صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت وگویی منتشرنشده از زنده یاد دکتر افضل وثوقی درباره اولین کتاب ترجمه شده با موضوع «تعزیه» در ایران

  • کد خبر: ۱۲۰۰۵۳
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۹
دکتر افضل وثوقی در آن زمان که ترجمه رونق نداشت، بعد از برگرداندن چند نمایشنامه فرانسوی و انگلیسی به زبان فارسی، این مجموعه مقالات درباره تعزیه را با نام «تعزیه؛ تئاتر تمام» منتشر کرد. آنچه پیش روی شماست، گفت وگوی «شهرآرا» با زنده یاد دکتر افضل وثوقی، مترجم سرشناس و ارزنده مشهدی، درباره کتاب جریان ساز «تعزیه؛ تئاتر تمام» است.

سیدجواد اشکذری | شهرآرانیوز - تعزیه اصیل‌ترین هنر ایرانی است که برخی صاحب نظران، آن را نمایش می‌دانند و تعدادی هم تئاتر. اما هر دو گروه در ایرانی بودن این هنر اشتراک نظر دارند. حدود بیش از نیم قرن است که کارشناسان و هنرمندان عرصه هنر نمایش بر سر تئاتر یا نمایش بودن این هنر آیینی، بحث و اختلاف نظر دارند. برخی محققان و هنرمندان بنام و صاحب نظر دنیا به ایران آمدند و به تماشای تعزیه نشستند. آن‌ها که از اجرا‌های این هنر ایرانی و تأثیراتش بر روی مردم شگفت زده شده بودند، مقالاتی را در این زمینه به نگارش درآوردند و تعزیه را تئاتر تمام بیان کردند. در نیمه دهه ۵۰ قرن گذشته که تعداد اندکی مقاله و کتاب به دست پژوهشگران ایرانی درباره تعزیه نوشته شده بود، این مقالات نویسندگان خارجی، دریچه‌های مختلفی در باب تعزیه باز کرد.

دکتر افضل وثوقی در آن زمان که ترجمه رونق نداشت، بعد از برگرداندن چند نمایشنامه فرانسوی و انگلیسی به زبان فارسی، این مجموعه مقالات درباره تعزیه را با نام «تعزیه؛ تئاتر تمام» منتشر کرد. این کتاب را که اولین کار ترجمه در کشور در عرصه تعزیه به شمار می آید، در سال ۱۳۵۵ انتشارات اداره کل فرهنگ خراسان به چاپ رساند. آنچه پیش روی شماست، گفت وگوی «شهرآرا» با زنده یاد دکتر افضل وثوقی، مترجم سرشناس و ارزنده مشهدی، درباره کتاب جریان ساز «تعزیه؛ تئاتر تمام» است.

بعد از ترجمه نمایشنامه های «مسافر بی توشه» و «شب دوازدهم»، در سال ۵۵ چه اتفاقی افتاد که به سمت ترجمه موضوعی متفاوت یعنی تعزیه رفتید؟

در دانشگاه، تاریخ نمایشنامه‌های مذهبی قرون وسطی که به فرانسه می‌گویند میستر -که همان مصیبت نامه بود- تدریس می‌کردم. مصیبت نامه‌های حضرت مسیح (ع) را به صورت نمایشنامه‌های مختلف نوشته اند و سبک ویژه‌ای هم دارد. به هرحال مطالعه و تدریسم درباره ادبیات قرون وسطی، مرا علاقه‌مند کرد تحقیق کنم که آیا بین تئاتر مذهبی قرون وسطی با مصیبت نامه‌های ما وجه اشتراکی وجود دارد؟

وقتی مطالعه کردم، دیدم وجه اشتراک زیاد دارند. زمانی که به مصائب حضرت اباعبدا... (ع) نگاه می‌کنید، آن را تراژدی بسیار بزرگی می‌بینید که می‌توان با تراژدی مرگ مسیح مقایسه اش کرد. این موضوع سبب شد جست وجو کنم و حدود ۱۰ مقاله خوب در باب شبیه خوانی و تعزیه داری از نویسندگان مختلف آمریکایی، ترک، فرانسوی و... جمع آوری و به نام «تعزیه؛ تئاتر تمام» ترجمه کنم که اداره فرهنگ وهنر آن زمان خراسان، آن را به چاپ رساند.

