صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفتگو با هنرمندان مشهدی درباره لزوم احیای پاتوق‌های گفتگو

  • کد خبر: ۱۳۱۵۸۷
  • ۰۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۴
اهالی هنر از پیامد‌های نبود بستر‌های مناسب برای گفت وگوی مؤثر بین هنرمندان و دیگر گروه‌های فکری در مشهد می‌گویند.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ «دعوت به گفتگو» را این روز‌ها بیشتر از همیشه در ادبیات دولتمردان می‌شنویم. راه‌یافتن این کلیدواژه‌ها به ادبیات سیاسی، حتی اگر موقتی و به‌عنوان مسکنی برای شرایط پرالتهاب این روز‌ها باشد، پیامد مثبتی از اعتراض‌های اخیر محسوب می‌شود. زیرا تکرار یک کلیدواژه در بزنگاه‌های مختلف می‌تواند در طول زمان آن را به یک مطالبه عمومی تبدیل کند.

در این میان ضرورت گفت‌وگوی هنرمندان با یکدیگر و با دیگر گروه‌های فکری جامعه، بیش‌ازپیش احساس می‌شود. هنرمندان همیشه در شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه حضور داشته‌اند و این حضور اغلب به‌صورت طیف‌های فکری مختلفی نمود داشته که در تضارب آرا به ایجاد فضایی پویا در میان جامعه کمک کرده است. حالا، اما این طیف‌های فکری هنری برخلاف دهه‌های اول انقلاب، چندان با هم گفتگو نمی‌کنند، چنان‌که گویی کاری به کار هم که ندارند و هرکدام در دنیای ذهنی خودشان به سر می‌برند.

پاتوق‌های هنری مختلفی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در مشهد با حضور هنرمندان طیف‌های مختلف گرم و پرشور بود، چند سالی است یا به کل تعطیل شده است یا دیگر آن رونق گذشته را ندارد. نتیجه ایجاد فضایی سرد، دل‌مرده و گاه خصمانه بین هنرمندانی است که گویی فرسنگ‌ها از هم فاصله دارند و اتفاقات مختلف سیاسی و اجتماعی نیز روزبه‌روز بر عمق این شکاف می‌افزاید. ما در گزارش زیر با سه هنرمند شهرمان درباره همین موضوع صحبت کرده‌ایم و از آن‌ها خواسته‌ایم به ما بگویند چرا گفت‌وگوی بین هنرمندان اهمیت دارد و چطور می‌توان پاتوق‌های هنری را در مشهد احیا کرد.

چرا این روز‌ها هنرمندان با هم گفتگو نمی‌کنند؟

هنرمندان به عنوان افرادی که با خلق اثر هنری به دنبال بیان احساسات و عواطف خود نسبت به شرایط پیرامونی و تغییر در اندیشه‌ها و افکار آدم‌ها هستند، در بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه می‌توانند نقش رهبران فکری را ایفا کنند. آن‌ها با اثر هنری خود می‌خواهند با آدم‌ها حرف بزنند و با اندیشه‌ها ارتباط بگیرند؛ بنابراین زبان ارتباط را خوب می‌فهمند، اما چرا گاهی در ارتباط گرفتن با یکدیگر دچار مشکل می‌شوند؟

مهدی سیم ریز، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر و مدیر تولید انتشارات به نشر، سه دلیل عمده را برای این موضوع برمی شمرد. او می‌گوید: یکی از دلایل نبود تعامل مستمر بین هنرمندان دودستگی یا چنددستگی‌های حزبی بین هنرمندان به دلیل گرایش‌های سیاسی آن هاست. هنرمندان همیشه درباره اتفاقات سیاسی کشور و اجتماعی مواضع مختلف و متفاوتی داشته اند. این گرایش‌ها خواه ناخواه دسته‌های مختلف را مقابل هم قرار می‌دهد.

این هنرمند می‌افزاید: در بسیاری از موارد چنددستگی بین هنرمندان ناشی از مسائل درون گروهی است. مثلا در فضای تئاتر هنرمندی که با یک گروه کار می‌کند، اغلب از کارکردن با گروه‌های دیگر منع می‌شود، حتی در شرایطی که گروه خودش کاری برای انجام دادن نداشته باشد. او چشم وهم چشمی بین هنرمندان را دلیل دیگر فضای سرد بین آن‌ها می‌داند و می‌گوید: در سینما و تئاتر که کار به صورت فردی اصلا انجام پذیر نیست و تهیه کننده نقش مهمی در ماجرا دارد، بسیاری از اختلافات حول همین موضوع شکل می‌گیرد. زیرا باعث شده است یکدیگر را به تغذیه از منبعی متهم کنند که مورد پذیرش طرف دیگر نیست.

