نگاهی به ضعف‌های سریال «ناریا»؛ از روایت آشفته تا قصه مبهم! سعید روستایی و پیمان معادی در فهرست رای دهندگان اسکار هشدار وزیر فرهنگ درباره صداهای تفرقه‌افکنِ پس از جنگ چرا آهنگ «بوم، بوم، تل‌آویو»؛ در پاسخ حملات موشکی ایران به اسرائیل جهانی شد؟ + ویدئو نقدی بر وضعیت کنونی شعر آئینی | احساسات و گریه در شعر سوگ‌محور باید همراه محبت ولایت و شعور باشد برگزاری نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی در سینما هویزه مشهد شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است
سرخط خبرها

یادی از کاغذباد

  • کد خبر: ۱۲۰۴۵۰
  • ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۵
یادی از کاغذباد
حسن احمدی فرد - روزنامه نگار و خراسان پژوه

تابستان به ویژه برای نوجوان‌ها فصل فراغت است و روز‌های بازی. در نسل پیش که بازی‌های دیجیتال هنوز آن قدر‌ها سر بر نکرده بود، بازی جوان‌ها و نوجوان‌ها عموما شکل دیگری داشت. در آن سال‌ها یکی از بازی‌های پرهیجان، «کاغذباد هواکردن» بود و «کاغذباد»، همان چیزی است که حالا به جبر فرهنگ مرکزی، به عنوان «بادبادک» شناخته می‌شود. واژه «کاغذباد»، اما واژه‌ای است قدرتمند در زبان معیار که انصافا بسیار تصویری‌تر از بادبادک هم هست و در شعر شاعران فراوان آمده است.

صائب تبریزی دارد که

به یک دو جلوه زمینگیر گشت کاغذباد
به هیچ جا نرسد هرکه می‌پرانندش

کاغذباد‌ها در آن سال ها، نه از این اقلام پلاستیکی حاضر و آماده، بلکه کاملا دست ساز بود و مهارت ساختن آن، از جمله مهارت‌های مهم نوجوانی بود؛ همچنان که کاغذباد هوا کردن. کاغذباد‌ها عموما هم از جنس کاغذ بودند. پاکت‌های بزرگ میوه، به ویژه برای ساخت کاغذباد بسیار مناسب بود. بعد‌ها که پلاستیک‌ها جای پاکت‌ها را گرفتند، کاغذباد‌ها هم پلاستیکی شدند.

قوام و استحکام کاغذباد اما، با بریده‌هایی از چوب «حصیر» فراهم می‌آمد که در گویش مشهدی «لوخ» خوانده می‌شد که نام دیگر نی است؛ همان گیاهی که به گواه لغت نامه دهخدا، بر کنار چشمه‌ها و آبراهه‌ها می‌روید. در اطراف مشهد هم چشمه‌ای هست که به «چشمه لوخی» معروف است؛ چشمه لوخی روزگاری در اراضی پایین دست روستای «حصارگلستان» بود و حالا در بالادست «کوه پارک» و «قله زو» ...

کاغذبادها، دنباله‌ای هم داشتند که آن هم از جنس کاغذ بود؛ نوار‌های باریکی که حلقه به حلقه در هم، چسب می‌خوردند و آماده می‌شدند. بماند که مشهدی‌ها به کسی که آویزان کس دیگری باشد و همیشه او را همراهی کند هم می‌گویند «دنباله کاغذباد» ...

چسبی هم که برای این کار استفاده می‌شد، ماده‌ای گیاهی بود به نام «سِریش»؛ سریش درواقع پودری است که از خشک شده ریشه‌های گیاه «سریش» یا «چریش» به دست می‌آید و این گیاه همانی است که بهار‌ها با برگ‌های شبیه به تره اش، در دشت و دمن می‌روید و آن‌هایی که به سبزی‌های بهاره علاقه دارند، آن را می‌چینند و در آش و کوکو و... استفاده می‌کنند.

واژه سریش هم از واژه‌های زبان معیار است؛ چنان که حضرت سعدی دارد که

زخم شمشیر غمت را ننهد مرهم کس
طشت زرینم و پیوند نگیرم به سریش

نسل قدیم مشهدی ها، اما به سریش، «سریشُم» هم می‌گفتند که آن هم در شعر شاعران پیشین، فراوان آمده است، مثلا حضرت نظامی دارد که

سبویی که سوراخ باشد نخست
به موم و سریشم نگردد درست

این‌ها را نوشتم تا هم مهارت در حال فراموشی ساخت کاغذباد را یادآوری کنم و هم یادآوری کنم که عمده واژه‌هایی که در گویش‌های خراسان همچنان رواج دارند، در واقع واژه‌های زبان معیار هستند؛ زبانی که اینجا در خراسان پا گرفته و بالیده است.

یادی از کاغذباد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->