هدفتان از ترجمه این کتاب چه بود؟

هدفم، طرح دیدگاه‌های خارجیان درباره این هنر آیینی بود.

کتاب «تعزیه؛ تئاتر تمام» اولین ترجمه در زمینه تعزیه بود؟

اولین ترجمه در خراسان و ایران بود. هرچند قبل از نگارش این کتاب، اثری به نام «شبیه خوانی در ایران» منتشر شده بود. کتاب به نوعی گزارشی از تئاتر در ایران است و مهم‌ترین بخش آن تعزیه است که از همه لحاظ آن را بررسی کرده است.

اندیشه‌های «تعزیه؛ تئاتر تمام» چیست؟

این کتاب شامل چند مقاله از چند صاحب نظر دنیاست که معتقدند هیچ تئاتری مانند تعزیه نیست که در آن، تماشاگر مشارکت داشته باشد، به شکلی که انگار خودش بازی می‌کند؛ به همین دلیل است که وقتی به یک تئاتر مذهبی اروپایی نگاه می‌کنید، به ندرت کسی گریه می‌کند و برای قهرمان داستان اشک می‌ریزد، ولی وقتی مصائب امام حسین (ع) به صورت شبیه خوانی درمی آید، تمام مردم اشک می‌ریزند؛ چون خودشان را در میدان کربلا می‌بینند. تعزیه از این بابت خیلی اهمیت دارد.

آیا دیدگاه شما بر این است که تعزیه، تئاتر است؟

بله، محتوا و ساختار یک تراژدی کامل را دارد.

در «تعزیه؛ تئاتر تمام» -همان طور که از نامش پیداست- شما اعلام کردید تعزیه، تئاتر است، اما برخی، آن را آیین می‌دانند و برخی هم نمایش. نظرتان در این باره چیست؟

عنوان «تعزیه؛ تئاتر تمام» را برای اولین بار در مقاله‌ای در مجله «رودکی» دیدم و از آنجا بود که مناسب دیدم آن را برای نام این کتاب انتخاب کنم و این موضوع را در مقدمه کتاب نوشتم. قبول دارم تعزیه به شکل مدرنی که در صحنه اجرا می‌شود، نیست، اما مانند تئاتر خیابانی و تئاتر میدانی، جایگاه خاص خود را دارد. تعزیه مجموعه‌ای از نمادها، نشانه‌ها و سخنان سمبلیک است؛ به طور مثال در تعزیه، فرات را که حضرت اباالفضل (ع) از آنجا آب برمی دارد، به صورت تشت آب نشان می‌دهند. تئاتر مذهبی از نظر نشانه شناسی هنوز خیلی جای بحث و مطالعه دارد و خیلی‌ها باید درباره این هنر تحقیق کنند. اروپایی‌ها هم که درباره تعزیه تحقیق می‌کنند، بیشتر علاقه‌مند به مقوله نشانه شناسی در تعزیه هستند. برای آن‌ها جالب و جذاب است که در تعزیه رنگ‌هایی مانند سبز و سیاه چه معنایی می‌دهد یا گفتگو‌هایی که میان گروه‌های حق و باطل یا خیر و شر به صورت شعر ردوبدل می‌شود، چه تأثیری بر مخاطب می‌گذارد.

