صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مروری بر خصایل صدیقه‌کبری(س) | زندگی فاطمی، عبودیت محض است

  • کد خبر: ۱۴۲۰۸۷
  • ۰۷ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۲
وقتی به زندگی حضرت زهرا (س) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ایشان در همه ابعاد زندگی مسئله محبت و عاطفه را در اولویت قرار داده‌اند.

گلناز حکمت | شهرآرانیوز؛ اگر قرار باشد برای زندگی‌مان دنبال کسی باشیم که خوب زندگی کرده است، چه کسی بهتر از فاطمه‌زهرا (س) دختر پیامبر (ص) که ادامه راه و سیره رسول خدا (ص) در همه زمینه‌هاست. پیرو رسول خدا (ص) در بندگی خدا، تقوا و عبادت، حجاب، عفاف و... هستند. همه زندگی کوتاه حضرت (س) برای اسوه‌پذیری خاص زنان از ایشان است. امام زمان (عج) وجود مقدس حضرت فاطمه (س) را اسوه نیکوی خویش دانسته و فرموده‌اند: و فی ابنةِ رسول الله لیَ اسوةٌ حسنةٌ؛ همانا دختر رسول خدا (ص) برای من الگویی شایسته است.

خداوند روشنایی چشم او بود

پیامبر (ص) درباره حضرت فاطمه (س) می‌فرمودند: ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهرا (س) چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه‌چیز فارغ می‌کند. فاطمه (س)، دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه‌ای است به‌صورت انسان. آن‌گاه که در محراب عبادت می‌ایستد، نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می‌کند: «بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش از خوف می‌لرزد و غرق عبادت است!‌ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه (س) را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.»

در فراز‌هایی از مناجات او آمده است: «یا رب لیست من احد غیرک تئلج بها صدری و تسرّبها نفسی و تقرب‌ها عینی؛ خداوندا، احدی به‌جز تو سینه‌ام را وسعت نمی‌بخشد و نفسم را مسرور نمی‌نماید و هیچ‌کس جز تو چشم مرا روشنی نمی‌دهد.»
فاطمه (س) در برابر خداوند در رضایت کامل است، زندگی حضرت فاطمه (س) عبودیت محض است؛ وقتی پیامبر (ص) او را از حوادث جان‌سوز کربلا و شهادت امام حسین (ع) باخبر می‌کنند، ایشان آیه استرجاع می‌خوانند و می‌فرمایند: یا أبت سلمتُ و رضیتُ و توکلت علی‌الله؛ پدرجان، من تسلیم شدم و رضایت دادم و به خدا توکل می‌کنم.

ام‌ابی‌ها (س)

ما وقتی به زندگی حضرت زهرا (س) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ایشان در همه ابعاد زندگی مسئله محبت و عاطفه را در اولویت قرار داده اند، مثلا همیشه بعد از جنگ‌های پیامبر (ص) اولین کسی هستند که به استقبال ایشان با گریه می‌روند و زخم‌های بدن ایشان را مرهم می‌گذارند و کلماتی می‌گویند که تلخی جنگ را از پیغمبر (ص) دور می‌کنند.

مثلاً در جنگ احد که بسیار سخت بود، امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند که پیامبر (ص) آن‌قدر زخم داشتند که نماز عصرشان را نشسته خواندند، وقتی جنگ تمام می‌شود، حضرت زهرا (س) به استقبال پدر می‌آیند، چنان زخم‌ها را مرهم می‌گذارند و برای پدر مهربانی می‌کنند که پیامبر (ص) فشار جنگ را فراموش می‌کنند. پیامبر (ص) هم زهرایشان را «ام‌ابی‌ها (س)» (مادر پدرش) می‌نامند؛ و خدایی که به‌شدت کافی است

