صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نشست سوم هنر و تعارضات اجتماعی برگزار شد

  • کد خبر: ۱۳۰۴۱۴
  • ۲۷ مهر ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۶
سومین نشست از سلسله نشست‌های هنر و تعارضات اجتماعی با موضوع نقش مصرف فرهنگی در تحولات اجتماعی ایران معاصر با حضور حسین مهربانی‌فر، عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مهدی سیم‌ریز، مدیر انتشارات به‌نشر و سید مصطفی حسینی، هنرمند و گرافیست، برگزار شد.

نشست سوم هنر و تعارضات اجتماعی برگزار شد

سعید کریم‌پور | شهرآرانیوز، امروز،  ۲۷ مهر، حسین مهربانی‌فر در ابتدای این نشست با اشاره به پدیده مصرف و مصرف‌گرایی اظهار کرد: جامعه مصرفی پدیده‌ای است که تمام ابعاد زندگی ما آدمیان را در بر گرفته است. حتی نوع تعاملات اجتماعی ما نیز مبتنی بر مصرف است، اما آنچه مصرف را در سده معاصر متمایز می‌کند، در نسبت با سرمایه‌داری، هویت و سبک زندگی است. در فضای مدرن امروز ما خود را مدام با مصرف تعریف و بازتعریف می‌کنیم. آنچه این موضوع را توضیح می‌دهد، نظام سرمایه‌داری است.

وی درباره فرایند شکل‌گیری مصرف و مصرف‌گرایی در دوره معاصر ادامه داد: با رشد و انقلاب صنعتی و شکل‌گیری مهاجرت‌های گسترده از روستا‌ها و پدید آمدن شهر‌های نوین، با یکسری تفاوت‌ها در سبک زندگی شهروندان مواجه می‌شویم. در نتیجه این صنعتی شدن طبقات سرمایه‌دار و کارگر شکل گرفت. در چنین فضایی افراد برای تعریف خود به مقوله مصرف روی می‌آورند. باید توجه داشت انگاره سرمایه‌داری با اسطوره تولید حداکثری شکل می‌گیرد و همین موضوع یک عقلانیت مبتنی بر تولید را شکل می‌دهد و کم‌کم این عقلانیت بر عقلانیت ارزشی که مبتنی بر امور دینی است، تسلط پیدا می‌کند.

مصرف‌گرایی فرایند جهانی شدن سبک زندگی را رقم می‌زند

مهربانی‌فر با بیان اینکه در این شرایط یکی از مسائلی که به تعریف خود کمک می‌کند، پدیده مد و فشن است، خاطرنشان کرد: در چنین فضایی حتی برخی اندیشمندان سخن از مصرف تظاهری به میان می‌آورند؛ جایی که نمایش ثروت و دارایی به طور حداکثری رخ می‌دهد. طبقات دیگر هم دنبال سایرین از این موضوع تقلید می‌کنند و این موضوع یک چرخه از بالا به پایین را شکل می‌دهد. بعد از یک مدت یک مدل مد رو به افول می‌گذارد و سبک جدیدی مطرح می‌شود. البته برخی اندیشمندان نیز این علاقه به نمایش را ناشی از میل در جمع بودن می‌دانند.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی اضافه کرد: هنگامی که نظام سرمایه‌داری با انباشت کالا مواجه می‌شود، این انباشت کالا فضای رقابتی را می‌طلبد. در چین فضایی افکار عمومی نیز نیازمند مدیریت است. همه این رفتار‌ها مبتنی بر کسب سود حداکثری است. نهایتا این وضعیت جامعه‌ای را شکل می‌دهد که حیات و ممات آن مبتنی بر مصرف حداکثری است. همه این‌ها دست در دست هم فرایند جهانی شدن سبک زندگی را رقم می‌زند.

وی با اشاره به اینکه این روز‌ها مدت‌زمان تغییر و تحول در سبک زندگی بسیار کوتاه شده، تصریح کرد: سرمایه‌داری یک تصویر از خوشبختی را ذهن مخاطب ترسیم می‌کند که پشت آن یک اقتصاد سیاسی قرار دارد. سرمایه‌داری به خوبی این انگاره‌ها را مطرح می‌کند و همین موضوع هم به بقای آن کمک خواهد کرد.