شما قبل از ترجمه این اثر، این تأثیرات را به چشم دیده بودید؟

دیده بودم و با ظرفیت‌های این هنر آشنا بودم. من وقتی در گناباد دبیر بودم، در نزدیکی آن شهر، روستایی به نام «نوقاب» بود که شبیه خوانی‌های بسیار مشهوری داشت و الان هم دارد، به طوری که در روز‌های عاشورا و تاسوعا از بیشتر نقاط ایران به آنجا می‌آیند تا بتوانند آن مراسم را ببینند. تا حالا چند نسل، آن تعزیه‌ها را بازی کرده اند. جالب این است که بعد از انقلاب اسلامی که دوباره به آنجا رفتم، دیدم به تعزیه رنگ سیاسی داده اند، حال آنکه تعزیه، ظرفیت بیان اجتماعی و عمیقی دارد.

فکر می‌کنید مقالات منتشرشده در آن کتاب، بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال، هنوز تازگی خود را دارد؟

بله، تازگی خود را دارد؛ چون این کتاب در سال ۵۷ چاپ شده است و از آن بیش از ۳۰ سال می‌گذرد. یک نسل اصلا با مقالات این کتاب آشنا نیستند. برای اینکه کتاب در همان زمان، سریع نایاب شد و دیگر تجدید چاپ نشد. بی تردید اگر الان چاپ شود، برای کشور‌های اسلامی مانند ایران -که امام حسین (ع) جایگاه ویژه‌ای در بین آن‌ها دارد- هدیه تازه‌ای است.

به نظر شما، تعزیه ایران ظرفیت آن را دارد که به زبان فرانسوی ترجمه شود؟

تا حالا کسی نسخ تعزیه را ترجمه نکرده است و من تا حالا ندیده ام اشعار و مصیبت نامه‌های ایرانی به زبان‌های خارجی ترجمه شود. ولی معتقدم این مهم اگر انجام گیرد، حداقل برای متخصصان جالب و مفید خواهد بود. تعزیه اگر به زبان‌های فرانسوی یا انگلیسی ترجمه و برروی صحنه یا میدانی اجرا شود، ممکن است با اقبال روبه رو نشود، اما از نظر متخصصان تئاتر بسیار آموزنده است؛ شاید بتواند تئاتر آن‌ها را متحول کند. از این بابت خیلی اهمیت دارد.

همان طور که می‌دانید، تعزیه انواع مختلف دارد. من فکر می‌کنم این هنر قابلیت آن را دارد که تمام کشور‌های صاحب تئاتر، آن را به عنوان یک نمایش خاص ایرانی بشناسند. ما در زمینه مطرح کردن آن در صحنه‌های جهانی، کار زیادی نکرده ایم.

مستشرقان زیادی به ایران آمده، تعزیه را دیده اند و تحقیق کرده اند. آن‌ها نه تنها برای دیدن این هنر به ایران آمده اند، بلکه به هند و ترکیه هم رفته و تعزیه آن‌ها را هم دیده اند. آن‌ها حتی به آناتولی ترکیه که تعزیه‌های بسیار خوبی اجرا می‌کند، رفته اند و آن‌ها را با دید پژوهشی، بررسی کرده اند و درباره ظرفیت‌های نمایشی آن نوشته اند. مقالات کتاب «تعزیه؛ تئاتر تمام» به طور دقیق این مباحث را بررسی می‌کند. اما ظرفیت‌های تعزیه بسیار بیش از این است که باید بیشتر نشان داده شود.

***
از «مسافر بی توشه» تا «تئاتر و اضطراب بشر»

دکتر افضل وثوقی متولد ۱۳۱۴ سقز بود، اما سال‌ها در خیابان آبکوه مشهد سکونت کرد. او که بین سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۷ به عنوان دبیر در دبیرستان‌های گناباد و مشهد به تدریس فرانسه و انگلیسی مشغول بود، سال ۵۷ مدرک دکتری در رشته زبان شناسی فرانسه از دانشگاه پاریس هفت (ژولیو) را دریافت کرد. وی از میان زبان‌های خارجی به دو زبان فرانسه و انگلیسی تسلط کامل داشت و علاوه بر اینکه سال‌ها در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه فردوسی مشهد تدریس کرد، در هر دو زبان، مقالات کتبی به فارسی ترجمه کرده است.

