الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ با پرده برداری از مجموعه مجسمههای میدان جانباز در ۱۵ سال پیش، بارقههای امید برای تغییر نگاههای کلیشهای در خلق آثار حجمی حوزه دفاع مقدس درمیان جامعه هنرهای تجسمی مشهد روشن شد. آثاری که تا پیش از آن در مشهد ساخته شده بود، تنها شامل سردیس و مجسمههایی بدون کنش از چهرههای سرداران جنگ بود، حال آنکه به باور بسیاری از هنرمندان، هنر مجسمه سازی، ظرفیتهایی بیش از این دارد و میتواند با خلق صحنهها و رویدادهای هشت سال دفاع مقدس به صورت روایی و داستان گونه، تأثیر عمیقی بر بیننده بگذارد.
با اینکه ساخت سردیس از چهرههای سرداران مشهدی دفاع مقدس نیز در جای خود لازم و ضروری است، به نظر میرسد در این سال ها، مدیران تنها بر همین بخش تمرکز کرده و از ساخت آثار حجمی روایی غافل شده اند. به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، با سه هنرمند فعال مجسمه ساز در این حوزه که آثارشان در مشهد جانمایی شده است، گفتگو کردیم و از آنها درباره وضعیت مجسمه سازی و لزوم تغییر نگاه مدیران به آثار حجمی در حوزه دفاع مقدس و ساخت سردیسهای سرداران شهید پرسیدیم.
تا پیش از تاسیس مدیریت امورهنری شهرداری مشهد در سال ۸۶، تنها چند اثر حجمی با موضوع ایثار و شهادت در فضاهای شهری مشهد خودنمایی میکرد که البته همان چند مجسمه اغلب با موضوع دفاع مقدس نبود؛ مجسمه فایبرگلاسی شهید هاشمی نژاد، ساخته رضا صفاری که در باغ ملی نصب شده بود و مجسمه بتنی شهیدمطهری که کار استاد افشین اسفندیاری بود و در میدان معلم جانمایی شده بود.
در این سال همچنین از یادمان جدید جانباز در میدان جانباز رونمایی شد. این یادمان را که شامل پنج پیکره است، استاد افشین اسفندیاری در مدت دو سال طراحی کرد و از جنس بتن و به وزن ۲۰ تن ساخته شد؛ جانبازی که پرچم اسلام را به دست گرفته است، جانبازی با مشت گره کرده به سوی دشمن و درحال تکبیر گفتن، فرماندهای که فرمان حمله در صحنه جنگ را میدهد، رزمندهای که درحال هجوم به دشمن و مبارزه با سلاحهای شیمیایی است و رزمنده دیگری که یک مجروح جنگی را در بغل دارد، پنج پیکرهای هستند که در این یادمان، قصهای را روایت میکنند.
بعد از آن، اما اثر روایی دیگری در این حوزه ساخته نشد و تمام آثار بعدی، سردیسهایی از سرداران و چهرههای مشهور جنگ بودند، چنان که از سال ۸۸ تا ۹۹ در حوزه شهادت و ایثار، ۴۳ سردیس و نشان ساخته شد که در میان آن ها، بعضی آثار مربوط به شهدای انقلاب اسلامی و نیز شخصیتی، چون میرزاکوچک خان جنگلی است.
امیرمهدی وثوق، از هنرمندان تجسمی مشهد که ساخت ۱۴ سردیس و ۲ المان با موضوع ایثار و شهادت را در کارنامه دارد، به شهرآرا میگوید: مشهد یکی از قطبهای مجسمه سازی ایران است و تعداد آثار مجسمه با موضوع دفاع مقدس در این شهر کم نیستند، ولی باتوجه به وسعتی که این شهر دارد، این آثار زیاد هم به شمار نمیآیند.
او با بیان اینکه مجسمه سازان مشهدی به ساخت آثار روایی علاقه دارند، میگوید: شما میتوانید از بعضی حرکات محدود برای برخی مجسمهها استفاده کنید. در سردیس، تنها اتفاقی که میتواند بیفتد، چرخش سر به طرفین و بالا یا پایین بودن آن است و دایره وسیعی برای حرکت ندارد. درنهایت میتوان روی برشهایی از پایه مجسمه، کارهای کوچکی کرد. ولی دایره وسیعی برای کنشهای هنری وجود ندارد که بتوان کار کرد. اما اگر فضاهای وسیع تری داشته باشیم و البته منابع مالی بیشتری تزریق کنیم، بی شک مجسمههای چندفیگوره، خیلی جذابتر و تأثیرگذارترند.
وثوق که عضو هیئت مدیره انجمن صنفی هنرهای شهری مشهد نیز هست، مطالبه عمومی برای ساخت آثار حجمی دفاع مقدس در شهر را یک ضرورت میداند، اما باور دارد که این مطالبه با ساخت تعداد زیادی مجسمه یا تبلیغات تحقق نمییابد. او تاکید میکند: ابتدا باید فرهنگ ایثار با استفاده از قالبهای مختلفی مانند پویانمایی، بازیهای یارانه ای، فیلم، کتاب و... به نسل امروز شناسانده شود، وگرنه ساخت تعداد زیادی مجسمه از چهرههای ناشناخته یاکمترشناخته شده این حوزه، چندان نمیتواند تأثیرگذار باشد.
او میگوید: مجسمه هر فردی که تأثیری بر زمان خودش و بر جامعه خودش گذاشته است، باید ساخته شود.