هنرمندانی که با خود و دیگران قهرند

چنددستگی‌های سیاسی و حزبی بین هنرمندان که این روز‌ها بیشتر از همیشه خودش را نشان داده است، بر شکاف‌های بین دیگر گروه‌های مختلف نیز افزوده است. در این میان از هنرمندانی که گرفتار قهر با یکدیگر هستند، تا چه حد می‌توان انتظار گفتگو با دیگر گروه‌های جامعه و ایفای نقش رهبری فکری را داشت؟

امیرمهدی حکیمی، نویسنده و فیلم ساز، در پاسخ به این سؤال، خلأیی را که امروز در فضای هنری جامعه وجود دارد ناشی از قطع ارتباط گروه‌های مرجع فکری در حوزه‌های مذهبی و دانشگاهی با هنرمندان می‌داند و می‌گوید: شاید به همین دلیل است که خیلی از هنرمندان تک بعدی می‌شوند و اطلاع دقیقی از تحولات و اتفاقاتی که در جا‌های دیگر رخ می‌دهد ندارند.

سید جلیل زهرایی، عکاس و مدرس پیش کسوت مشهدی، نیز کم رونق شدن جشنواره‌های هنری در سال‌های اخیر را دلیلی برای گفتگو نکردن هنرمندان با خود و دیگر گروه‌ها می‌داند و می‌گوید: در دهه ۶۰ و ۷۰ جشنواره فیلم و عکس تهران برگزار می‌شد که از همه استان‌ها در آن حضور پیدا می‌کردند. جشنواره‌های کشوری به منطقه‌ای و بعد به استانی تبدیل شدند. این جشنواره‌ها نه تنها فضای گفتگو بین هنرمندان را ایجاد می‌کردند که ارتباط هنرمندان با دیگر گروه‌ها را نیز تسهیل می‌کردند.

تأثیرگذاری پاتوق‌های هنری مشهد در گذشته

به اعتقاد برخی کم رونق شدن پاتوق‌های هنری مؤثر آن چنان که در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ در مشهد وجود داشتند تأثیر اجتناب ناپذیری بر دور شدن هنرمندان از یکدیگر در سال‌های اخیر گذاشته است. بسیاری از هنرمندان سال‌هایی را که در ساختمان قدیمی حوزه هنری در میدان دکتر شریعتی دور هم جمع می‌شدند و درباره موضوعات مختلف بحث و گفتگو می‌کردند، یا روز‌هایی را که انجمن‌ها و کانون‌های فرهنگی هنری دانشگاه‌ها محفل‌های پرشوری را با حضور هنرمندان مختلفی از طیف‌های گاه مخالف یکدیگر تشکیل می‌دادند، جز بهترین خاطرات هنری شان دسته بندی می‌کنند. مهدی سیم ریز دراین باره می‌گوید: بسیاری از اتفاقات بزرگی که ما در تاریخ فرهنگ و هنرمان به یاد داریم نتیجه همین پاتوق‌ها بوده است.

او می‌افزاید: پاتوق‌های الان اصلا با اتفاقات دهه ۶۰ و ۷۰ قابل مقایسه نیستند. مراکز حوزه هنری، کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا جلسات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ کدام دل نشینی آن سال‌ها را ندارند، چون تنوع در این جمع‌ها تقریبا به حداقل رسیده است. اغلب از یک طیف فکری اند و طیف‌های مختلف ترجیح می‌دهند با هم بر نخورند.

جلیل زهرایی نیز درباره تأثیری که پاتوق‌های هنری در سال‌های گذشته در ایجاد فضای گفتگو بین هنرمندان می‌گذاشت می‌گوید: حوزه هنری محل برخورد آرا و اندیشه‌های مختلف بود. خیلی از بزرگان در آن رفت وآمد می‌کردند، چون مدیران هنری این فضا را ایجاد کرده بودند. من این شانس را داشتم که با هنرمندان مختلف کار کردم. هنرمندان برای گرفتن یک سالن که بتوانند دور هم جمع شوند درگیر بروکراسی اداری نمی‌شدند، درحالی که وظیفه مدیر هنری این است که فضا در اختیار هنرمند بگذارد.

