها بود که ضربات سنگینی به پیکره تا دندان مسلح بعثی‌ها وارد کرد.

۲۴ روز نبرد تن با تانک و تن به تن

گپ وگفتمان به روایت عملیات آزادی خرمشهر می‌رسد. سردار شاملو سراغ کشو میزش می‌رود و نقشه‌ای را بیرون می‌آورد تا موقعیت شهر و مسیر‌های نفوذ به شهر را بهتر تشریح کند: بیشتر مردم تصور می‌کنند عملیات آزادسازی خرمشهر از صبح سومین روز خرداد شروع شده و تا پایان همین روز شهر آزاد شده است، اما عملیات آزادسازی خرمشهر از سی دقیقه بامداد دهم اردیبهشت با رمز «یاعلی بن ابی طالب (ع)» و در وسعت ۶ هزار کیلومتر شروع شد. از ۱۰ اردیبهشت تا ۳ خرداد رشادت‌های بسیاری رخ داده است.

نبرد فتح خرمشهر، نبرد تن به تن و حتی نبرد تن با تانک بود. منطقه وضع خاصی داشت؛ وجود رودخانه ها، هورالعظیم، هورالهویزه و... نبرد در منطقه را سخت می‌کرد. از طرف دیگر، عراق برای حفظ خوزستان و جلوگیری از ورود نیرو‌های ایرانی، میدان‌های وسیع مین و دژ‌های مستحکمی ایجاد کرده بود. صدام چنان سدی جلو نیرو‌های ایرانی ساخته بود که حتی در یکی از سخنرانی هایش گفت اگر ایرانی‌ها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند، کلید بصره را به ایرانی‌ها خواهم داد.

نیزه‌های تیز و انتحاری‌های هوایی

سردار صفوی شاملو به حضور خراسانی‌ها در عملیات فتح المبین اشاره می‌کند و می‌گوید: فتح خرمشهر آن قدر بزرگ بود که همه نگاه‌های تحلیلگران جنگ برگشت. این اتفاقات به قیمت رشادت جوان‌هایی بود که در این عملیات شرکت کردند. البته عملیات فتح خرمشهر شکست هم داشت.

این عملیات‌ها و شکست‌ها برای فریب دشمن بود، چون اصل عملیات و کلید فتح خرمشهر از مسیر ماهشهر به آبادان طراحی شده بود؛ مسیری که محل رفت وآمد بعثی‌ها بود. برای اجرای عملیات اصلی باید شبانه روی رود کارون پلی زده می‌شد. عراق نیز همه شرایط را به نحوی طراحی کرده بود که دسترسی ایرانی‌ها به خرمشهر را محدود کند. جدا از میدان‌های وسیع مین و موانع طبیعی، نیزه‌های تیز و بلندی را در قسمت‌هایی از خرمشهر قرار داده بود تا امکان فرود چترباز‌ها میسر نباشد.

این سردار بازنشسته جنگ کمی توقف می‌کند که «نمی دانم روایت کدام واقعه را بگویم؟!» بعد ادامه می‌دهد: شبی که قرار بود روی کارون پل بزنیم، چند هواپیمای عراقی به سمت پل شیرجه زدند و خودشان را به پل کوبیدند! ما در محل احداث پل موشک هاگ مستقر کرده بودیم تا از حمله دشمن جلوگیری کنیم، اما عجیب بود که هواپیما‌های بعثی چیزی فراتر از حمله را اجرا می‌کردند تا پل خراب شود. از مسئول پدافند علت را که پرسیدم، این طور جواب داد که صدام در دستوری به خلبان‌ها گفته به صورت انتحاری با هواپیما به پل بزنند تا به هیچ عنوان به سرانجام نرسد. اما هیچ کدام از این اقدامات نتوانست جلو پیشروی نیرو‌های ما را بگیرد و به هر نحوی که بود، توانستیم شهر را پس بگیریم.

جوان‌هایی که برابر ۲۶ کشور سینه سپر کردند

عملیات آزادسازی خرمشهر فقط به آزادی این شهر محدود نمی‌شود و در جریان آزادسازی خرمشهر، شهر‌های سوسنگرد، هویزه و حمیدیه نیز آزاد شدند. سردار شاملو می‌گوید: ۲ هزار روستای اشغال شده در جریان فتح خرمشهر آزاد شدند. طبق آمار‌ها حدود ۱۶ هزار نیروی دشمن کشته شدند و بیش از ۱۹ هزار نفر اسیر گرفتیم. اسرا از ۲۶ کشور دنیا بودند. این تعداد نیروی خارجی در خط مقدم عراق و جنگ با ایران نشان داد که ایران با یک کشور نمی‌جنگند و این جنگ، جنگ نابرابر دنیا با ایران است. پس از آزادی خرمشهر ایران در نامه‌ای اعتراضش را برای حضور این تعداد خارجی در خط مقدم عراق و جنگ نابرابر این کشور با ایران به سازمان ملل اعلام کرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.