آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ بررسی فقه و احکام دینی، ما را به مجموعه اعمالی میرساند که از جانب خدای متعال، حکم حرام یافته است و مرتکبان آن به عواقب سوء وعده داده شدهاند؛ از نمونه این حرمتها که خدای متعال در قرآن بر مرتکبان آن انذار داده است، کمفروشی یا دراصطلاح غش در معامله است، چنانکه حتی سورهای به نام این گروه با عنوان مطففین نازل شده است و خدای متعال در آیه نخست آن میفرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ؛ واى بر کمفروشان!»، لذا نگاهی انداختهایم بر این حرام الهی و عواقب و آثار سوء آن.
«غش در معامله» حرام است و باعث بطلان معامله میشود. غش در معامله یعنی فروختن جنسى که با چیز دیگر مخلوط است، درحالیکه آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید؛ مانند فروختن شیری که مخلوط به آب است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «کسى که با مسلمانان غش در معامله کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله کند، از ما نیست. خداوند، برکت روزى او را مىبرد و راه معاش او را مىبندد و او را به خودش واگذار مىکند».
کمفروشی از گناهانی است که به کبیره بودن آن تصریح شده است و اصل حرمتش از روی قرآن و سنت و اجماع و عقل، ثابت است و در روایتی از حضرت صادق (ع) و در روایت فضلبنشاذان از حضرت رضا (ع) جزو گناهان بزرگ شمرده شده است. قرآن کریم نیز بهصراحت این افراد را به عذاب شدید وعده میدهد: «کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِی سِجِّینٍ؛ نه چنین است [که مى پندارند]که کارنامه بدکاران در دوزخ است». (مطففین، ۷)
اگر کمفروشی در جامعه توسعه بیابد، اعتماد مردم به یکدیگر سلب میشود و در نظام خریدوفروش و قراردادها، خسارات جبرانناپذیری رخ میدهد. نظم امور معاملات و دادوستدها بر آن است که کالایی که فروخته میشود، از جهات مختلف طبق قرارداد و تعهد باشد، لذا هرگونه انحراف و تجاوز از این اصل، آثار خطرناکی را بهدنبال دارد؛ بهویژه آنکه کمفروشی، سرمایه اعتماد و اطمینان را که رکن مهم مبادلات است، از بین میبرد و نظام اقتصادی را برهم میریزد.
روایات مربوط به حرمت کمفروشی با نام «آدابالتجاره» در منابع روایی، تدوین شده است. مرحوم کلینی در کتاب الکافی، روایتی را به نقل از امامعلی (ع) خطاب به اهل بازار آورده است که: «ای گروه تجار! اول فقه بیاموزید و سپس تجارت کنید... تاجر، فاجر است و فاجر در آتش جهنم است، مگر آنها که به مقدار حق خویش از مردم بگیرند و حق مردم را بپردازند.» (الکافی، ج۱۰، ص۱۵-۱۶).
شیخصدوق در کتاب «ثوابالاعمال و عقابالاعمال» روایتی از امامباقر (ع) نقل کرده است که «پیامبر (ص) فرمودند:. در هیچ قومی فحشا بهصورت آشکار و علنی انجام نگرفت، مگر اینکه طاعون و دردهایی که در پیشینیان نبوده است، بین آنان شایع میشود. در پیمانه و وزن کمفروشی نمیکنند، مگر اینکه به قحطی، سختی مخارج و ستم سلطان دچار میشوند...» (ثوابالاعمال، ج یک، ص۲۵۲)
در آیات قرآن، مکررکمفروشی نکوهش شده است؛ مانند آیات مورد بحث و در داستان شعیب (ع) آنجا که قوم خود را مخاطب قرار داده است، میگوید: «أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ»
حق پیمانه را ادا کنید و دیگران را به خسارت نیندازید. با ترازوی صحیح وزن کنید و حق مردم را کم نگذارید و در زمین فساد نکنید»؛ یعنی قرآن، کمفروشی و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است و این خود دلیلی بر ابعاد مفاسد اجتماعی این کار است. کمفروشی، باعث تباهی اجتماع انسانی است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است. اگر این تعادل از بین برود، همهچیز از بین میرود.
از پیامبر اکرم (ص) نقل است: هیچ قومی عهدشکنی نکردند، مگر اینکه خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط ساخت. هیچ جمعیتی به غیر حکم الهی حکم نکردند، مگر اینکه فقر درمیان آنها زیاد شد. درمیان هیچ ملتی فحشا ظاهر نشد، مگر اینکه مرگومیر در میان آنها فراوان شد. هیچ گروهی کمفروشی نکردند، مگر اینکه زراعت آنها از بین رفت و قحطی، آنها را فروگرفت و هیچ قومی زکات را منع نکردند، مگر اینکه باران از آنها قطع شد. (مفاتیحالغیب، ج۳۱، ص۸۳) از آیات قرآن نیز بهخوبی استفاده میشود که مسئله کمفروشی موجب بههم خوردن نظام اقتصادی میشود و نزول عذاب الهی را درپی خواهد داشت.
هرچند آیات مرتبط با کمفروشى در قرآن درباره تجارت و مسائل مالى سخن مىگوید، این گناه بزرگ، اختصاص به مسائل اقتصادى ندارد، بلکه هرکس مسئولیتى داشته باشد و در حوزه مسئولیت خود کمکارى کند، شامل او نیز مىشود.
اگر معلمى به اندازه کافى مطالعه نکند یا دیر سر کلاس حاضر شود و زودتر از موعد مقرر کلاسى را ترک کند، کمفروشى کرده است. اگر کارمندى بهجاى پرداختن به کارهاى ادارى به کارهاى شخصى خود بپردازد یا اوقات خود را به پر کردن جدول و سایر کارهاى تفریحى بگذراند یا برخورد مناسبى با اربابرجوع نداشته باشد و بى دلیل انجام کار آنها را به تأخیر بیندازد، مشمول حکم کمفروشان است. اگر قاضى، پرونده متهم را به مقدار کافى مطالعه نکند و حکم دهد، کمفروشى است. اگر خطیب و سخنران بدون مطالعه به منبر برود یا به مقدار لازم مطالعه نکند، مصداق مطفّفین و کمفروشان است.
اگر سیاستمداران، ارباب رسانهها و خلاصه هرکسى در حوزه کارى خود کمکارى کند و وظایفش را بهطور صحیح انجام ندهد، کمفروشى است و گویا قیامت را باور نکرده است. اگر تنها همین یک دستور دینى در جامعه عملى شود و هرکس در حوزه مسئولیت خود، کارش را به نحو احسن انجام دهد، جامعه گلستان خواهد شد.
(پایگاه اطلاعرسانی آیتا... مکارمشیرازی.)