در «با اصناف» این هفته به سراغ گوشت تکه کنهای خیابان استقلال مشهد میرویم که جزو صاحبان مشاغل سخت محسوب میشوند، اما در فهرست قانون مشاغل سخت قرار ندارند و از شرایط مشاغل سخت بهرهمند نیستند.
لیلی رحمانی - اول یک روز زمستانی است. در حوالی خیابان استقلال، بوی گوشت خام، مرغ و ماهی از دور هم به مشام میرسد. لاشههای گوشت از چنگکهای بزرگی در یخچالها آویزان اند و مرغها و ماهیها هم در بین انبوهی از یخهای خرد شده در یخچالهای افقی ردیف شده اند. نزدیکتر که میشویم در بین همهمه فروشندگان و مشتریها صدای چرخ گوشت واضحتر میشود و صدای کوبیدن ضربات چاقو و ساطور بر استخوانها به گوش میرسد. این روزها کمتر کسی حاضر است گوشت را در خانه تکه کند و خیلیها ترجیح میدهند گوشتشان را به لبه تیز ساطور قصابها و گوشت تکه کنها بسپارند، ساطورهایی که آن قدر تیز و برنده اند که زخمشان بر تن تختههای گوشت داخل فروشگاهها نیز به خوبی دیده میشود.
بریدگیهایی که عادی شده اند
۲ انگشت دست راستش باندپیچی شده و با همان چند انگشت سالم باقی مانده مشغول انجام کارهایش است. جلو میروم و میگویم: میخواهم با مسئول قطعه کردن گوشت فروشگاهتان صحبت کنم. هر ۳ نفر حاضر به هم نگاه میکنند و یکی از آنها میگوید: این کار را من انجام میدهم، یعنی هم پاچال دست من است و هم تکه کردن گوشت. زمانی که میخواهم از مشکلات و سختیهای شغلش بگوید به انگشتان بریده شده اش نگاه میکند و میگوید: شغل ما هم مانند بقیه شغلها سختیهای خودش را دارد، بریدن دست و انگشت که دیگر عادی شده است. بعد هم ناخن کبود و شکسته اش را نشان میدهد که یکی دیگر از همکارانش به سخن میآید. او با ۲ انگشت باند پیچی شده اش درابتدای ورود توجهمان را به خود جلب کرده بود. دستهای باندپیچی شده اش را بالا میآورد و میگوید: اگر منظورتان این چیزهاست که تا دلتان بخواهد دچارش میشویم. همین چندروز پیش که مشغول کار بودم انگشت هایم بریده شد و ۹ بخیه خورد. یک چاقو برمی دارد و مشغول به کار میشود: چاقوهای ما آن قدر تیزند که حتی میتوانند موهای دست را هم ببرند، پوست و گوشت که دیگر جای خود دارد. حرف از حقوق و مزایا که میشود هر ۳ نفر لبخند تلخی میزنند و متفرق میشوند، رفتن و ناپدید شدنی که نشان دهنده اوضاع آشفته شان است. ترجیح میدهند اصلا حرفی دراین باره نزنند.
در معرض بیماریها
۲ لش گوسفند را برروی دستانش گرفته است و داخل مغازه میشود، گوشتها را برروی پیشخوان مغازه میگذارد و همان طورکه با ساطوری بزرگ شروع به قطعه کردن گوشتها میکند و میگوید:اگر کسی در کارش خبره باشد کمتر دچار حادثه میشود، بریدگی و خراش هم که دیگر چیز پیچیدهای نیست و در کار ما عادی شده است. یکی از مشتریها که حرف هایمان را میشنود میگوید: همیشه در کار این افراد دقت میکنم و میدانم مشکلات زیادی دارند.
به گفته این مشتری که خود پزشک است کوچکترین آسیب در پوست دست مانند خراشیدگیهای کوچک و تماس آن با گوشتهای خام میتواند بیماریها و عفونتهای زیادی را برای آنها ایجاد کند. حالا در نظر بگیرد به هر دلیل قسمتی از گوشت آلوده باشد، آن زمان است که بسیاری از بیماریها مانند تب مالت و سیاه زخم به راحتی منتقل میشود و این تنها یک قسمت از مسائلی است که میتواند آنها را درگیر کند. به گفته او حمل تکههای سنگین گوشت هم از مواردی است که ستون فقرات افراد را دچار مشکلات جدی خواهد کرد.
فروشنده که حالا گوشت را به سلیقه مشتری به صورت خورشتی خرد کرده است سرش را بالا میآورد و میگوید:اینها بی اهمیتترین چیزهایی است که به آن فکر میکنیم. الان مشکل ما حقوق و مزایایمان است. ما گاهی تصدی چند کار مختلف را در یک فروشگاه به عهده داریم و نهایتا هم حق و حقوقمان بسیار کم است. در اینجا برخی افراد نهایتا یک میلیون تومان حقوق میگیرند، برخی هم کمی بیشتر، اما حقوق ما در همین حدود است. خیلی هایمان هم بیمه نیستیم و برای گرفتن این حقوق بخور ونمیر ناچار به پذیرش شرایط کارفرما میشویم.
