معصومه متیننژاد | شهرآرانیوز؛ عصبی و برآشفته است و زیرلب غرولند میکند: «تقصیر خودمه که بهش رو دادم. میدونم بعد از این چهکار کنم.» سرش را داخل گوشیاش میکند و دوباره ادامه میدهد: «اینقدر آیکییو داره که بفهمه منظورم کیه.»
این غر زدنها بیست دقیقهای ادامه پیدا میکند. مجبور میشوم، علت این همه بیقراری را بپرسم. داستان از این قرار است که دوست مشترکی پایش را از خط قرمزهای او رد کرده و به درون زندگی خصوصیاش سرک کشیده است. موضوعی که او را تا سرحد جنون عصبانی کردهاست.
قصد ندارم آتش خشمش را با بهرُخ کشیدن اشتباههای خودش شعلهور کنم، برای همین سکوت میکنم، ولی خوب میدانم قصه از کجا آب میخورد. او از آن دسته آدمهایی است که، آب هم که میخورد آن را استوری میکند و با دیگران به اشتراک میگذارد.
کمتر کسی است که نداند او چرا از همسر قبلیاش جدا شده و چگونه با همسر فعلیاش ازدواج کردهاست. این نوع رفتارها این روزها عادت خیلیها شده است و آدم نمیفهمد حساب این افراد با خودشان و دیگران چندچند است! آیا میخواهند دیگران درباره اتفاقهای زندگیشان نظر بدهند یا ندهند؟ آیا این رفتارهایشان نشانهای از راحتی و صمیمیت با دیگران است یا نوعی جلبتوجه است؟ موضوعی که ما هم آن را با الهام اعلمیدوست، روانشناس بالینی، درمیان گذاشتیم و شما درادامه چکیدهای از آن را میخوانید.
پیش از اینکه درباره حدومرز حریم خصوصی باهم صحبت کنیم، اجازه بدهید تعریفی از این محدوده ممنوعه داشتهباشیم. حریم خصوصی محدوده امنی است که آدمها ترجیح میدهند آن را اختصاصی برای خودشان نگهدارند و کسی در آن سرک نکشد. محدودهای که در آن بازخواست نمیشوند و کسی هم حق ندارد بدون رضایت آنها وارد شود یا کسب اطلاع کند.
حریم خصوصی برای هر فردی متفاوت از دیگری تعریف میشود، برای نمونه محدوده ممنوعه برای ورود به زندگی افراد درونگرا بسیار بیشتر از افراد برونگراست. همچنین این مسئله از موضوعهای دیگری مانند فرهنگ، قومیت و مذهب هم متأثر میشود، یعنی حریم شخصی برای افراد مذهبی بستهتر از افراد غیرمذهبی است. پس در ارتباطاتی که داریم باید به این مسائل هم توجه خاصی داشتهباشیم.
گذشته از ویژگیهای فردی و فرهنگی و مذهبی که حریم خصوصی افراد را مشخص میکنند، تجربههای شخصی هم در تعیین این موضوع تأثیرگذارند. برای نمونه افرادی که احساس صمیمیت زیادی با دیگران دارند تا زمانی که این صمیمیت برایشان آسیب و دردسری ایجاد نکند، محدوده حریم خصوصی خود را بازتر و شامل موضوعهای بیشتری میکنند و بهمحض اینکه قضاوت شوند یا از آن آسیبی ببینند، آن را محدود و میبندند.
حریم خصوصی برای همه فضای امن روانی و احساس آرامش ایجاد میکند، چون ما نمیتوانیم همه ویژگیها و اسراری را که داریم برای همه بهطور کامل بازگو کنیم، برای نمونه همه ما در زندگی داشتههایی داریم که باید برای همیشه بین خودمان و خدایمان بماند. چیزهایی که نمیخواهیم حتی نزدیکترین افراد به ما هم درباره آنها چیزی بدانند یا تا زمان مشخصی از آن مطلع شوند، بنابراین محدوده حریم خصوصی متناسب با افراد و موضوعها مشخص میشود.
باوجود اینکه محدوده حریم خصوصی برای همه متفاوت است، میتوان بهراحتی متوجه حدوحدود آن شد، برای نمونه وقتی با کسی صحبت میکنید و به مانع نامرئی در ارتباطتان برمیخورید که سبب رنجش طرف مقابل میشود، باید بدانید که به محدوده حریم خصوصی فرد نزدیک شدهاید و باید متوقف شوید. جوابهای منفی و سربالا و پیچاندن، نمونهای از موانعی است که صحبتش را کردیم و به شما هشدار ورود به محدوده ممنوعه را میدهد.
این خود ما هستیم که محدوده حریم خصوصیمان را مشخص میکنیم، برای نمونه وقتی عکس یا مطلبی را درباره خودمان در فضای مجازی منتشر میکنیم، درحقیقت دریچه دوطرفهای را به سوی دیگران باز کردهایم تا آنها وارد آن شوند. پس باید انتظار هرگونه واکنش و دخالتی را هم از سوی دیگران داشتهباشیم و از اظهارنظرهای آنها ناراحت نشویم.
واکنشی که هرکدام از ما به شکسته شدن حریم خصوصیمان نشان میدهیم، متفاوت از دیگری است و میتواند از یک آزردهشدن ساده تا طلاق و جدایی باشد. معمولا دیگران از رفتار سرد
یا منفی ما متوجه میشوند که وارد حریم خصوصی ما شدهاند، ولی اگر کسی این محدوده را نادیده بگیرد، لازم است که به او مستقیم تذکر بدهیم. این موضوع حتی درباره همسران هم صادق است.
باوجود اینکه عبارت حریم خصوصی در متون دینی وارد نشدهاست، آموزهها و احکام بسیاری درباره آن داریم که ورود به آن را زشت میداند و نهی میکند، مانند نهی از تجسس و کنجکاوی در امور شخصی دیگران، حفظ آبروی مؤمن، حرمت غیبتکردن، نهی از سوءظن به دیگران و استراق سمع و ممنوعیت ورود بدون اجازه به خانه دیگران. ازاین رو، حفظ حریم خصوصی دیگران را باید یک واجب شرعی هم دانست.
اگر تصور میکنید در رابطه نزدیکی مانند دوستان بسیار صمیمی، زن و شوهرها یا والدین و فرزندان، چیزی به اسم حریم خصوصی نباید وجود داشتهباشد، درست نیست. در این رابطهها محدوده حریم خصوصی بسیار کوچکتر است، ولی وجود دارد. خیلی وقتها همین بیتوجهی به حریم خصوصی سبب دلخوری و مشاجره میشود، برای نمونه گذشته همسرتان و مسائل مربوط به خانوادهاش بخشی از حریم خصوصی اوست که نباید بدون اجازه به آن سرک کشید.
کنجکاوی در ذات همه ما وجود دارد، ولی باید بیاموزیم که بر کنجکاوی خود درباره دیگران غلبه کنیم و به حریم خصوصی آنها احترام بگذاریم، برای نمونه باید یاد بگیریم که در مکانهای عمومی مانند مترو و اتوبوس به صفحه تلفن همراه دیگران خیره نشویم یا تا پیش از اینکه از ما نظرخواهی کنند، درباره زندگی شخصی شان نظر ندهیم یا بیخبر و بیاطلاع به خانه کسی نرویم و بدون اجازه او به تلفن همراهاش دست نزنیم.