صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره قانع‌بودن که از اخلاق مثبت و پسندیده فردی به شمار می‌آید

  • کد خبر: ۱۲۷۱۰۹
  • ۰۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۱
قناعت نوعی اعتدال است. با قناعت می‌توان رضایت به کم داشت و راضی بود بر آنچه خداوند مقدر کرده است. قناعت، اکتفاکردن به اندک و نقطه مقابل اسراف است.

ملیحه ابراهیمی | شهرآرانیوز؛ دوروبرمان کم نیستند آدم‌هایی که از زندگی شاکی‌اند و مدام غرولند می‌کنند که چرا ثروت فلانی روزبه‌روز بیشتر می‌شود و ما هیچ تغییری نسبت به چند سال پیش نکرده‌ایم. این‌ها همان کسانی هستند که به ظواهر ماجرا تکیه زده‌اند و حاضر نیستند واقعیت‌ها را بپذیرند. گاهی بهتر است کمی موشکافانه‌تر ماجرا را دنبال کنیم. واژه‌های ثروت و فقر، دارا و ندار و... که میان عموم ردوبدل می‌شود، معنا و مفهوم متفاوتی دارد. پشت هرکدام از آن‌ها معنایی نهفته است. برای نمونه تعریف هر فرد در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی از واژه «قناعت» متفاوت است.

عده‌ای این امر را خداپسندانه می‌پندارند و گروهی قناعت را مصداق بارز خساست بیان می‌کنند؛ درحالی‌که بنا به گفته امیر مومنان علی (ع) در کتاب بحارالانوار: «شاکرترین مردم، قانع‌ترین آن‌ها و ناسپاس‌ترین آنان از نعمت‌ها، آزمندترین آن‌هاست». همچنین در این کتاب از امام مهربانی‌ها، حضرت رضا (ع) درباره آثار قناعت این‌گونه یاد شده است: «کسى که جز به روزى زیاد قناعت نکند، جز عمل بسیار او را کفایتش نباشد و هرکه روزى اندک کفایتش کند، عمل اندک هم کافی‌اش باشد.»

در تعریف قناعت بخوانیم

قناعت نوعی اعتدال است. با قناعت می‌توان رضایت به کم داشت و راضی بود بر آنچه خداوند مقدر کرده است. قناعت، اکتفاکردن به اندک و نقطه مقابل اسراف است. صفتی است که با تکرار و تمرین باعث خشنودی و راضی‌شدن به کم و نگه‌داشتن نفس از زیاده‌خواهی می‌شود. کافی است این اتفاق ملکه ذهنمان شود. برای نمونه در زمان خرید بهتر است این نکته ملکه ذهنمان شود که درست است چرخ خرید یک فروشگاه بزرگ را راه می‌بریم و از قفسه‌های مختلف گذر می‌کنیم، اما باید به اندازه نیاز خرید کنیم و از خرید اقلام غیرضروری خودداری کنیم.

قناعت از زیاده‌خواه‌نبودن تا رضایت

با درک درست از قناعت می‌توان برابر آیات و روایت‌های متعدد به معنای بی‌نیازی از دنیا و بسنده‌کردن به آنچه خداوند متعال عطا کرده است، جامه عمل پوشاند. از آثار قناعت زیاده‌خواه‌نبودن است. برای نمونه خیلی مواقع تلاش می‌کنیم که در ظاهر زندگی‌مان تغییر اساسی ایجاد کنیم. حاضریم خودمان را به قسط و قرض بیندازیم، اما خودرو مدل‌بالاتر بخریم. این عمل مصداق زیاده‌خواهی است که نقطه مقابل قناعت به حساب می‌آید. گاهی نباید برای فرار از وضعیتی که در آن هستیم، به هر ریسمان پوسیده‌ای چنگ بیندازیم.

رابطه قناعت با بخشندگی

یکی از شاخصه‌های اخلاقی افرادی که به دور از قناعت زندگی می‌گذرانند، این است که خداوند را رازق نمی‌دانند و به او توکل ندارند. از بخشش مالشان به نیازمندان ترس دارند و تصور می‌کنند با بخشیدن بخشی از مال از دارایی‌هایشان کم می‌شود. این افراد مصداق بارز زیاده‌خواهان هستند؛ درحالی‌که افراد قانع راضی هستند به رضای خداوند و از بخشش دریغ نمی‌کنند و اعتقاد قلبی دارند که خداوند متعال برای آن‌ها بهترین‌ها را جایگزین خواهد کرد. انسان قانع مصرف‌کننده نیست، ولی بخشنده است.

