شهرآرانیوز - پای منبر که مینشینیم حس و حال روحی ما تغییر میکند. هر نکتهای که میشنویم با خود میگوییم ما چگونه به این مسائل عمل میکنیم. منبر امروز صحبتهایی از حجت الاسلام محمد جواد نظافت، خطیب، پژوهشگر، مفسر و مؤسس و مدیرعالی مدارس علمیه حضرت مهدی (عج) است که به چگونگی و جایگاه عزاداری امام حسین (ع) در عالم هستی میپردازد.
عزاداری امام حسین (ع) فضیلتهای زیادی دارد. عزاداری امام انسان را به خدا نزدیکتر میکند. آیا عزاداری موضوعیت دارد و هدف است یا خودش مقدمهای برای رسیدن به هدفی دیگر است؟ درباره آثار عزاداری بسیار گفته شده است. عزاداری یک طریق بسیار مهم با مسلک و روشی مشخص است. برای اینکه انسان هدایت شود و به سعادت برسد، وقتی آدمها به اهداف عزاداری توجه نمیکنند، بهره برداری از آن کمتر و گاهی وسیله سرگرمی میشود، در حالی که باید به هدف عزاداری توجه کرد، مثلا نماز را در نظر بگیرید، نماز هدف نیست!
نماز وسیلهای برای ذکر الهی است. نماز وسیله است، عزاداری وسیله است، حکمت عزاداری در چیست؟ امام حسین (ع) چراغی روشن کرده اند تا انسانها وادار به تفکر شوند تا بعد انسانیت و ظلم ستیزی آدمها تقویت شود. انسان ترکیبی است از بعد جسمانی و بعد حیوانی، خلقت انسان مثل حیوان و فرشته نیست تفاوت دارد، ترکیبی بودن خلقت انسان او را متمایز کرده است. خداوند خالق انسان او را هم با بعد حیوانی و با غرایز حیوانی آفریده و هم دارای بعد عقلانی و با عقل آفریده است.
از امام صادق (ع) پرسیدند انسان برتر است یا فرشته؟ حضرت گفتند: انسان دارای دو وجه است، اگر عقل بر او غلبه کند از فرشته بالاتر است. نیمه روحی و عقلانی ما حسینی است و نیمه حیوانی ما یزیدی است. درگیری بین خیر و شر که در وجود همه ما انسانها هست در بیرون و در طبیعت و اجتماع هم ظهور میکند. توصیه شده است عزاداری کنید. بله باید عزاداری کرد و به آن توجه کنیم و آن را بزرگ بداریم تا بعد حسینی و عقلانی ما رشد کند و قسمت یزیدی و حیوانی ما کنترل شود. هیچ کار و عملمان را نمیتوانیم بدون آگاهی و اطلاعات انجام دهیم.
معارف دو دسته هستند یک معارف بنیادی و کلیدی اند و دوم معارف با درجه پایین تر، با رویکرد بنیادی اگر به عزاداری نگاه کنیم؛ این است که عزادار امام حسین (ع) خودش را بشناسد، ماهیت انسان را بشناسد، امام حسین (ع) را بشناسد، اگر این موارد را نداند نمیتواند این واقعه بزرگ را تحلیل کند و متوجه بشود و متناسب عمل کند. نمیتواند بفهمد شهادت یعنی چی؟ با خودش میگوید، مگر انسان مجنون است که خودش را جان عزیزش را فدا کند، برای چی اصلا؟
خداوند خودخواهی را در وجود انسان گذاشته است تا انسان ارزش خود را درک کند. شهدا این خود ارزشمند را درک کرده اند و بر اساس همین حس خودخواستن و ارزش نهادن به خود و آگاهی از بعد عقلانی و روحانی خود، میدانند که جسم اصالت ندارد و آنچه او را از حیوان متمایز میکند چیز دیگری است، برای همین شهادت را انتخاب کرده اند و گرنه اگر انسان را در همین دنیا ببینیم که عبث میشود همه چیز و مفاهیم بسیاری پوچ میشوند. زیر بنای بسیاری از معارف زیر سؤال میروند. امام حسین (ع) چه میگوید؟ میگوید تو یک انسان با ارزشی، خودت را فقط در جسم نبین.
