در بسیاری از موارد با ورود بخش خصوصی به فعالیتهای مربوط به بازاریابی محصولات کشاورزی و سرمایهگذاری بخش خصوصی در این حوزه برخی مشکلات بزرگ در بازاریابی محصولات کشاورزی برطرف خواهد شد. برخی از موانعی که پیش روی بخش خصوصی قرار دارد عبارتاند از: انحصار و فعالیتهای ضد رقابتی در بخشی از فعالیتهای اقتصادی بخش کشاورزی، سیاستهای مربوط به واردات بخشی از نهادهها یا محصولات کشاورزی، سیاستهای دولت از قبیل قیمتهای تضمینی، تغییرات نرخ ارز و نظایر آن که باعث آسیب به بخش خصوصی میشود، نداشتن شفافیت و نداشتن اطلاعات مناسب برای فعالیتهای اقتصادی، کمبود یا نبود زیرساختهای مناسب از جمله سامانه حمل و نقل و نظایر آن، دسترسی نداشتن به اعتبارات و منابع مالی مناسب، قوانین و مقررات و مجوزهای متعدد (بروکراسی اداری) یا پیچیدگی یک نظام اداری، مشکلات مربوط به فضای کسب و کار بخش خصوصی در اقتصاد کشور. برای رفع مشکلات اشاره شده و افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی در مسائل مربوط به محصولات بخش کشاورزی، نکات زیر پیشنهاد میشود؛ افزایش رقابت و حذف انحصارات: هر چه انحصارات در فعالیتهای اقتصادی کمتر باشد و زمینههای افزایش رقابت فراهم شود شرکتها دست به ابتکار، نوآوری و عرضه محصولات با کیفیت بهتر و قیمت مناسبتر خواهند زد. مثلا انحصار در صنعت خودرو ایران باعث شده است کیفیت خودروها هر سال کمتر و قیمت آنها بالاتر رود. افزایش شفافیت و ارائه اطلاعات دقیق و بهروز: شفافیت در قوانین و مقررات و شیوه انجام کسب و کارها معجزه میکند. با ارائه اطلاعات از جمله مقدار تولید، مصرف، قیمت، میزان واردات و صادرات، تعداد انبارها و کارگاهها به صورت دقیق و بهروز به فعالان بخش خصوصی میتوان آنها را در راهاندازی یک کسب و کار خوب بیشتر یاری کرد. توسعه زیرساختها ازجمله جاده، سردخانه، انبار و... با همکاری تعاونیها و فعالان بخش خصوصی: هرچه زیرساختها بیشتر و بهتر باشد، انگیزه برای سرمایهگذاری بخش خصوصی بیشتر است. مثلا اگر در یک روستا گاز وجود نداشته باشد، تولیدات گلخانهای هم انجام نخواهد شد. از این رو دولت میتواند به سرمایهگذاران و فعالان بخش خصوصی مشوقهایی ارائه دهد و انگیزههای لازم برای توسعه زیرساختهای بخش خصوصی را فراهم سازد.
ساده کردن فرایند دسترسی به منابع مالی از طرق مختلف از جمله منابع بانکی، پیش فروش محصولات و انواع قراردادهای فروش: یک مانع جدی بر سر راه تولیدکنندگان کوچک بخش کشاورزی و جوانان علاقهمند به این حوزه، نداشتن منابع مالی کافی است. مثلا تأسیس گلخانه با امکانات متوسط و مقیاس متوسط بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان هزینه دارد که از توان بسیاری از افراد خارج است. در این حالت دولت میتواند با اختصاص وامهای کمبهره و باز پرداخت طولانی به تأمین مالی این پروژهها اقدام کند. در ضمن خود تولیدکننده نیز میتواند حتی قبل از تولید با تعدادی از قراردادهای فروش مثل قرارداد سَلَف محصول خود را پیشفروش و مبلغ آن را دریافت کند. کاهش خطرپذیری در فعالیتهای کشاورزی از طریق صدور انواع بیمهنامه و همچنین برگزاری انواع دورههای آموزشی برای بهرهبرداران: هرچه دانش و اطلاعات ما درباره فعالیتهای کشاورزی بیشتر باشد خطرپذیری ما کمتر خواهد بود. کسی که بدون دانش و تخصص وارد یک فعالیت تولیدی در بخش کشاورزی
میشود همانند کسی است که بدون آشنایی با شنا خود را به دریا میاندازد. اعمال سیاستهای درست از جانب دولت، ازجمله قیمتهای مناسب برای محصولات و جلوگیری از واردات بیرویه، کاهش بوروکراسیهای اداری، ساده کردن فرایند کسب و کارها و اعطای سریع مجوز برای فعالیت بخش خصوصی. ایجاد انگیزه در بخش خصوصی برای شرکت در فعالیتهای مربوط به بازاریابی محصولات کشاورزی بهترین راهحلی است که میتواند باعث مشارکت بیشتر بخش خصوصی شود. بخش خصوصی به دنبال سود است و هرجایی که این سود را ببیند آن را دنبال میکند چه آن فعالیت قانونی باشد چه غیرقانونی. کمک به تکمیل حلقههای بازاریابی و صادرات: شناسایی حلقههای مکمل فعالیتهای کشاورزی و سرمایهگذاری برای افزایش بهرهوری حلقهها میتواند در این مسیر راهگشا باشد. در کل فعالیتهای بازاریابی دامنه گستردهای از فعالیتهای قبل از تولید، زمان تولید و پس از تولید است. قبل از تولید مواردی مثل رعایت الگوی کشت و بعد از تولید مواردی مثل حمل و نقل مناسب، انبارداری، بستهبندی، ایجاد نام تجاری، توزیع و فروش محصول اهمیت زیادی در ایجاد ارزش افزوده بیشتر در محصولات کشاورزی دارد که هرکدام به خوبی انجام نشود، درکل زنجیره اثر منفی میگذارد. علاوه بر این کمک به صادرات میتواند بازارهای بسیاری را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد و درآمد بیشتری را نصیبشان کند.