سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ چندی پیش افسانه، دوست دوره دبیرستانم، از کدورتی گفت که بین او و همکارش بهوجود آمده است. تعریف میکرد مدتی پس از گرفتن پست شغلی جدیدش، رویه رفتاری همکاری که سر کار با او رابطه نزدیکتری داشته، تغییر کرده است. توضیح داد تا پیش از اینکه ترفیع بگیرد، دوستش از آنجایی که هست نارضایتیای نداشته بود، اما اکنون احساس حسادتش برانگیخته شده است. برایم موضوع را باز کرد و گفت دوستم تصور میکند از آنچه لیاقتش هست، کمتر است. بهزبان ساده برداشت افسانه این است که دوستش را ترس ازدستدادن جایگاه شغلیاش فراگرفته است.
بعد هم به من یادآوری کرد خوب میداند که حس حسادت در هر فردی بهشکلی بروز میکند؛ گاهی فرد از حسادت بهدرستی و برای پیشرفت خودش استفاده میکند و گاهی از آن برای پایینکشیدن اطرافیان یا ضربهزدن به آنها. همین موضوع، چالش فکری این روزهای افسانه شده است و نمیداند رفتار دوستش را در کدام دسته قرار بدهد و با او چه رفتاری کند.
همینطور که بیان شد، حسادت واکنشی به موقعیت بیرونی است؛ چیزی شبیه ترس. فردی بهدنبال احساس ترس از جایگاه عاطفی خود نزد دیگری، موقعیت شغلی، تحصیلی و... به حسادتورزی روی میآورد. برای فرد حسود فرقی ندارد شما یک بطری جدید آب دستتان گرفتهاید یا یک گوشی تلفن همراه گرانقیمت؛ او حسدش را میورزد که در واقع راه فراری است در برابر پیشرفتهایی که نداشته است. حسود آرامش ندارد؛ دائم در فکر است که فلانی و بهمانی چه دارد تا او با بیارزش تلقیکردن آن دارایی، بکوشد سطح افراد را پایین بیاورد و با آن فرد یکسان شود. موضوعی که ما هم امروز میخواهیم در این پرونده مشروح به آن بپردازیم.
ما از همان دوران کودکی طعم حسادت را چشیدهایم. حتما در مهمانیای حضور داشتهاید که دو کودک در آنجا بر سر اسباببازیهایشان به گریه افتادهاند. یا خاطراتی از حسادت کودکی به خواهر یا برادر تازهمتولدشدهاش شنیدهاید یا خودتان آن را تجربه کردهاید. حسادت در کودکان در حدود سهسالگی با واکنشهایی مانند عصبانیت و پرخاش بروز پیدا میکند. پدرومادرها میتوانند از برانگیختن حس حسادت در کودکان برای تشویق آنها به فعالیتهای مثبت استفاده کنند. چند راهکار دراینباره وجود دارد:
اگر پدرومادر نکوشند حسادت کودک در مسیر درست پیشرفت او قرار بگیرد، این رفتار ناپسند در درونش نهادینه میشود و با همان روحیه به جامعهای بزرگتر از خانواده پا میگذارد. از این مرحله به بعد دیگر حسادت، هم آثار فردی دارد و هم اجتماعی.
نخستین نشانه فردی حسادت، غم و اندوه است. در کتاب «غررالحکم و دررالکلم»، از امامعلی (ع) نقل شده است: «کسی که حسدش زیاد باشد، اندوهش طولانی است.» افزون بر این، فرد حسود همیشه عصبانی است و تندرستیاش در خطر است. همچنین فرد حسود نزد مردم منفور است و عمرش کوتاه میشود. تصور کنید همین افراد به اجتماع پا بگذارند. در کشتی جامعه است که دیگر هرکسی نمیتواند بگوید من فقط جای خودم را سوراخ میکنم، بلکه هر اقدام فردی، آثار جمعی دارد. در جامعهای که حسادت در آن رواج یافته است، مسیر پیشرفت روشن نیست و امنیت اجتماعی نیز بههم میریزد.
اگر حسد در وجود ما جرقه زد، همانموقع با یک فنجان آب، آتشش را خاموش کنیم. روانشناسان بر این باورند که ریشه حسادت، ضعف اعتمادبهنفس است. افراد حسود سعی میکنند با خرابکردن چهره کسانی که در سطح بهتری از آنها هستند، خودشان را بالاتر و بهتر جلوه دهند. آنها مدام در تلاشاند که موازنه منفی ایجاد کنند و بهجای کوشش برای رسیدن به سطوح بالاتر، آنهایی را که در سطح بالا هستند، به پایین میکشند تا بهاصطلاح باهم در یک سطح قرار بگیرند. اگر فکر میکنید نشانههایی از حسادت را دارید، به شیوههای درمان آن نگاهی بیندازید.