وقتی میمیرم چه میشود؟ کسی که مرده است چه بر او میرود؟ روح از بدن جدا شده است و این یعنی مرگ. روح اصل است، بیشتر آدمها از خودشان غافل هستند، خود اصلی انسان گم است. در روایت آمده تعجب میکنم از کسی که چیزی را گم میکند و به دنبال آن است و کسی که خودش را گم میکند؛ اما به دنبال آن نمیگردد.
نسبت لباس و بدن چطور است؟ لباس اصالت دارد یا بدن؟ بدن اصالت دارد نسبت به لباس، لباس عوض میشود. نسبت روح و بدن هم همین طور است، مرگ یعنی یک لباسی را در میآوری و لباس دیگری میپوشی.
در ماه محرم خیلیها کیف میکنند که مال و پول خود را به دیگران بدهند، مگر انسان مال و اموال خود را دوست ندارد؟ خب این چطور است همان طور که ما غذا میخوریم برای حفظ بدن و به ارزشمندی آن آگاه هستیم درباره روحمان هم همین کار را میکنیم. اطعام، غذا دادن به روحمان است. احسان و اطعام یک نوع کیاست است! در نظر بگیرید وقتی صدقه میدهید، کمک میکنید، سفره میاندازید، منت نگذارید. چون کارهای خوبتان باطل میشود.
هستی، مؤمن را درک میکند. اعمال ما اگر خوب و حسنه باشد بر محیط و طبیعت و حتی وجود خودمان به یک نوع اثر میگذارند و اگر بد و ناپسند باشند به نوعی دیگر، وقتی از گناه نفرت پیدا میکنید وقتی میبینید که آن معصیت در شما و جهان چه اثر مخربی میگذارد، دیگر به سراغ آن نمیروید وگرنه برای خالق هستی چه فرقی میکند شما چه عملی انجام بدهید، خالق تو، خالق هستی میداند که چه عملی برای وجود انسان مثبت است و چه عملی برای وجود انسان و هستی مضر است. تأثیر گناه بر طبیعت، تأثیر عمل نیک بر طبیعت را کوچک نشماریم.
توصیه شده است منزلتان را با قرائت قرآن روشن کنید. این عمل بر محیط شما تأثیر میگذارد. همان طور هم اگر انسان مثلا در حرم مطهر رضوی، در مساجد و دیگر اماکن مذهبی یک عمل عبادی را در کنار مؤمنین انجام دهد فیض میبرد. چون در آن محیط هم تأثیر اعمال بر ما متفاوت است.
وقتی که مؤمنی میمیرد، طبیعت و هستی گریه میکند، وجود مؤمن برای طبیعت حتی مفید است، همان طور که در روز عاشورا آسمان بر ابی عبدا... (ع) گریست، زمین بر این واقعه گریست، چون وجود امام عظمت دارد و ظلم به ایشان هم آثار بزرگی در تکوین عالم دارد و این بسیار جای تأمل دارد. به واسطه همین امر محرم همیشه زنده و در حال تکوین است. وقتی پدر و مادر عزیز شما فوت میکنند، چند روزی گریان و غمگین هستید بعد از چند ماه این اندوه کمتر میشود و بعد از سالی کمتر.
شما دقت کنید که برای عزای امام حسین (ع) هنوز چشمها گریان است. آمده است که: همانا شهادت حسین، حرارتی در دلها ایجاد میکند که هرگز خاموش نخواهد شد. برای کشته شدن امام حسین (ع) در قلب مؤمنین حرارتی ایجاد شده است که هرگز سرد نمیشود. چرا؟ چون عالم عزادار است. تکوینا روح شما تحت تأثیر عزاداری عالم هستی است. السلام علیک یا ابا عبدا... و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام ... ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لاجعله ا... اخر العهد منی لزیارتکم.