به گزارش شهرآرانیوز، فراخوان اینستاگرامی برای شرکت در پارتی شبانه سبب شد دختری جوان به تنهایی قدم به خانهای بگذارد که حادثهای شوم انتظارش را میکشید.
اواخر دیماه امسال دختر جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از دو پسر به اتهام آدمربایی، سرقت اموال و آزار و اذیت شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «مدتی قبل در محل کارم با پسر جوانی به نام بهنام آشنا شدم. ارتباط دوستانه ما ادامه داشت و چند باری هم دو نفری در میهمانی شبانهای شرکت کردیم. قرار بود بهنام به زودی به خواستگاریم بیاید و با هم ازدواج کنیم، به همین خاطر خیلی خوشحال بودم و رؤیاهای زیبایی برای زندگیام در سرم داشتم. چند ماهی گذشت و روزهای خوش پایان یافت و ما دو نفر با هم اختلاف پیدا کردیم. پس از آن افسرده شدم و ارتباطم با دوستان دیگرم قطع شد، احساس میکردم دنیا برایم به پایان رسیده است.»
وی ادامه داد: «هر روز که میگذشت افسردگیام بیشتر میشد و بهنام هم به من توجهی نمیکرد تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستانم تصمیم گرفتم خوش بگذرانم تا غم و غصههایم را فراموش کنم. دوستم گفت بهتر است در جشن و میهمانیهای شبانه شرکت و دوستان تازهای پیدا کنم. چند روز قبل در اینستاگرام با آگهی روبهرو شدم که میهمانی شبانهای را در یکی از مناطق شمال تهران تبلیغ کرده بود. به صورت مجازی در آن میهمانی ثبتنام کردم و برگزارکننده هم آدرس را برایم فرستاد و من هم راهی آنجا شدم. میهمانی در خانه بزرگی در یکی از خیابانهای شمالی تهران بود و تعداد زیادی دختر و پسر هم حضور داشتند، اما من تنها بودم که پسر جوانی به نام شاهرخ نزدیکم شد و با من شروع به حرف زدن کرد.»
دختر جوان درحالیکه بغض گلویش را گرفته بود، ادامه داد: او از رفتار من متوجه شده بود افسرده هستم و با حرفهایش مرا فریب داد و به من ابراز علاقه کرد. میهمانی رو به پایان بود و شاهرخ همراه دوستش سه لیوان نوشیدنی آوردند و یکی از لیوانها را به من تعارف کردند. وقتی نوشیدنی را خوردم، سرم سنگین شد و لحظاتی بعد هم بیهوش شدم تا اینکه ساعتی بعد وقتی به هوش آمدم، دیدم داخل اتاقی هستم و شاهرخ و دوستش هم بالای سرم ایستادهاند. تازه متوجه شدم در دام پسران شیطانصفت گرفتار شدهام و فهمیدم آنها مرا بیهوش و از میهمانی شبانه به خانهای در جنوب تهران منتقل کردهاند تا نیت شومشان را عملی کنند. هر چقدر التماس و گریه کردم که من را رها کنند فایدهای نداشت و دو پسر جوان مرا داخل اتاقی حبس کردند و بعد هم آزارم دادند و از من فیلم گرفتند، اما این پایان ماجرای سیاه من نبود، چون آنها تمام پولها، طلاهایم را که برای میهمانی پوشیده بودم و تلفن همراهم را به زور گرفتند و بعد مرا داخل خیابان خلوتی رها کردند. آنها تهدید کردند اگر شکایت کنم فیلمهایم را برای همکاران محل کارم میفرستند و آبرویم را میبرند.
چند روزی از ترس با کسی حرفی نزدم تا اینکه افسردگیام بیشتر شد. موضوع را به خانواده ام گفتم و آنها هم از من خواستند به اداره پلیس بیایم و از دو پسر شیطانصفت شکایت کنم.»
با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی مصطفی تقیزاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران پلیس در بررسیهای تخصصی دو پسر جوان را که اقدام به برگزاری میهمانی شبانه کرده بودند شناسایی کردند. بدین ترتیب دو متهم تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفتند تا اینکه چند روز قبل بازداشت و به اداره پلیس منتقل شدند.
دو متهم در بازجوییها ابتدا منکر جرم خود شدند و ادعا کردند شاکی را نمیشناسند، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شدند با اظهار پشیمانی به جرم خود اعتراف کردند. شاهرخ در ادعایی گفت: «من و دوستم مدتها بود در میهمانیهای شبانهای که از طریق اینستاگرام تبلیغ میشد، شرکت میکردیم و برای هر میهمانی هم مقدار زیادی پول میدادیم. مدتی قبل تصمیم گرفتیم خودمان میهمانی برگزار و علاوه بر خوشگذرانی درآمدی هم کسب کنیم. ما خانهای را در یکی از خیابانهای شمالی تهران برای یک شب اجاره و بعد هم میهمانی شبانه را در فضای مجازی تبلیغ کردیم. آن شب تعداد زیادی دختر و پسر شرکت کرده بودند و شاکی هم تنها آمده بود. پس از میهمانی همه هزینه آن را پرداخت کردند، اما شاکی پولی به ما نداد، به همین دلیل تصمیم گرفتیم او را با دارو بیهوش و اموالش را سرقت کنیم. ما به او نوشیدنی مسموم دادیم و وقتی بیهوش شد به داخل خودرویمان منتقل کردیم و بعد هم راهی خانهمان شدیم. آن شب پدر و مادرم در خانه نبودند و وسوسه شدیم علاوه بر سرقت اموالش، او را آزار دهیم.»
متهم دیگر هم در بازجوییها اظهارات همدستش را تأیید کرد. رسیدگی به اتهام متهمان در خصوص سرقت، بیهوشی و حبس غیرقانونی در دادسرا در حال انجام است، اما اتهام آزار و اذیت آنها در دادگاه کیفری یک استان تهران به زودی رسیدگی میشود.