آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ در کنار حب و عشقی که ما قلبا به امام رضا (ع) به عنوان، ولی نعمتمان داریم، کرامات و عنایاتی که امام رئوف (ع) در حق ما داشته اند، باعث شده است ما ایرانیها ارادتی خاص به حضرت شمس الشموس (ع) داشته باشیم و به اصطلاح تا کارمان گیر میکند، کبوتر دل را از دور و نزدیک روانه حرم حضرتش میکنیم. در این میان، اما ماجرای دلدادگی علما و اولیاءا... به امام مهربانیها حکایتی دیگر است؛ حکایتی که وقتی با عنایت حضرت پیوند میخورد، در کنار غبطهای که به جان مخاطب میاندازد، برگ زرینی دیگر از مثنوی انس و الفت با امام رضا پیش چشممان ورق میزند.
تاریخ از این عنایات و کرامات امام رضا (ع) در حق علما بی شمار ثبت کرده است که به برخی موارد آن در این نوشتار اشاره میشود. شاید ازجمله جذابترینهای آن، دو مکاشفهای است که علامه طباطبایی (ره)، صاحب «تفسیر المیزان»، در سایه الطاف رضوی داشته است علامه طباطبایی (ره) میفرمود: «همه امامان (ع) لطف دارند، اما لطف حضرت رضا (ع) محسوس است.» و نیز میفرمود: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی میشود، مشاهده میکند از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد.»
مرحوم آیت ا... شیخ محمدتقی انصاری همدانی میگفت: «با عطش خاصی از علامه خواستم از الطاف رضوی به شخص خود بگوید، اما امتناع کرد. پس از آنکه ایشان را به حق امام قسم دادم، فرمود اول اینکه: مدتی است نمیتوانم بخوابم، چون میبینم تمام اشیای اطراف مشغول به ذکر پروردگار هستند. درنتیجه حیا میکنم بخوابم «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ»؛ و دوم آنکه وقتی نماز میخوانم یک «سیدمحمدحسین» دیگری در عالم بالا نظاره گر به نمازم در پایین است (این است معنای الصلاة معراج المؤمن).»
آیت ا... العظمی بهجت (ره) که به بهجت العرفا شهرت دارد، درباره عنایات امام رضا (ع) به زائران خود ذکر کرده اند: «دیده و شنیده شده اشخاصی در مشاهد مشرفه به امامی که صاحب ضریح است، سلام کرده و جواب سلام را شنیده اند. شخصی گفته است: هروقت برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مشرف میشوم (شاید در هر سال یک زیارت بیشتر نمیکرده است) هر بار در زیارت اول، با وجود ازدحام جمعیت، تا ضریح راه برایم باز میشود، به ضریح نزدیک میشوم و زیارت میکنم و حضرت رضا (ع) خرجی راه و حتی مقداری پول برای خرید سوغات را نیز به من میدهند. در خانهای که ما در مشهد بودیم نیز علویهای بود که میگفت: هروقت که برای زیارت به حرم میروم، برای من هم راه به سوی استلام ضریح باز میشود.»
حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت، فرزند ایشان، نقل میکند به این شرح که روزی آیت ا... فهری، نماینده امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در کشورهای مختلف عربی، خدمت آیت ا... بهجت (ره) رسید و به ایشان گفت: بنده و شما از جوانی با هم رفیق بودیم، اما من در جوانی یک سید جوان خام بودم و عقلم نمیرسید که چگونه باید طی طریق کنم، اما شما در آن زمان با بزرگان نشستید و عقلتان رسید که باید چه کار کنید، اما بنده از شما گلهمند هستم که حق رفاقت را به جا نیاوردید و دست من را نگرفتید و اکنون هم که کار از کار گذشته، چون پیر شدم و توانی برای حرکت ندارم، اما اکنون مهمان شما هستم و از خانه تان نمیروم تا یکی از عنایات خاصی را که امام رضا (ع) به شما کرده است، بگویید. آیت ا... بهجت با شنیدن این مطلب به شدت منقلب شد و گفت: یک مرتبه که خدمت امام رضا (ع) مشرف شده بودم، ۱۰ مطلب را به من فرمودند که یکی از آنها را به شما عرض میکنم. حضرت فرمودند: «مگر امکان دارد که شخصی به ما پناه بیاورد و ما او را پناه ندهیم؟!»
مرحوم علامه حسن زاده آملی نیز بیان میکرد بر ایشان مکاشفه و حالی رفته که دریچههای علم بر ایشان گشوده شده است: «در عنفوان جوانى که در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فراگرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم. در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و به زیارت جمال دل آراى ولى ا... الاعظم ثامن الحجج (ع) نائل شدم.
در آن لیله مبارکه قبل از آنکه به حضور باهرالنور امام مشرف شوم، مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احباءا... بود و به من فرمودند: در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است. من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم، نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم. سپس به پیشگاه والاى امام هشتم، سلطان دین رضا (روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم) رسیدم و عرض ادب نمودم. بدون اینکه سخنى بگویم، امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى دانست، فرمودند: نزدیک بیا، نزدیک رفتم...»
درباره حکیم الهی قمشهای نیز نوشته اند: «بیشتر تابستانها به مشهد مقدس مشرف میشد و میگفت: هروقت امام رضا (ع) مرا خواسته است، میروم و هنوز بی دعوت نرفته ام. یعنی اینکه در عالم رؤیا میدید در رواق یا ایوان و صحن آن حضرت قرار دارد.
ایشان میگوید: در یکی از سفرهایم به مشهد مقدس، کنار ضریح رفتم و حضرت خواستم مرا به مقام «رضا» برساند. از حرم که بیرون آمدم، یک جیپ ارتشی به من زد، پرت شدم و دست وپایم شکست. فهمیدم امام خواسته مرا اجابت کرد. زیرا این تصادف، بهترین محک برای سنجش مقام رضا بود؛ لذا هیچ گله و اعتراضی نکردم. هم راننده ماشین را بخشیدم و هم سپاسگزار عنایت حضرت به خود شدم.»