صنایع فرهنگی در جهان مصرف‌گرای امروز یک فرصت برای ماست

مهربانی‌فر درباره نحوه مدیریت فرهنگی در فضای سرمایه‌داری کنونی عنوان کرد: آنچه در این فضا برای ما یک فرصت است، همین صنایع فرهنگی است. البته خیلی‌ها به این موضوع به مثابه تهدید می‌نگرند. این درست است که طرف مقابل به لحاظ تقدم، همراهی فناوری و سایر مولفه‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی از ما جلوتر است، ولی ما هم یک نگاه تهدیدمحور به این موضوع داریم؛ در حالی که این صنایع فرهنگی یک فرصت است. متاسفانه ما یک سبد مصرفی برای مخاطب در اختیار نداریم.

وی با بیان اینکه تناقض کنونی رخ داده در جامعه نتیجه تناقض نظام اندیشه با نظام تولیدات فرهنگی است، اظهار کرد: این یک چالش جدی برای ماست. این بی‌نظمی نظری به مجموعه‌های فرهنگی نیز تسری پیدا می‌کند. وقتی شرایط اینگونه باشد، نباید انتظار داشت هنرمندان تربیت شده این نظام اندیشه آن را غنی کنند.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی تاکید کرد: این تناقض زمانی حل خواهد شد که نظام اندیشه‌ای ما به یک نظام نمادین در تولید محصولات فرهنگی تبدیل شود. این زمانی اتفاق می‌افتد که دانشگاه ما مساله‌محور پیش رود.  

آیا نباید به این می‌اندیشیدیم که پیش از این باید کاری آماده می‌کردیم ؟

مهدی سیم‌ریز، مدیر انتشارات به‌نشر نیز در ادامه این نشست با اشاره به تحولات فرهنگی مربوط به قرن سیزدهم در ایران عنوان کرد: در اواسط قرن سیزدهم با یکسری مسائل جدید مواجه می‌شویم که ثمرات آن هنوز هم قابل مشاهده است. این عصر به دوره نیم‌قرنی حکومت ناصرالدین شاه قاجار باز می‌گردد. او یکسری گرایشات فردی خاص داشت که تاثیر آن به صورت سلسله‌وار در جامعه ما دیده شده است. ماجرا نیز از این قرار است که او عادت شبانه خاصی داشت که هم موسیقی گوش می‌کرد و هم کسی برای او قصه می‌گفت. ناصرالدین شاه اجازه می‌داد آن دسته زنانش که تمایل به شنیدن موسیقی و قصه را دارند نیز در اتاق مجاورش حضور پیدا کنند. در حال حاضر چند داستان معروف شامل امیر ارسلان نامدار، زرین ملک و جمشید ملک قصه‌هایی است که محصول همین داستان‌گویی‌ها بوده و توسط یکی از دختران ناصرالدین شاه که این داستان‌های شبانه را می‌شنیده، مکتوب شده است.

وی اضافه کرد: فخرالدوله، دختر سوگولی شاه، کسی بود که این داستان‌ها را مکتوب کرد و از همین رو او را نخستین رمان‌نویس زن ایران می‌دانند. این داستان‌ها به سرعت توسط وی به فضای اجتماعی راه پیدا می‌کند و کتاب‌های امیر ارسلان نامدار و رستم‌نامه پرفروش‌ترین کتاب‌های آن زمان می‌شود. در واقع این اخلاق شاه در ایجاد یک محصول فرهنگی تاثیر زیادی می‌گذارد.

سیم‌ریز تصریح کرد: مشابه همین موضوع در دوره حاضر نیز اتفاق افتاده است. در دوره کنونی بزرگترین حامی ادبیات بعد از انقلاب رهبری بوده است. در حال حاضر مقام معظم رهبری یکی از رمان‌خوان‌های حرفه‌ای است، اما متاسفانه رمان‌نویس‌های ما خوشبختانه یا متاسفانه به صورت ناخودآگاه هنگامی که می‌خواهند یک داستان را تالیف کنند، بعضا دنبال این هستند که مقام معظم رهبری بر اثر آنان یک تقریضی بنویسد. این موضوع هم دلایل مختلفی مانند افزایش فروش، حمایت از کتاب و... دارد. در واقع برخی بدون اینکه در نظر داشته باشند که نیاز مخاطب از این کتاب‌ها چیست، به مولفه‌های دیگری توجه می‌کنند و همین موضوع محصول را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در واقع در بسیاری از موارد افراد سراغ فاکتور‌های حمایتی می‌روند و ممکن است این فاکتور‌ها انطباقی هم با استاندارد‌ها نداشته و مورد نیاز جامعه هم نباشد. بخش قابل توجهی از اعتبارات سازمانی هم صرف همین موضوع می‌شود.

