امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز؛ موضوعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک جامعه و شالودههای زندگی جمعی، بر شانههای فرهنگ و هنر ایستاده است. مخاطب این مقولات هم آدمها هستند و آدمها آهسته آهسته به چیزی دل بسته میشوند و برای آن موضوع در زندگی شان جا باز میشود، با این حال بشر برای رسیدن به تکامل فکری و فرهنگی، هزاران سال صبر کرده و کار عملی انجام داده و هنوز هم به کمال نرسیده است. رویداد ملی سفینه النجاه که از ۲۵ تا ۲۸مرداد به همت هنر هیئتی و مرکز ارتباطات ورسانه آستان قدس رضوی در مشهد برگزار شد، از آن جمله برنامههای هنری استان به شمار میآید که تاثیرات آن را میتوان در عرصههای فرهنگ و هنر شهرمان مشاهده کرد.
ظهر آخرین روز هفته است. خورشید شدید میتابد و سایهها هم از تابش داغ آن موج برمی دارند. هوا به شدت گرم است، ولی در سالن بزرگ نمایشگاهها و همایشهای آستان قدس رضوی که در گوشهای از پارکینگ شماره یک حرم امام رضا (ع) واقع شده است، اتفاقی در جریان است که ارزش تحمل این گرما را دارد. وارد سالن میشوم. راهروی ۳۰، ۲۰ متری عریض وطویل جلوی در را رد میکنم. آخر راهرو به در چوبی بزرگی ختم میشود.
آن را که باز میکنم، یک بنر چسبانده اند سمت چپ و بلافاصله پشت بنر، سالن بزرگ و شکیل قرار دارد؛ سالنی که پر از هنرمندان و استادان مطرح و برجسته است. ۴۰۰ هنرمند و ۳۱استاد و جمعی از هماهنگ کنندگان برنامه در محیطی با سقف بلند و باز، مشغول کار کردن هستند. عدهای پای بومها و سه پایههای نقاشی ایستاده اند و برخی هم پشت میز، با کامپیوترهای شخصی مشغول کار هستند. گوشهای از سالن، عدهای نشسته اند دور یک تخته و به حرفهای استادشان گوش میکنند که روی تخته با ماژیک، چیزهایی را کشیده است و دارد با اشتیاق توضیح میدهد.
اما در گوشهای از سالن، چند نفر نشسته اند روی زمین و دارند چیزی را تندتند یادداشت میکنند. یک نفر هم در میانشان ایستاده است و دارد درباره موضوعی صحبت میکند. استادان گاهی پشت بوم نقاشی میایستند و گاهی هم پشت رایانه ها. دورشان شلوغ است. با اینکه اطرافشان شلوغ است، انگار شوقی در فضای کارگاه، شناور است که اصلا متوجه سروصدا نمیشویم. چند نفر از استادان را میشناسم. جلو میروم و با آنها خوش وبش میکنم و ازشان قول میگیرم بعد که سرشان خلوتتر شد، با هم صحبت کنیم.
بر روی چهره بیشتر آدمهایی که میبینم، نشانهای از شادی و طراوت دیده میشود و این به دلیل فضایی است که آنجا به وجود آمده است. این اتفاق و اتفاقات فرهنگی مشابه آن، برای مشهد، غنیمتی ارزشمند است، به هرحال بین آن همه شلوغی، دنبال دبیر رویداد و مدیر ارتباطات و اطلاع رسانی آستان قدس رضوی میگردم تا درباره چندوچون برگزاری رویداد از آنها سوالاتی بپرسم.
امیر خالقی را از قبل میشناسم؛ یک هنرمند طراح گرافیست. گوشهای ایستاده است و بر کارها نظارت میکند. آهسته و آرام میگوید: جامعه ایمانی یا هنر هیئت، با مشارکت مرکز ارتباطات ورسانه آستان قدس رضوی این رویداد را در مشهد برگزار کردند. قبل از این رویداد، برنامههای مختلف دیگری نیز اجرا شده است، ولی برای اولین بار است که با این حجم و این شکل برگزار میشود. ما پذیرای حدود ۴۰۰ هنرمند از سراسر کشور هستیم.
رشتههای مختلف هنری هم در این همایش شرکت کرده اند. برای همه آنها از قبل موضوعاتی را درنظر گرفته ایم و حول آن محور، مشغول تولید آثار هنری هستند. او درباره محصولات نهایی و آثار تولیدشده در این رویداد میگوید: هرکدام از محصولات هنری تولیدشده در این همایش، در مناسبت مربوط به خودش به صورت گسترده در رسانههای مختلف، بارگذاری خواهد شد. برنامه ریزی شده است که بخش بزرگی از تولیدات رویداد، در تبلیغات محیطی سراسر کشور نیز استفاده شود.