شغلی سخت با شرایط بیمه عادی
یک لایه سلفون در دست دارد و آن را روی بستههای گوشت خرد شده میکشد. وقتی سؤالمان را درباره مسائل و مشکلاتشان میشنود، بدون آنکه توجهش را از بستههای گوشت بردارد از همکارش میخواهد تا با ما صحبت کند. مهندس ناظر کیفیت فروشگاه که سکوت گوشت تکه کنها را میبیند، سرحرف را باز میکند و میگوید: من با سختیهای این شغل کاملا آشنا هستم و هرروز مشکلات گوشت تکه کنها را میبینیم. چند سال قبل بود که یکی از کارکنان ما در زمان چرخ کردن گوشت چند انگشت دستش را از دست داد و همین نقص عضو مانع از ادامه فعالیتش در این کار شد. فکر میکنم مبلغی هم به عنوان دیه دریافت کرد، اما این مبالغ برای فردی که دچار نقص عضو شده است فایدهای ندارد. او دیگر نمیتواند خیلی از کارها را انجام دهد و احتمالا خانه نشین خواهد شد.
یکی از گوشت تکه کنها هم که حالا حاضرشده چندکلامی حرف بزند میگوید: این کار نیازمند فکری آرام و آسوده است، چراکه لحظهای غفلت میتواند اتفاقات بدی را رقم بزند و خسارات جبران ناپذیری به جا بگذارد. شغل ما جزو مشاغل سخت است. این یعنی لزوم وجود شرایط ویژه و بیمههای مربوط به مشاغل سخت، اما تعداد زیادی از شاغلان در این کار اصلا بیمه نیستند، یا آنهایی که بیمه اند بیمه عادی دارند. یکی دیگر از گوشت تکه کنها حرف همکارش را ادامه میدهد و میگوید: یعنی با وجود اینکه بر اساس قانون باید زودتر بازنشسته شویم، با شرایط بیمه عادی بازنشسته میشویم.
ساعت کاری زیاد و کم شدن دقت
یکی از قصابان در یکی دیگر از فروشگاهها نیز در بیان مشکلات کارش میگوید:گاهی فروشگاه آن قدر شلوغ میشود که بدون وقفه باید سفارش مشتری را انجام دهیم و اصلا وقت استراحت نداریم. ساعت کاری مان بسیار طولانی است، چراکه فروشگاههای اینجا از ۸ صبح تا ساعت ۲ نیمه شب باز هستند. خودتان حساب کنید، حتی اگر نصف این زمان را هم در محل کارمان باشیم، خستگی زیاد ممکن است دقت را پایین بیاورد و باعث شود کاری دست خودمان بدهیم. پسر جوانی هم که مشغول چیدن ماهیهای بزرگ در بین خردههای یخ است میگوید: این را هم بنویسید که کار کردن با یخ چقدر آزاردهنده است.
وعدههایی برای حل مشکلات
رئیس اتحادیه صنف گوشت فروشان مشهد میگوید همه مشکلات کارکنان این شغل را قبول دارد، اما معتقد است قسمتی از این موارد باید با رعایت مسائلی که کارشناسان بهداشت بر آن تأکید میکنند حل شود. به گفته مهدی باقری رعایت موازین بهداشتی و استفاده از ابزارهایی، چون دست کش برخی از اتفاقات و حوادث این شغل را کاهش میدهد. این درحالی است که برخی از گوشت تکه کنها حاضر نیستند از دستکش استفاده کنند که این منجر به بریدگیها و آسیبها میشود؛ بنابراین لازم است خود افراد مسائل ایمنی را رعایت کنند. او درباره مسائل بهداشتی و انتقال آلودگیها نیز به استفاده نکردن از لباسهای مخصوص کار اشاره میکند و میگوید: کارشناسان بهداشت توصیههایی برای بهداشت و پیشگیری از آلودگیها و انتقال بیماریها دارند که استفاده از لباس کار از بدیهیترین آن هاست، اما متأسفانه تعداد زیادی از افراد این مسائل را رعایت نمیکنند.
باقری در پاسخ به بیمه و حقوق و مزایای گوشت تکه کنها نیز با پذیرش اینکه این شغل جزو مشاغل سخت محسوب میشود، اما تا کنون پیگیریهای لازم در این باره انجام نشده است وعدههایی میدهد. قرار میشود مکاتبات و پیگیریهای لازم از سوی اتحادیه برای پوشش مشاغل سخت به این حرفه انجام شود.