قناعت و اخلاق فردی

قناعت را می‌توان در اخلاق فردی هرکسی جست‌وجو کرد. استفاده بهینه از امکانات زندگی و دوری از زیاده‌روی در هزینه‌ها و مصارف نمونه‌های اخلاقی افراد قانع است. کافی است در خرید‌های ضروری زندگی کمی مدبرانه رفتار کنیم. به عنوان نمونه در زمان خرید لوازم گرمایشی به جای انتخاب نوع برقی که انرژی زیادی مصرف می‌کند، می‌توان به نمونه‌های گازی کم‌مصرف اکتفا کرد.

قناعت عزت و سربلندی را به همراه دارد. عزت نفس داشتن نقطه مقابل طمع و چشمداشت است که انسان را حقیر و ذلیل می‌کند. به خاطر بسپاریم که مردم با نگاه منفی به طمع‌کاران می‌نگرند، درحالی‌که افراد دارای مناعت طبع و عزت نفس در نظر همه عزیز و شایسته احترام هستند. افراد با این ویژگی راضی هستند به آنچه برایشان مقدر شده است.

فرق قناعت و خساست

حسادت و خساست از ویژگی‌های اخلاقی منفی است. گاهی خیلی از افراد به بهانه قناعت‌کردن برای یاری‌رساندن به دیگران از امکانات مالی و اعتباری خود دریغ می‌کنند و خساست به خرج می‌دهند، درحالی‌که قناعت نشانه مناعت طبع هر آدمی است و خساست و حسادت صفتی ناشایست است که ناشی از حقارت نفس و بروز خودخواهی است. گاهی در اطرافمان همسایه، برادر یا خواهر، دوست و آشنا را دیده‌ایم که نیازمند همراهی بوده‌اند، اما متأسفانه در دودوتاچهارتای ذهنمان قناعت را بهانه کرده‌ایم و از یاری‌رساندن به آن‌ها دریغ کرده‌ایم. برای نمونه فردی برای تهیه جهیزیه دست یاری دراز کرده است، اما برای آنکه از اندوخته‌مان کم نشود، با این دیدگاه که قناعت کرده‌ام و مالی را جمع کرده‌ام و شاید روزی به کار خودم بیاید، دست رد به سینه‌اش زده‌ایم.

نقش قناعت در خانواده

قناعت مصداق میانه‌روی و الگوی درست مصرف است که عامل محکم‌شدن پایه و اساس زندگی است. به گفته حضرت علی (ع)، «خوش‌ترین زندگی را کسی دارد که خداوند قناعت را ارزانی‌اش داشته است». بهتر است فرزندانمان را با این دیدگاه پرورش دهیم که به داشته‌هایشان قناعت کنند و شکرگزار نعمت‌های الهی باشند، حسرت زندگی دیگران را نخورند و به‌جای تنوع‌طلبی در تلاش برای بهبود وضعیت زندگی‌شان باشند.
فراموش نکنیم که رفتار‌های پدر و مادر در پیداکردن راه فرزندان برای آینده تأثیرگذار است.

پدری که خود را به آب و آتش می‌زند که مساحت خانه شخصی‌اش کمتر از باجناقش نباشد، نمی‌تواند آموزگار خوبی برای تعلیم قناعت به فرزندش باشد. همچنین مادری که برای رفتن به مهمانی حاضر است برای دخترش از همسایه طبقه پایین لباس قرض بگیرد تا چشم فامیل را دربیاورد، نمی‌تواند الگوی مناسبی برای ترویج فرهنگ قناعت در خانواده باشد.

نتایج قناعت

--- قناعت هم‌نشین کرامت و سربلندی است. انسان‌ها باید طوری رفتار کنند که از نعمت‌هایی که به آن‌ها عطا شده است، نهایت استفاده را ببرند.
--- افراد قانع از ادامه زندگی حتی در وضعیت سخت نگرانی ندارند. زیرا به خداوند توکل دارند.
--- افراد قانع اسیر هوای نفس نمی‌شوند. زیرا می‌دانند که بدترین نوع اسارت است.
--- قناعت نقطه مقابل طمع است. باید حرص جمع‌کردن چیزی را که به آن نیاز نداریم از خود دور کنیم.

آثار مثبت قناعت

--- رضایت به داشته‌ها و نعمت‌هایی که خداوند عطا کرده است.
--- استفاده درست از نعمت‌ها.
--- صبوری در وضعیت نامساعد معیشتی.
--- مقایسه‌نکردن خود با دیگران، دوری از چشم و هم‌چشمی و نادیده‌گرفتن داشته‌های دیگران.
--- احساس بی‌نیازی و قانع‌بودن به روزی‌ای که خداوند معین کرده است.
--- داشتن احساس آرامش و به‌دنبال آن آسایش‌داشتن.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.