شهرآرانیوز؛ خاندان ندوشن از آن خانوادههای اصیل، متدین و ثروتمند دهستان کبوده بودند. محمدعلی ندوشن هم روزگار کودکی اش را در میان طبیعت روستا و گله داری و برزگری بزرگ ترهایش میگذراند و درس و مشق را تا اواسط متوسطه در زادگاه کویری اش پشت سر گذاشت، اما برای پایان دوران متوسطه، یزد را به مقصد تهران ترک و دانشگاه را با رشته حقوق دانشگاه تهران آغاز کرد.
در سال ۱۳۲۸ با مدرک کارشناسی حقوق قضایی از این دانشگاه فارغ التحصیل شد و بلافاصله به استخدام دادگستری درآمد. کمی بعد برای نشستن بر مسند قضاوت به شیراز رفت و مدتی در آنجا مشغول شد، اما سکون در جایگاه حقوق، برایش ملال آور بود و به قول خودش، چون سیمرغ که بخواهد به قاف پرواز کند، برای ادامه تحصیل به فرانسه پرواز کرد.
زیرا در این مدت از طریق ترجمه آثار فرنگی شیفته فرهنگ غرب شده بود و برای کشف آن، عطش داشت، اما هرگز خود را فریفته غرب نمیدید، چون از فرهنگ و تمدن ایرانی لبریز و اشباع بود. محمدعلی ندوشن پیش از سفر به دانشگاه سربن، نخستین کتاب خود را با عنوان «پیروزی آینده دموکراسی» به چاپ رسانده بود و سال ۱۳۳۴ پس از اخذ مدرک دکتری حقوق و بازگشت به ایران نیز در دانشکدههای حقوق و ادبیات دانشگاه ملی (بهشتی کنونی) به تدریس مشغول شد و چهارده سال بعد نیز با عضویت در هیئت علمی دانشگاه تهران به تدریس شاهکارهای ادبی ایران و جهان پرداخت.
نخستین چهره رسانهای که از محمدعلی اسلامی ندوشن دعوت به همکاری کرد، حبیب یغمایی بود که از قلم ندوشن در مجله یغما بهره برد. مجلهای که در آن ایام از حضور افرادی، چون عبدالحسین زرین کوب، محمد فرزان، احمد آرام، غلامحسین یوسفی و مجتبی مینویی نیز استفاده میکرد. ندوشن نیز در اواخر دهه ۵۰، هم زمان با نابسامانیهای فرهنگی ناشی از التهابات سیاسی جامعه، بیانیهای با عنوان «انجمن دفاع از فرهنگ» منتشر کرد که با یاری همکاران خود در مجله یغما، مؤسسهای هم نام با بیانیه اش تأسیس کرد و در همان سال با همراهی همسرش شیرین بیانی به سردبیری فصل نامهای به نام «هستی» مشغول شد.
اما آنچه نام محمدعلی اسلامی ندوشن را در تاریخ فرهنگ و ادب ایران ماندگار کرد، تألیف و ترجمه بیش از هفتاد اثر ارزشمند به زبان فارسی است که حاصل سالها پژوهش و مطالعه در زمینههای ادبی گوناگون است. ارادت او به فردوسی، حافظ، مولوی و اقبال لاهوری از عمده مضامینی است که در آثار او به چشم میخورد. ندوشن بیش از چهل سال از عمر خود را وقف مطالعه و تفحص در شاهنامه کرد و نخستین کسی بود که شاهنامه را به عنوان درسی مستقل در عناوین درسی دانشگاه گنجاند. «کتاب کتاب ها» لقبی بود که او به شاهنامه نسبت داده بود و شناخت تاریخ کهن ایرانی را از گذر آثار ادبی بیش از آثار تاریخی، محتمل میدانست.
واقع نگری در مضامین و حس وطن دوستی در آثار ندوشن با چاشنی نثری شیوا و قلمی روان، در قالب هفتاد اثر منظوم و منثور از او به یادگار مانده که در میان آنها از داستان «پنجرههای بسته» و شعر «گناه، چشمه، بهار در پاییز» و سفرنامه «آزادی مجسمه، کارنامه سفر چین، در کشور شوراها» تا نمایشنامه «ایرانیان، ابرزمانه و ابر زلف» و ترجمه نمایشنامه «آنتونیوس و کلئوپاترا» نیز به چشم میخورد. کتاب «روزها» در چهار جلد، سرگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن را از چهارسالگی تا پنجاه وچهارسالگی به زبان خودش روایت میکند. «نامه به فرزند» آخرین اثر از ندوشن بود که به چاپ رسید و پس از آن در سن نودوهفت سالگی بر اثر کهولت سن از دنیا رفت.