وثوقی بیش از ۳۰ اثر در زمینه‌های مختلف ترجمه کرده است که از میان آن‌ها می‌توان به کتاب‌های «ادبیات نو آفریقایی» اثر ژاکلین پیژو، «ادبیات چین» اثر کالتن مارک، «ادبیات ژاپن» اثر نوردن سیلر، «ادبیات کبک» اثر لوران مایو، «گسترش انقلاب اسلامی در ایالات متحده آمریکا» اثر یازیک حداد و ت. لوییس، «سرگذشت قرن بیستم» (وصیت نامه فلسفی روژه گارودی)، «تاریخ ادبیات فرانسه» اثر پیرو برونل و «تاریخ ادبیات فرانسه» اثر پیرو برونل اشاره کرد.

او در سال ۴۲ برای اولین بار نمایشنامه «مسافر بی توشه» را ترجمه کرد که در مسابقه بهترین ترجمه سال، جایزه دوم «اداره هنر‌های دراماتیک تهران» را کسب کرد. ترجمه این اثر سبب شد علاقه اش به تئاتر بسیار زیاد شود و بتواند از تسلطش به زبان خارجی استفاده کند و به ترجمه تئاتر بپردازد و در همان سال ها، یک نمایشنامه کمدی از شکسپیر -از انگلیسی- به نام «شب دوازدهم» ترجمه کرد که انتشارات سروش آن را چاپ کرد. او در خاطراتش، علاقه زیادی به ترجمه این دو نمایشنامه نشان می‌دهد. این مترجم در ادامه فعالیتش بعد از انقلاب اسلامی، دو کتاب «تئاتر و اضطراب بشر»، اثر پیرامه توشار و «در باب هنر تئاتر»، اثر گوردون کرگ را ترجمه کرد.

این مترجم در بخشی از خاطراتش در باره تئاتر مشهد می‌گوید: «در اواخر سال ۵۶، اداره فرهنگ وهنر خراسان از من خواست که به هنرجویانش، تئاتر تدریس کنم. در آن زمان استاد رشته فرانسه در دانشکده فردوسی بودم و در مقطع کارشناسی تاریخ ادبیات درس می‌دادم، لذا با سیر تئاتر اروپا از دوره رنسانس تا قرن بیستم آشنا بودم؛ به همین جهت به من پیشنهاد تدریس مکاتب تئاتری فرانسه شد. در این کلاس‌ها از وضعیت تئاتر در فرانسه صحبت می‌کردم و سبک ها، مکاتب و نیز درآماتوروژی فرانسه را برای آنان تشریح می‌کردم.
در این کلاس‌ها که در سازمان هلال احمر برگزار می‌شد، هنرمندان بسیاری حضور داشتند که داریوش ارجمند، انوشیروان ارجمند، رضا صابری و مهدی صباغی یادم مانده است. این کلاس تا سال ۵۷ ادامه داشت.

برخی از آن‌ها مانند داریوش ارجمند به فرانسه رفته بودند و تا حدی با زبان فرانسه آشنایی داشتند و نمایشنامه نویسان فرانسه را خوب می‌شناختند. آن‌ها آن قدر که به تئاتر فرانسه علاقه نشان می‌دادند، برتولت برشت و تئاتر آلمان یا تئاتر انگلستان را نمی‌شناختند. اما به خاطر غنی بودن تاریخ تئاتر روس، هنرمندان مشهد آثار چخوف را در آن زمان خیلی به روی صحنه می‌بردند. من با هنرمندان تئاتر مشهد، فعالیت مشترکی نداشتم. ارتباطم با تئاتر ترجمه بوده، ولی به تئاتر خیلی علاقه‌مند بودم. آن قدر علاقه داشتم که وقتی آثاری مانند غلامحسین ساعدی یا اکبر رادی به روی صحنه می‌رفت، سوار اتوبوس می‌شدم تا به تهران بروم و آن‌ها را ببینم.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.