مدیر انتشارات به‌نشر با اشاره به اینکه در جریانات اخیر کشور خیلی از مراکز دنبال تولید محصول هستند، عنوان کرد: آیا نباید به این می‌اندیشیدیم که پیش از این باید کاری آماده می‌کردیم تا ثمره آن را امروز ببینیم؟ آیا اگر امروز کتابی در مورد زن و زندگی و... نوشته شود، این محصول را آن نوجوان وسط خیابان می‌پذیرد؟

وی تصریح کرد: به طور دقیق‌تر ما باید امروز این سوال را از خویش بپرسیم که در عرصه تولید که پیش‌زمینه مصرف محصولات فرهنگی است، چه کرده‌ایم؟  

در فضای فرهنگی منفعلانه عمل کرده‌ایم

پس از وی نیز سید مصطفی حسینی، هنرمند و گرافیست، با اشاره به اینکه معمولا در بررسی موضوع یک کالای مصرفی هیچکس در مورد مصرف کالای هنری و فرهنگی نگرانی ندارد، عنوان کرد: در واقع نهاد‌های مسئول خیلی نگران این نیستند که امسال مردم چقدر کتاب رمان یا کمیک خوانده‌اند. این موضوع به یک مساله پایه‌ای‌تر باز می‌گردد و آن این است که در ۴۰ سال اخیر در برخی حوزه‌ها انفعالی عمل کرده‌ایم؛ یعنی باید یک اتفاقی بیفتد تا سپس ما دنبال حل آن معضل برویم. در واقع یک حضور و حرکت فعالانه در این مسیر دیده نمی‌شود. در مساله فرهنگ و هنر و در سبد کالای فرهنگی این موضوع خیلی بروز بیشتری دارد.

وی ادامه داد: مثلا نهادی نبوده به این موضوع بیاندیشد که تعارضاتی در جامعه وجود دارد و حال باید در مورد این موضوع چاره‌اندیشی کرد. ما در شرایطی زندگی می‌کنیم که به این مسائل نمی‌پردازیم و با یکسری رقبا هم مواجه هستیم و اتفاقا رقبا به این موضوعات خیلی اهمیت داده و روی آن برنامه‌ریزی و به خوبی هم از آن استفاده می‌کنند. در چنین شرایطی که ما به این موضوع توجهی نداریم، دستمان هم خالی خواهد بود.

حسینی تاکید کرد: امروز نمی‌توان با جوان کف خیابان یک مسیر ارتباطی تعریف کرد چراکه باید این مسیر را در این ۴۰ سال می‌ساختیم. ما اساسا به حرکت فعال اعتقادی نداریم و به این موضوع قائل نیستیم که می‌توانیم تغییری ایجاد کنیم. به همین جهت هم خود را منشا اثر نمی‌دانیم. عموم واکنش‌های ما در رد پدیده‌هاست و یک حرکت تولیدی به معنای ایجابی آن نمی‌کنیم. در حقیقت پیش از مصرف ما در تولید مشکل داریم و علت آن هم این است که اعتماد به نفس تولید در ما نیست.

این هنرمند گرافیست اضافه کرد: به عنوان نمونه حکیم فردوسی یک شخصیت دارای اعتماد به نفس بود و در شرایطی تقریبا مشابه زمانه ما که یک فرهنگ بیگانه به کشور هجوم آورده بود، حرکت جدیدی را آغاز کرد که کار درستی هم بود. به طور کلی هنرمندی که می‌خواهد انقلابی و ایرانی باشد، باید اعتماد به نفس لازم را پیدا کند که می‌تواند کار کند. چرا باید منتظر باشیم که حتما اتفاقی رخ دهد و سپس کار را آغاز کنیم؟

حسینی با بیان اینکه وقتی باورمان شد که باید کاری کنیم، آن زمان متوجه ابزار‌ها و فرصت‌ها خواهیم شد، گفت: آن زمان است که به هنر به عنوان یک فرصت نگریسته می‌شود. آن موقع از این فرصت برای به حداقل رساندن تعارضات اجتماعی استفاده خواهیم کرد. امروز بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال مشاهده می‌شود جوانی که پای همین سیستم فرهنگی تربیت شده، هیچ زبان مشترکی با آن ندارد. اگر نگاه‌مان به هنر تغییر کرد و آن را فرصت دانستیم، خیلی کار‌ها خواهیم کرد.

برچسب ها: تعارض هنر نشست
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.