پیدا کردن علیرضا رحیمی، دبیر اجرایی رویداد، کار سختی نیست؛ جوانی مهربان و پرانرژی که سرش شلوغ است. وقتی از او میخواهم قدری درباره این همایش صحبت کنیم. او درباره چندوچون برگزاری رویداد بزرگ سفینه النجاه میگوید: مجموعه هنر هیئت، الان ۱۱ سال است که فعالیت میکند. همایشها و نشستهای مختلفی را هم تا حالا برگزار کرده است. این برنامه اولین رویدادی است که با این حجم از هنرمندان و استادان در ایران برگزار شده است. بین ۸ تا ۱۰رشته هنری را با ۴۰۰هنرمند و ۳۱استاد به همراه یک استاد از کشور بحرین، در سالن همایشها و نمایشگاههای آستان قدس رضوی جمع کرده ایم. افرادی که در این همایش حضور دارند، هنرمندهای هیئتی سراسر کشور هستند که در سه روز به تولید اثر میپردازند.
وی در ادامه میافزاید: هرکدام از کارگاه ها، سه استاد دارند که از لحاظ فنی و تکنیکی، دوستان را راهنمایی میکنند و دو نفر از استادان هم از لحاظ محتوایی بر کل کارگاهها نظارت میکنند. به همه کارگاهها از قبل محتوایی داده شده است و از آنها خواسته ایم اثری را تولید کنند. پس از فراخوانی که در سایت و شبکههای اجتماعی منتشر شد، دوستان جمع شدند و از بین ۸۰۰شرکت کننده، ۴۰۰هنرمند را که در زمینههای مختلف فعالیت میکردند، انتخاب کردیم. فرآیند انتخاب هم به این ترتیب بود که تمام شرکت کنندگان، آثار خود را در سایت بارگذاری کردند و بعد از بررسی آثار، آن ۴۰۰نفر انتخاب شدند.
او درباره موضوعات هرکدام از رشتهها توضیح میدهد: استادان قبل از برگزاری رویداد، تعدادی نشست مجازی برای بچهها برگزار و درمورد اهداف رویداد صحبت کردند. ملزوماتی را که نیاز بوده است هنرمندان به آن واقف باشند، به آنها گوشزد کردند و درباره موضوعات باهم به نتیجه رسیدند. الان در این کارگاه ها، درباره همان موضوعات مشغول تولید اثر هستند.
رحیمی درباره رقابت هنرمندان در رویداد سفینه النجاه نیز میگوید: کارگاه ما کارگاه رقابتی نیست. ولی هنرمندان میتوانند در هشت سوگوارهای که پیش بینی شده است، آثار تولیدشده خود را بارگذاری کنند و بعد از بررسی داوران به نفرات برتر در مراسم اختتامیه، جوایزی تعلق میگیرد. هنرمندانی که در این رویداد حاضرند، یک مسیر مشخص دارند. ما در طول سال باتوجه به اتفاقات مختلف با آنها در ارتباط هستیم و کارهایشان را رصد میکنیم.
رویداد «سفینه النجاه» در این سه روز شکل میگیرد، ولی فراخوانهای آن در یک بازه پنج یا شش ماهه برای هنرمندان ارسال میشود، ضمن اینکه آثاری که در این کارگاه یا رویدادهایی شبیه به این تولید میشود، برای آن سوگوارهها هم هست. ما هرسال از این آثار استفادههای زیادی میکنیم. در کتابی چاپ میشوند و آثاری را که اسم و القاب حضرت رضا (ع) را دارند، قرار است تولیت آستان قدس رضوی در دهه آخر ماه صفر، به اکران عمومی درآورد.
دبیر اجرایی «سفینه النجاه» درباره اطلاع رسانی نکردن این رویداد به دیگر هنرمندان و مردم هم بیان میکند: کارگاه یا رویدادهایی شبیه به این، باید دور از بازدیدکننده باشد. نمایش آثار در گام بعدی است، ضمن اینکه ما جامعه آماری خودمان را داریم و این فراخوانها و اطلاع رسانی ها، برای آن جامعه آماری ارسال میشود. بی شک اگر میخواستیم طبق آن جامعه آماری رفتار نکنیم، باید کارگاهی با ۲ هزار نفر تشکیل میدادیم.
این دوره اول رویداد سفینه النجاه است و به آزمون وخطا احتیاج دارد. هدف اصلی ما از برگزاری این رویداد و همایش هم، ایجاد هم افزایی بین هنرمندان هیئتی سراسر کشور است؛ اینکه یکدیگر را بشناسند و با هم آشنا بشوند. از دل این اتفاق بعدها میشود فرهنگ سازی کرد. این شبکههایی که شکل میگیرد، به اتفاقات داخل استانی و شهری هنرمندان هم سرایت میکند. مثل اتفاق متروپل که در آبادان رخ داد. ما هیچ کس را در آن اتفاق برای روایت حادثه نداشتیم و روایتهای جسته وگریخته بیرون میآمد.
هر کسی هم به فراخور توان و منظورش، آن اتفاق را تفسیر میکرد. او در پاسخ به پرسشی درمورد حمایت از هنرمندانی که مربوط به شهرهای دور از یکدیگر هستند و تمایل به کار کردن با یکدیگر دارند، گفت: خیلی از هنرمندانی که اینجا حضور دارند، خودشان موسسه و تیم دارند و بچههای قوی و اسم ورسم داری هستند. احتیاج به حمایت ما یا کسی ندارند. ما فقط بستری را فراهم کرده ایم که آنها بتوانند در آن رشد کنند و زودتر به اهدافشان برسند و میدانیم که نقصهایی وجود دارد. ولی به امید خدا سعی میکنیم در دورههای بعدی این نواقص را برطرف کنیم.