تولید، انتشار و دریافت پیام، ۳ مقوله اصلی در رسانههای امروزی است. هماکنون مخاطبان با انبوهی از پیامهای تولید و منتشرشده روبهرو هستند و اگرچه به نظر میرسد حق انتخابشان افزایش یافته است، از سوی دیگر چالش اطلاعات انبوه و نبود امکان انتخاب بهینه، اطلاعات غیرضروری و کذب آنها را تهدید میکند. رسانهها نیز خاصیت همهگیرشدن و افزایش مخاطبان را در سر میپرورانند و در این مسیر به هرچه در مسیرشان باشد، متوسل میشوند. رسانه هرچقدر رشد میکند و بر مخاطبانش افزوده میشود، نیازمند آن است که سلیقههای مختلف را در نظر بگیرد و از موارد خاص و جزئی گذر کند.
در ساختار سیاسی و اجتماعی جوامع نقش کلیدی ایفا میکنند و از سطوح محلی و خرد فاصله میگیرند. اینگونه است که چالشهای بین رسانههای محلی و ملی شکل میگیرد. رسانههای محلی تلاش میکنند وامدار محلیبودن و اثرگذاری بر جامعه محلی باشند؛ در عین حال که از قدرت رسانههای ملی نیز نگراناند. رسانههای محلی فرصتهایی نسبت به رسانههای ملی و بینالمللی دارند. برای مثال این رسانهها قدرت ارتباطگیری بیشتری با بافت و بدنه اصلی جامعه دارند؛ بنابراین میتوانند نیازهای بیشتری از جامعه محلی را پوشش دهند. وقتی به صفحات روزنامههای محلی نگاه میکنیم، مطالبی را میبینیم که با آنها ارتباط بهتری برقرار میکنیم؛ چرا که در اطراف ما رخ داده است و برای ما غریبه نیست. وقتی شهرها رشد میکنند و به کلانشهر تبدیل میشوند، رسانههای محلی قدرت مانور بیشتری مییابند و بنابراین بهتر میتوانند مسائل شهر را پوشش دهند. مدیران شهری و استانی نیز برای اطلاع از وضعیت شهر و مسائل آن بیشتر به این رسانهها رجوع میکنند. گویی این رسانهها مسیر مهمی برای ارسال اطلاعات جامعه به این افراد هستند؛ بنابراین امکان پیگیری و رفع مشکلات جامعه محلی نیز بیشتر و بهتر فراهم میشود. با رشد و توسعه فناوری و افزایش سرعت تولید، انتشار و دریافت اخبار، رسانههای محلی این امکان را دارند که سریعتر از رسانههای بزرگتر، این اخبار را پوشش دهند و جامعه را به آن آگاه سازند. توزیع رسانههای محلی با چالشهای کمتری روبهرو است و این رسانهها از شاخص دسترسپذیری بیشتری برخوردارند؛ بهطوریکه در بیشتر مراکز توزیع امکان دسترسی به آنها وجود داشته و این شاخص باعث میشود رسانه محلی پایدار بوده و محل رجوع شهروندان و مدیران باشد. به دلیل کاهش حجم محتوا، حملونقل ارزانتر و دسترسی بهینه مخاطبان، در بخش درخور توجهی از زیرساختها، این رسانهها ارزانترند و صرفه اقتصادی دارند. البته یکی از مهمترین چالشهای این رسانهها نیز تأمین مالی هزینههای آنهاست. در مجموع ضریب هزینهکرد مالی برای رسانههای محلی در قبال رسانههای ملی پایینتر است. رسانه محلی همچون هر رسانه دیگری نیازمند پوشش موضوعات جامعه پیرامون خود است و تلاش میکند مسائل مبتلابه و مهم محلی را پوشش دهد. این مسائل هرچه به سطح رسانههای ملی حرکت میکنیم، از ارزش اهمیت آن کاسته میشود؛ بنابراین رسانههای محلی میتوانند موضوعات مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و سیاسی محلی را پوشش دهند، که بیشتر در سطح رسانههای ملی خبری از آنها نیست. شاید مهمترین عنصر این رسانهها هویتبخشی و تقویت هویت جامعه پیرامون است.
رسانههای محلی با پوشش موضوعات محلی، بازانتشار تاریخ محلی و فراهمسازی گفتگو پیرامون مسائل خاص محلی، هویت شهرها و روستاها و جامعه پیرامون را پوشش میدهند که در سطح رسانههای ملی امکانپذیر نیست و اهمیت درجه چندم دارد. فراهمسازی بستر تبلیغات و اطلاعرسانی مشاغل محلی نیز باعث میشود این رسانهها رونق اشتغال را در سطح محلی فراهم کنند و هم برای مشتریان و هم برای تولیدکنندگان بستر مناسبی باشند.
رسانههای ملی، اما ناچارند به اشتغال در سطح کلان بپردازند و حامی تولیدات سطح کلان باشند تا خرد. این رسانهها امکان دیدهشدن خبرنویسان، شهروندان و فرهیختگان محلی را نیز فراهم ساختهاند و قلمهای بیشتری را به کار میگیرند. البته این رسانهها با چالشهایی همچون تکرار خبرهای رسانههای کلان، بودجههای کمتر و ضعیفتر، اعمال قدرت نهادها و افراد محلی، اثرگذاری ضعیف در سطح ملی و اولویتندادن به مسائل کلان نیز روبهرو هستند. به نظر میرسد نباید رسانههای محلی را رقیب رسانههای ملی دانست و سمت و سوی آنها را از این رسانهها جدا کرد و باید به دلایل مختلفی که در این نوشتار آمد، از آنها حمایت کرد.