اما اگر از نظر هنری قرار است اتفاقی بیفتد، باید قبل از آن اسطوره سازی شود؛ مانند ساخت فیلمهای مختلف، پویانمایی ها، بازی ها، تبلیغات و بسترهای مختلف آن، تئاتر و بسترهای مختلف آن، تا فرهنگ ایثار و شهادت آنها برای مردم بیشتر ترویج شود و آنها بیشتر شناخته شوند؛ مانند سردار شهیدسلیمانی که آن قدر تبلیغات درباره او گسترده بود و اسطوره سازی شد که اکنون هرکسی در هرجای ایران و دنیا مجسمه او را ببیند، به راحتی میشناسد و عقبهای هم در ذهنش درباره وی وجود دارد. این اتفاق باید درباره تمام
شهدا بیفتد.
مرتضی دستجردی، دیگر هنرمند مجسمه ساز مشهدی که چندین کار حجمی با موضوع شهدا و دفاع مقدس در شهرهای مختلف کار کرده است، نیز بر ظرفیت هنر مجسمه سازی در خلق روایت و قصه تاکید میکند. او میگوید: در مجسمه، بعد سوم وجود دارد. شما میتوانید دور اثر بچرخید و از زاویههای مختلف آن را ببینید، حتی مجسمه را میتوان لمس کرد، ولی در بقیه هنرها این بعد وجود ندارد. اتفاقات زیادی در دفاع مقدس رخ میداد که اکنون میتواند به صورت روایی به حجم تبدیل شود. اشخاص زیادی داریم که صلابت آنها را میتوان با فیگوراتیو بودن نشان داد و سردیس هم کمترین کاری است که میتوانیم در این حوزه بسازیم.
سازنده سردیس سردار شهید سلیمانی با تاکید بر ضرورت ساخت آثار حجمی روایی با موضوع دفاع مقدس در مشهد میگوید: باید پله پله جلو برویم. اگر کاری خوب باشد، مردم میایستند و مشخصات اثر را میخوانند. به نظرم باید کم کم از تولید المان که معضل بزرگ مجسمه سازی است و در همه کشور دارد فراگیر میشود، به سمت ساخت مجسمههای دائم و روایی برویم.
دستجردی یکی از دلایل اصلی کم شدن مجسمه سازی در مشهد را المانهای نوروزی میداند و میگوید: همیشه به ما میگویند مردم المانهای نوروزی را دوست دارند، ولی سطح سواد بصری و هنری مردم را تنزل میدهند. موقت بودن المانها باعث میشود کیفیت کار و ایده کاهش پیدا کند، درحالی که باید برعکس باشد؛ یعنی بیشتر، کارهای دائم ساخته شوند.
اگر از بسیاری از شهروندان بپرسید در یک میدان سه سال پیش چه المانی نصب شده بود، یادشان نیست، درحالی که حتی ممکن است با آن المان عکس هم گرفته باشند. ولی مجسمههای پارک ملت، باغ ملی یا مجسمه فردوسی یا نادرشاه را همه میشناسند؛ چون این مجسمهها دائمی هستند. از گذشته مانده اند و به هویت و نشانه آن منطقه تبدیل شده اند.
او برگزاری نخستین سمپوزیوم ساخت مجسمه مشاهیر و شهدا در مشهد در سال ۹۸ را اتفاقی خوب در این حوزه میداند و بر ضرورت ادامه آن تاکید میکند و میگوید: برگزاری رویدادهایی مانند سمپوزیوم، باعث پیشرفت و بهتر شدن کیفیت کارها میشود. بعد از سمپوزیوم سال ۹۸ به دلیل شیوع کرونا و تغییر مسئولان، سفارشها کمتر شد. اکنون تعداد سفارشها به اندازهای نیست که هنرمندان بتوانند از پس زندگی شان بربیایند. همه دنبال شغل دوم و کار دیگری هستند و درکنار آن مجسمه هم میسازند.
ابراهیم پاپی راد، هنرمند اهل بروجرد، نیز که سال ۹۸ با شرکت در سمپوزیوم مفاخر و شهدای مشهد، سردیس شهید فرامرزعباسی را ساخته است، میگوید: ما تاریخچهای طولانی در ساخت مجسمه برای فضاهای شهری نداریم، درحالی که شهرهای بزرگ و مدرن میطلبند که فضای خشک و بی روحشان را با هنر تلطیف کنیم.
او که سابقه ساخت بیش از ۲۵ سردیس از شهدا و مفاخر و مشاهیر ایران را در شهرهای مختلف در کارنامه دارد، میگوید: هر هنری جایگاه خودش را دارد. دیوار یک ساختمان، میطلبد که برروی آن، نقاشی دیواری از شهید اجرا شود و بولوار یا میدان فضای شهری، هم میطلبد که کار حجمی در آن جانمایی شود. در بسیاری از فضاهای شهری، خلأ هنری احساس میشود که میتوان آنها را با کارهای حجمی به ویژه در حوزه دفاع مقدس پر کرد.
او درباره تجربه اش از ساخت سردیس شهید فرامرز عباسی میگوید: ابتدا با شهید آشنا نبودم و برای ساخت اثری درمورد او خیلی تحقیق کردم. عکسهای کمی از زاویههای مختلف از شهید وجود داشت. ولی توانستم شخصیتی تقریبا نزدیک به وی را دربیاورم که خداراشکر خانواده شهید و دوستانش راضی بودند.
خیلیها یک چهره مظلوم از شهدا در ذهن دارند. البته شهدا مظلوم هستند، ولی من میخواستم جدیت، غیرت و شهامت و قدرت و صلابتی را هم که جزو ویژگیهای شخصیتی شهید فرامرز عباسی بوده است، در چهره او نشان دهم.