مرحوم علامه مجلـسـی نـقـل می‌کـند که دختران مسیحی و یهودی مدینه پشتوانه شان حضرت زهرا (س) بود. دختری مسیحی یک بار نزد حضرت می‌آید و به او می‌گوید که من عروسی ام است و هیچ چیز ندارم، اما دوست دارم شما که دختر پیغمبر (ص) هستید به عروسی من بیایید، حضرت نگاهی می‌کنند و به او می‌گویند که خداوند برای بندگانش کافی است، اما بعد از آن از اموالشان که البته کم هم نبود، جهیزیه بسیار مناسب و لباس عروسی تهیه می‌کنند و با چند نفر از زنان بزرگ هاشمی به عروسی این دختر مسیحی می‌روند. بعد در مدینه مطرح می‌شود که چطور این دختر جهیزیه کسب کرد و دختر پیغمبر (ص) در عروسی اش شرکت کردند.

حضرت زهرا (س) اموال زیادی داشتند. مانند: باغ‌های فدک، باغ‌های هفت گانه، بخش‌هایی از دژ المقوس، باقی مانده زمین‌های بنی نظیر، بازار مهروز، دژ سلالم، دژ وطیح، وادی القرای و زمین‌های تیماء که همه را حکومت مصادره کرد، حضرت (س) وصیت می‌کنند که مقداری از اموالشان را برای جهیزیه و ازدواج دختران و پسران فقیر قرار دهند و اندازه دیگری را مشخص می‌کنند که وقف فقرا و امور خیریه شوند بخشی از اموالشان را هم به همسران پدرشان بخشیده اند.

دسته‌گل‌های مادر

حضرت فاطمه‌زهرا (س) با فرزندانشان با کلمات محبت‌آمیز صحبت می‌کردند، بچه‌ها را یا قرّه عینی، نور چشمم و ثمرة فؤادی، میوه دلم صدا می‌کردند. همچنین به سفارش پیامبر (ص) بچه‌ها را دسته‌گل می‌دانستند.
فاطمه (س) با فرزندانشان هم‌بازی می‌شدند و هنگام بازی با استفاده از الفاظ و جملات مناسب، سعی در ساختن شخصیت کودکانشان و ارائه الگویی مناسب در زندگی برای آن‌ها داشتند.

پیوندی ابدی

حضرت فاطمه (س)، رابطه بسیار محبت‌آمیزی با همسرشان حضرت علی (ع) داشتند. در مقام اظهار محبت و علاقه به امام علی (ع) در زمان ظلم و ستم مردم بعد از رحلت پیامبر (ص) فرمودند: روحی لروحکَ الفدا و نفسی لنفسکَ الوقاء یا اباالحسن؛ علی جان، روح من فدای روح تو و جان من سپر بلا‌های جان تو.
عشق و محبت فاطمه (س) به همسرشان به‌اندازه‌ای بود که قبل از شهادتشان گریه کردند و به حضرت علی (ع) فرمودند: ابکی لما تلقی بعدی؛ به‌خاطر آنچه [از مشکلات و سختی‌ها]که پس از من به تو خواهد رسید می‌گریم.

به‌مانند پدر

حضرت زهرا (س) با فرزندشان امام مجتبی (ع) بازی می‌کردند و او را بالا می‌انداختند و می‌فرمودند:
إشبه أباک یا حسَن واخلَع عن الحق الوسن
واعبُد الهاً ذا منن ولاتوالِ ذالاحن
پسرم، حسن مانند پدرت باش؛ ریسمان ظلم را از حق بر کن. خدایی را بپرست که صاحب نعمت‌های متعدد است و هرگز با صاحبان ظلم و تعدّی، دوستی مکن.
حضرت زهرا (س) فرزندی مانند زینب (س) را تربیت کردند که بعد از عاشورا پیام شهیدان را زنده نگاه داشتند و در مجلس یزیدیان باشکوه و ابهت به پاسداری از خون شهدا پرداختند. با وجودی که عزادار و مصیبت‌زده بودند، هرگز در جایگاه ضعف قرار نگرفتند و در بیان حوادث کربلا فرمودند: ما رأیتُ الاّ جمیلاً؛ جز زیبایی چیزی ندیدم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.