بهه گزارش شهرآرانیوز؛ وقتی قرار است که یک تئاتر زندگی نامهای تولید شود، قالبها و الگوهایی وجود دارند که قبلا هم امتحان شده اند و میتوان بر اساس آنها تئاتر را تولید کرد. تئاتر زندگی نامهای میتواند داستانی داشته باشد که در آن شخصیتی معرفی شود. میتواند شیوههای مستند تولید را بستر اجرا قرار دهد. میتواند گزارشی باشد که جذابیتهای اجرایی آن را روایت کنند و میتواند مثل نمایش «آهوان»، همه اینها با هم باشد؛ بدون اینکه از الگوی خاصی تبعیت شود.
خلق وضعیت نمایشی، روایت داستان زندگی، گزارش موقعیت، توضیح شخصیت و... شیوههایی هستند که مهدی سیم ریز (نویسنده) و محمد جهان پا (کارگردان) در تولید این نمایش با پرداخت آن ها، یک اثر زندگی نامهای درباره شهید علیرضا عاصمی، فرمانده گردان تخریب در دوران دفاع مقدس، خلق کرده اند؛ اثری که هم سعی دارد قواعد درام را رعایت کند، هم در تلاش برای فضاسازی در اجراست و از تصویرسازی تا کنش اجرایی را در این مسیر به خدمت گرفته و هم توانسته است شخصیت موردنظرش را آن قدر که نیاز میبیند و میخواهد معرفی کند.
جهان پا در ساخت «آهوان» کیفیت را فدای منظور نکرده است. درواقع اثر در تلاش برای باکیفیت بودن، تئاتر بودن و پرداختن به سوژه و طرح ایدئولوژی دچار سطحی نگری و سطحی پردازی نشده است. علیرضا عاصمی، بیش از هر چیز با نوآوریهای خلاقانه اش در عملیات تخریب، تحقیقات، نمونه سازی و تولید برخی تجهیزات تخریب شناخته میشود. سیم ریز و جهان پا هم برای خلق وضعیت دراماتیک و مسئله دار کردن درامشان همین ویژگی را دراماتیزه کرده اند. وضعیت نمایشی در نمایش کدام است؟ یک موشک چندوضعیتی در منطقهای مسکونی عمل نکرده است و گروه تخریب منطقه مسکونی را تخلیه کرده اند و علیرضا عاصمی باید بیاید تا آن را خنثی کند. در فاصله میان اصابت موشک و شروع عملیات تا انفجار در نقطه پایانی است که زندگی شهید عاصمی روایت میشود.
نقطه شروع درست انتخاب شده و نقطه پایان این وضعیت همان جای درستی است که در آن داستان زندگی قهرمان درام به سرانجام میرسد و در فاصله میان این دو علاوه بر اینکه وضعیت بحرانی خنثی سازی موشک عمل نکرده و به خطر افتادن جان مردم چالش و ستیز دراماتیک را میسازد، روایت فرصت کافی برای شناساندن سوژه اش را دارد. در تمام مدت روایت و توضیح و توصیف و موقعیت سازی حول محور این قهرمان، وضعیت نمایشی هم حامل کیفیت مناسبی از تعلیق دراماتیک برای جذابیت درامش است؛ بنابراین «آهوان» را در مقایسه با نمونههای مشابه زندگی نامهای اش و به ویژه آنها که در قالب کارهای سفارشی بی کیفیت در گستره دفاع مقدس تولید شده اند، میتوان کار قابل اعتنایی دانست؛ از آن نظر که برای دستیابی به هدفش از جهان درام و کیفیت دراماتیک فاصله نمیگیرد و به قرارهای دراماتیک در ساختار قصه اش پایبند است.
اگرچه اجرا در جزئیات و در موقعیتهایی که مثل یک آلبوم عکس در روایت متوالی داستان زندگی علیرضا عاصمی ورق میخورد، کاستیهایی هم دارد؛ از جمله اینکه این عکسها اگرچه بر اساس توالی زمانی مهمترین رویدادهای زندگی عاصمی انتخاب شده اند و تصویر و روایت میشوند، اما پیوستگی کنشمند نمایشی شان، به ویژه در گستره ضرب آهنگ سازی، دچار اشکال است. قابها خیلی از هم جدا هستند. هر موقعیت یک عکس یا تصویری از رویدادهای متوالی دوران زندگی قهرمان است؛ اما پیوستگی میان این قابها و تصاویر و رویدادها به عنوان یک کنش تأثیرگذار دراماتیک در کلیت اجرا احساس نمیشود.
قابها و تصاویر از هم جدا هستند و اگر هوشمندی سیم ریز در انتخاب وضعیت نمایشی (موشک چندوضعیتی عمل نکرده) نبود، دچار همان گزارشی بودنی میشدند که اغلب کارهای ازاین دست به آن مبتلا هستند؛ اما خب، همان طور که گفته شد جهان پا و سیم ریز توانسته اند از این آسیب عبور کنند. بخش مهمی از موفقیتشان را مدیون ساختار درام سیم ریز است و بخش شایان توجه دیگرش به واسطه انتخاب شیوه اجرایی درست و تصاویری است که جهان پا و گروه اجرایی اش توانسته اند به وجود بیاورند.
مهدی نصیری-رئیس کانون ملی منتقدان تئاتر کشور