نخستین کار برای درمان حسادت این است که آن را بپذیریم. حسادت رفتاری طبیعی است و اتفاق میافتد. پس بهتر است در این حس با خودمان صادق باشیم و قبول کنیم که چنین حسی در ما هم وجود دارد.
مقایسه کردن بدترین انتقامی است که میتوانیم از خودمان بگیریم. بهتر است از مقایسه خود با دیگران پرهیز کنیم. اینکه بخواهیم مدام خود را با دیگران مقایسه کنیم ما را از پا درمیآورد. بهتر است به خود یادآوری کنیم که هر شخصی راه متفاوتی را در زندگی دارد و انتخاب روش زندگی بر اساس نقاط قوت و ضعف افراد صورت میگیرد.
از حسادت برای خود یک انگیزه بسازیم. حسادت زمانی بروز میدهد که فردی کاری را انجام داده است که ما به هر دلیل نتوانستهایم آن را انجام دهیم. بهتر است با خود بگوییم اگر شخص دیگری از عهده این کار برآمده، من هم میتوانم.
عادت به تعریف کردن از دیگران بخش مهمی از روشهای درمان در حسادت محسوب میشود. اینکه بتوانیم از موفقیتهای کوچک دیگران تعریف کنیم، این اخلاق را در ذهن ما زنده نگه میدارد و سبب میشود اضطراب کمتری به خود وارد کنیم.
بهتر است تعدادی توانایی ریز و درشت در خودمان بیابیم و بکوشیم به آنها بها دهیم و به اوجگیری این تواناییها کمک کنیم.
خوشبختی واژهای است که بسیاری از افراد از آن فرار و فکر میکنند: خوشبختی فقط برای دیگران است. بنابراین، اعتراف به خوشبختی بخش مهمی از درمان حسادت است. کارشناسان میگویند یک فرد طبیعی باید بتواند برای خوشبختی خود ارزش قائل شود.
بهتر است حسرت زندگی افراد را نخوریم و بدانیم که آنچه به ظاهر دیده میشود در داخل متفاوت است.
باید بابت داشتههایمان هرچقدر کم، شکرگزار باشیم. این روش ناخودآگاه ما را از حسادت دور و متوجه داشتههایمان میکند.
موضوع مهم دیگر این است که در ایدهآلهای زندگی خود بازنگری و دلیل و ریشه حس حسادت را پیدا کنیم. اینکه در زندگی چه هدفی داریم و چقدر به آن نزدیک شدهایم.
فرد حسود بهجای اینکه در برابر دارایی دیگران احساس تهیبودن کند، باید عزت و کرامت نفس داشته باشد. همچنین باید بهجای دشمنی، با دیگران دوستی کند.
اگر فردی نمیخواهد همواره در آتش نگرانی و افسردگی بسوزد، باید به این حقیقت ایمان بیاورد که نعمتهای الهی نسبت به بندگان، همیشگی و بیشمار است؛ بنابراین حسادتورزیدن راه دستیابی به آن نعمتها نیست.
حسد آفت دین، ازبینبرنده ایمان و خوبیها و منشأ بسیاری از گناهان است. همچنین باعث خروج فرد حسود از ولایت و دوستی ذات حقتعالی و پذیرفتهنشدن طاعت، توبه و شفاعت میشود.
خداوند هر نعمت دنیوی و اخروی را از روی رحمت، عدالت، حکمت و امتحان به بندگان میدهد. فرد حسود باید بداند که اگر فردی از آنها بیبهره است، براساس حکمتهای الهی مانند امتحان یا بالابردن درجات روحی و اخروی است.
رازونیاز بهترین و مؤثرترین شیوه برای ازبینبردن بیماریهای روحی و روانی مثل حسادت است. امامسجاد (ع) در رازونیازش با ذات حقتعالی میفرمود: خداوندا به تو پناه میبرم از طوفانیشدن حرص و شعلهورشدن خشم و غالبشدن حسادت.
اگر مطمئنید همکاران شما افراد حسودی هستند که مانع موفقیت شما در محیط کار میشوند، این روشها را امتحان کنید.
دو راهکار مناسب دیگر هم هست؛ نخست اینکه سکوت طلایی را رعایت کنید و دوم اینکه اگر همه راهکارها را آزمودید و جواب نگرفتید، فرد حسود را نادیده بگیرید.