یک دست بودن پاتوق ها، پاشنه آشیل

وقتی از پاتوق‌های هنری حرف می‌زنیم، منظورمان چه نوع جمع‌هایی است؟ آیا گعده‌های دوستانه‌ای را که از تعدادی هنرمند یک سو و متعلق به یک طیف فکری تشکیل می‌شوند می‌توان پاتوق هنری نامید؟ آیا این گعده‌ها می‌توانند آن کارکرد تضارب آرا را که از یک پاتوق فکری انتظار داریم داشته باشند؟ امیرمهدی حکیمی در این باره به آسیب شناسی پاتوق‌های هنری مشهد می‌پردازد.

او مهم‌ترین نقطه ضعف گعده‌های کنونی را یک دست بودن آن‌ها می‌داند و می‌گوید: پاتوق‌هایی که فقط از یک طیف تشکیل می‌شوند دیگر پاتوق نیستند و گعده‌های فرقه‌ای و دسته‌ای و درونی هر طیف از هنرمندان اند. گروه‌های مختلف ارتباطات درونی خودشان را دارند، ولی این جمع‌ها آن کارکرد مدنظر ما را ندارند.

مدیرعامل مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی می‌افزاید: متأسفانه فضایی به وجود آمده است که هنرمندان از بیان نظرات خود در پاتوق‌ها هراس دارند. اگر این ترس همچنان ادامه داشته باشد، اوضاع از چیزی که امروز هست بدتر می‌شود. باید بگذاریم آدم‌ها با خیال راحت حرفشان را بزنند. این شرایط در اول انقلاب به صورت گسترده وجود داشت و طیف‌های مختلف در مناظرات با هم گفتگو می‌کردند. وقتی این اجازه را به آن‌ها نمی‌دهیم، نتیجه این می‌شود که حرف هایشان از جایی سر درمی آورد که دیگر در اختیار ما نیست. در فضای مجازی دیالوگ و گفتگو شکل نمی‌گیرد و هرکس برای خودش حرف می‌زند.

مهدی سیم ریز نیز به بعضی خط کشی‌ها که باعث ازبین رفتن تأثیرگذاری پاتوق‌های هنری شده است اشاره می‌کند و می‌گوید: بعضی از مراکز فرهنگی که وابستگی‌های خاص دولتی یا شبه دولتی دارند عملا با محدودیت‌هایی مانع حضور همه هنرمندان شده اند. حداقل اتفاقی که می‌افتد این است که برای مثال هنرمندی که نوع پوشش خاصی را انتخاب کرده است می‌داند که در فلان پاتوق هنری که متعلق به فلان جریان دولتی یا شبه دولتی است هیچ روی خوشی برای پذیرفتنش وجود ندارد. در طول زمان این رویکرد باعث ریزش هنرمندان در فضا‌های عمومی شده است.

حاکمیت و احیای اتاق‌های گفت وگوی هنرمندان

تقریبا تمام هنرمندان در اینکه دستگاه‌های فرهنگی برای ایجاد بستر‌های مناسب برای شکل گیری گفتگو بین هنرمندان نقش عمده را دارند هم نظر هستند. امیرمهدی حکیمی که این موضوع را یک ضرورت می‌داند می‌گوید: نهاد‌های فرهنگی باید محل‌ها یا پاتوق‌ها یا گعده گاه‌هایی برای نشستن دور هم بین هنرمندان و صاحبان اندیشه و طیف‌های مختلف ایجاد کنند. خانه هنرمندان شهرداری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری یا جا‌های مختلف می‌توانند این پاتوق‌ها را ایجاد کنند. این از مهم‌ترین ضرورت‌هایی است که در فضای هنری مشهد باید به آن بپردازیم.

سیم ریز هم در پاسخ به این سؤال که چطور می‌توان پاتوق‌های گفتگو را در فضای هنری مشهد احیا کرد می‌گوید: خوشبختانه جریان‌های فعلی سیاسی اجتماعی کشور دارد به سمت باز شدن فضا‌ها می‌رود. من خیلی به فضای بعد از انتقادات کنونی خوش بین هستم. فضای اعتراض و اغتشاش به هیچ وجه مورد پذیرش نیست، اما انتقادی که در دل همین اعتراض ایجاد شده شایان تأمل است و یکی از پیامد‌های مثبتش این است که نهاد‌ها و ساختار‌ها را متقاعد به پذیرش همه گرایش‌های فکری و سیاسی و اعتقادی خواهد کرد. کم کم به این نتیجه خواهند رسید که اگر می‌خواهیم آن وحدتی که همه به آن اعتقاد داریم باقی بماند، باید گوش شنیدن حرف ها، چشم دیدن سلیقه و پذیرش اعتقادات یکدیگر را داشته باشیم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.