صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جستاری در دستار‌های خراسانی

  • کد خبر: ۱۲۲۰۶۳
  • ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۶
حسن احمدی‌فرد - روزنامه نگار

دستار‌های خراسانی، از آن دست البسه‌ای است که سیطره فرهنگ مرکزی، هنوز نتوانسته آن را از بین ببرد؛ اگرچه رواج این دستار‌ها هم به ویژه در دهه‌های اخیر، کم و کمتر شده است و حالا بیشتر در مناطق روستایی و در میان کهن سالان می‌توان از آن‌ها سراغ گرفت.

پیش از این، اما استفاده از دستار در میان مرد‌های خراسانی عمومیت داشته است؛ همچنان که می‌دانیم از قدیم رسم بوده مرد‌ها در کوچه و خیابان (و حتی در خانه) سرپوشی به سر داشته باشند و سربرهنه بودن و سربرهنه بیرون آمدن، ناپسند بوده است.
دستار‌های خراسانی ریشه‌ای باستانی دارد؛ چنان که گفته می‌شود در نقش برجسته‌های تخت جمشید، در پل غربی کاخ داریوش، هم نقش شده است.

بماند که در شاهنامه هم بار‌ها به دستار به عنوان جزئی از پوشش مرد‌ها اشاره شده است؛ چنان که «اسفندیار» هم هنگامی که می‌خواهد پیکر بی جان برادرش «فرشیدورد» را به خاک بسپارد، او را با دستارش، کفن می‌کند.
ز هامون بیامد به کوه بلند
برادرش بسته بر اسپ سمند
همی گفت کاکنون چه سازم ترا
یکی دخمه، چون برفرازم ترا
نه چیزست با من نه سیم و نه زر
نه خشت و نه آب و نه دیوارگر
به زیر درختی که بد سایه دار
نهادش بدان جایگه نامدار
برآهیخت خفتان جنگ از تنش
کفن کرد دستار و پیراهنش...

در روزگاران معاصر، اما دستار، نام دیگری به خود گرفته و «مَندیل» خوانده می‌شود. مرحوم ملک الشعرای بهار در کتاب «کارنامه زندان» بار‌ها به مندیل هم اشاره می‌کند.
گشته مندیل‌ها بدل به کلاه
شده نان شان سفید و قلب سیاه...

از مشهد تا تربت جام و تایباد و بیرجند و سرخس و...، مندیل، سرپوش آشنای مردان بوده است؛ و بستنش بسته به حال و روز، آدابی داشته و ترتیبی؛ سرپوشی که همچنان که می‌توانسته سر را از هرم تابش آفتاب برهاند، می‌توانسته در باد‌های پرگرد و غبار، تمام سر و صورت را هم بپوشاند، نیز می‌توانسته حوله دست و صورت هم باشد.

اساسا آنچه در قدیم مندیل خوانده می‌شد، بیشتر اشاره به دستمالی داشته است که عموما مرد‌ها در این خطه، همراه داشته و به وقت ضرورت، دست و صورتشان را با آن خشک می‌کرده اند؛ پارچه‌ای که یا بر شانه حمل می‌شده یا به کمر می‌بسته اند. درست از همین منظر، مندیل در بسیاری از متون تاریخی با «لنگ و فوطه» (که معمولا اشاره به جزئی از ملزومات حمام رفتن و خشک کردن تن و بدن دارد.) برابر دانسته شده و همین «لنگ و فوطه» است که بعد‌ها «لنگُته» هم خوانده شده است و می‌دانیم که در مناطق شرقی خراسان، از تربت جام تا هرات، به مندیل، «لنگته» هم می‌گویند.

این جستار کوتاه را با فرازی از شعر «خوان هشتم» حضرت مهدی اخوان ثالث به پایان می‌برم که شعرش به حق میراث دار فرهنگ کهن خراسان زمین است.
بر سرش، نقال
بسته با زیباترین هنجار
به سپیدی، چون پر قو، ململین دستار
بسته چونان روستایان خراسانی
باستانگان یادگار از روز‌های خوب پارینه
یک سرش، چون تاج بر تارک
یک سرش آزاد
شکرآویزی حمایل کرده بر سینه...

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.