برای روزنامه نگاران و نویسندگان و کسانی که میخواهند به فرهنگ لغت مراجعه کنند، همیشه این پرسش مهم وجود دارد که برای یافتن پاسخ خود به سراغ کدام فرهنگ لغت بروند. امروز را که نیم قرن از درگذشت زنده یاد دکتر معین میگذرد، فرصتی دانستم تا به این پرسش پاسخی بدهم. در ابتدا یادی کنیم از این استاد بزرگ و اثر ارزشمند او «فرهنگ معین».
تردیدی نیست دکتر معین در کنار فراوان پژوهشهای ادبی و به ویژه در حوزه دستور زبان فارسی، همانند بزرگ مرد دیگری از تبار فرهنگ و ادب این سرزمین، علی اکبر دهخدا، سهمی بزرگ داشت در پاسداشت زبان و ادبیات فارسی. دکتر محمد معین با تألیف «فرهنگ معین» یکی از ستونهای فرهنگ نویسی فارسی را بنیان نهاد که هنوز هم مرجعی برای جویندگان واژه و معناست.
میدانیم که با چشم فروبستن دهخدا، ادامه کار لغت نامه به دکتر معین سپرده شد و با رفتن معین، کار فرهنگ به استاد شهیدی. شاید بی دلیل نبود که علامه قزوینی، به دکتر معین گفته بود: «خواهشی از تو دارم که در انجام آن اصرار میورزم، با دهخدا همکاری کن...» استاد معین نیز چنین کرد و تا آخرین لحظات حیات دهخدا در کنار او ماند و با او همکاری کرد؛ و چنین بود که دهخدا هم وصیت کرد همه فیشها را به او بدهند و نیز شاید به دلیل همین دقت و امانت بود که نیما وصیت کرده بود، کار بررسی و نشر اشعارش به دکتر معین سپرده شود و دلیل آن را جلال آل احمد روشن میکند و میگوید: «اولین نکتهای که به ذهنم میرسید این بود که چرا پیرمرد دکتر معین را وصی خود کرد. به یقین در امانت دکتر معین پناهگاهی میجست از بد حادثهای که گمان میکرد به کمین آثارش نشسته» و جالبتر اینکه معین و نیما هیچ گاه همدیگر را ندیده بودند و تنها خصال اخلاقی استاد بود که نیما را واداشت تا دست به چنین تصمیمی بزند.
حال برگردیم به پاسخ پرسش اصلی و اینکه امروزه به کدام فرهنگ لغت مراجعه کنیم. خوشبختانه در فرهنگ نویسی دستمان پر است و فرهنگهای لغت زیادی وجود دارد و باوجود دنیای وب و اینترنت، دسترسی به برخی از این فرهنگها آسان شده است. ازاین رو، برخی برای یافتن معنا و رسم الخط و نگارش یک کلمه، به فرهنگهایی از جمله دهخدا و معین مراجعه میکنند.
در اینجا دانستن یک نکته مهم است، اینکه این فرهنگها هر کدام در زمانه خود و به سبک و شیوه زمانه خود، به ویژه در رسم الخط، آوانگاری و معنا تألیف شده اند؛ در روزگاری که شاید دستور خط فارسی به شیوه رایج امروز نبود و هرکدام بنا بر شیوه نامههای خود نگاشته شده است.
مهمترین تفاوت در آوانگاری، پیوسته و ناپیوسته نویسی، رسم الخط (به ویژه در نگارش همزه) و حتی در مواردی املای واژه هاست. لغت نامه دهخدا هنوز هم اثری بی نظیر است که برای یافتن معنای کلمهها بسیار ارزشمند و دقیق است.
دکتر معین هم برای اینکه فرهنگی در دسترس ارائه کند و مشکل بسیاری از مردم را حل کند، فرهنگ لغت خوبی را تألیف و عرضه کرد و هنوز هم میتوان به آن مراجعه کرد. بااین همه، این دو فرهنگ به همان دلایلی که در بالا نوشته شد، برای روزگار ما و شیوه نگارش و دستورخطی که خود فرهنگستان ارائه کرده است و هم به دلیل شیو ه نامههای جدید در موضوع پیوسته و ناپیوسته نویسی، دست کم در این موارد کمتر میتواند به کار آید.
البته در حوزه معنایابی هنوز پشتوانههای محکمی هستند. بنابراین، کاربردیترین فرهنگ لغت، فرهنگ روز «سخن» از دکتر حسن انوری است که علاوه بر معنای واژه، در رسم الخط و آوانگاری هم به روز است.
یک توضیح: دوستانی که علاقهمند هستند نقدی عالمانه درباره فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا بخوانند، مقالهای از دکتر علی اشرف صادقی در «ارج نامه دکتر معین» و مقاله دیگری از ایشان با عنوان «شیوههای فرهنگ نویسی در لغت نامه دهخدا» را مطالعه کنند.