صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

اولین ساخته سینمایی سروش صحت، نمایشی از سامان‌دادن به شرایط سخت است

جهان با ما برقص

  • کد خبر: ۱۴۵۸۵
  • ۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۸
چه می شود که جهانگیر، تلخی مرگ قریب‌الوقوعش را که از آن باخبر شده، می‌پذیرد و داستان فیلم ،ریتم خوشی پیدا می کند و از تلخی خارج می‌شود. علی مصفا در نقش جهانگیر در پایان فیلم می‌گوید: مرگ را دوست ندارم اما از مردنم هم ناراحت نیستم.

لیلا کوچک‌زاده _ در حال و هوای این روزهای کشور که مردم صبح‌ها در انتظار خبری بد، بیدار می‌شوند و عامدانه و خودخواسته با پیگیری اخبار تلخ و انتشار آن، بر غمشان اضافه می کنند، دیدن فیلم «جهان با من برقص» قابل تامل است. این فیلم ، نخستین ساخته سینمایی سروش صحت است که در سال 1397 تولید و از 11دی در سینماهای کشور اکران شده است.


جهانگیر به دلیل یک بیماری لاعلاج، بیشتر از دو ماه دیگر زنده نیست. در این میان از همسرش نیز جدا شده و حالا به همراه دخترش به مزرعه ای خوش آب و هوا در شمال کشور رفته است و روزهای پایانی عمرش را در آرامی و رخوت می‌گذراند. دوستانش که از این خبر مطلع شده‌اند، برای  آخرین تولد او دورهم جمع می شوند تا لحظه‌های خوبی برای او ایجاد کنند.

چشمان جهانگیر توخالی و سستی و رخوت در حرکاتش کاملا پیداست. ظاهرا از کسی هم انتظار دلداری و تسلی آنچنانی ندارد و کاملا برای مرگ آماده شده است. جالب اینجاست که دوستانش نیز با حقیقت مرگ او کنار آمده و آن را پذیرفته‌اند و تقلای بیش از پیش برای تغییر حال او انجام نمی‌دهند. شخصیت‌پردازی 11بازیگر این فیلم، بسیار خوب از کار درآمده و در 97دقیقه فیلم، به خوبی از هم تفکیک می‌شود تا مخاطب هم دلیل رفتارهای معقول و غیر معقول‌شان را بپذیرد و دنبال توضیح بیشتر نگردد. عشق عجیب دختر نوجوان جهانگیر به پسر کم سن و سال شمالی، رفتارهای لوس و ساده‌لوحانه هانیه توسلی که به خاطر پول با مردی میانسال، ازدواج کرده و از دیالوگ‌های فیلم‌های شبکه جم یادداشت برداری می‌کند یا دلیل طلاق جواد عزتی از همسرش. درواقع همین شخصیت‌پردازی درخشان جهان با من برقص، کمک می‌کند که در طی چند روز حضور دوستان جهانگیر، بدون اینکه فیلم اوج و فرود خاصی پیدا کند، تغییراتی در او اتفاق بیفتد و از آن انتظار آزاردهنده برای مرگ فاصله بگیرد.

دوستانش خود واقعی‌شان را با بغض ها و کینه‌ها و دوست‌ داشتن‌هایشان نسبت به هم ابراز کرده‌اند. درواقع مرگ جهان بهانه‌ای است كه آن‌ها را وادار به تحمل يكديگر و طبعاً سر باز كردن گره‌های گذشته‌شان کند. همین رفتارهاست که موجب می شود جهانگیر هم، درونیاتش را بروز بدهد: بگوید غمگین است، از مرگ می ترسد، احساس تنهایی می‌کند و .... اینگونه است که زمان حال خوبش فرا می‌رسد. در این راه، تعامل با طبیعت، حیوانات و موسیقی هم تاثیرگذار است.  طوری که در سکانس‌های پایانی فیلم، با خرسواری عجیبش، آن چهره مغموم و کم حرف، رنگ عوض می‌کند و انگار انتظار تماشگران برای دیدن چهره واقعی جهانگیر به سر می رسد: مردی مسلط بر اوضاع که می‌تواند شرایط را کنترل و مدیریت کند و خوشحال باشد، حتی اگر مرگش قریب‌الوقوع باشد.

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.