۴۴ سال پیش در چنین روزی، پلاک ۱۰ خیابان داونینگ در لندن، میزبان اقامت اولین نخست وزیر زن در تاریخ بریتانیا بود. مارگارت تاچر، پیش از آنکه با وینس تاچر، یکی از ثروتمندترین مدیران صنایع نفت انگلیس ازدواج کند به خانم رابرتس شهرت داشت. پدر و مادرش یک مغازه خواربار فروشی کوچک در شمال لندن داشتند و آنچه در این میان او را از طبقه اجتماعی و اقتصادی فرودست خانواده اش دور کرد، ورود به دانشگاه و حضور در محافل سیاسی گوناگون بود.
بعد از آنکه لیسانس هنر گرفت، در رشتههای شیمی و حقوق ادامه تحصیل داد و در سال ۱۹۵۱ در حالی که رئیس گروه فارغ التحصیلان حزب کارگر شده بود، با وینس تاچر آشنا شد و ازدواج کرد. هشت سال بعد، برای نمایندگی در مجلس عوام انتخاب شد و در ادامه با رهبری حزب محافظه کار، عنوان نخستین زنی را به خود اختصاص داد که رهبری یک حزب سیاسی مطرح در جامعه بریتانیا را بر عهده میگیرد.
چهار سال بعد، در سوم می ۱۹۷۹ با پیروزی حزب محافظه کار در انتخابات پارلمانی، مارگارت تاچر نیز به نخست وزیری انگلیس منصوب و در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۷ نیز در این جایگاه ابقا شد، اما در سال ۱۹۹۰ عنوان نخست وزیری را به جان میجر تقدیم کرد و از دنیای سیاست کناره گرفت تا سکان حاکمیت حزب محافظه کار را با الگوی سیاسی تاچریسم به جانشین خود منتقل کند بی آنکه بداند این آغازی بر پایان حزب محافظه کار انگلیس خواهد بود و کمی بعد حاکمیت هجده ساله این حزب به پایان رسید، اما آنچه اصطلاح تاچریسم را به عنوان الگوی رفتار سیاسی تاچر در دنیا مشهور کرد، تنها به راهبردهای سازنده او در عرصههای اقتصادی محدود نمیشد. تاچر، ملغمهای از قاطعیت و دغل کاریهای انگلیس مآبانه بود.
در دوران نخست وزیری او، انگلیس از سقوط به دسته کشورهای جهان سومی نجات یافت، اما تاریخ، هرگز ناراستیهای او در روابط بین الملل را فراموش نخواهد کرد و بنا به اسناد ملی انگلیس، در مقاطع تاریخی گوناگون بارها در مقابله با ایران آشکارا و پنهانی، دشمنی کرده است. نشان به آن نشان که تنها ۱۰ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در حالی که دولت انگلیس ریاست مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر به رسمیت شناخت، مارگارت تاچر اعلام کرد درباره روابط سیاسی خود با ایران تجدیدنظر میکند و در آن زمان که سفارت آمریکا در تهران تسخیر شد، از آمریکا خواست تا با واکنشی نظامی نسبت به ایران موضع گیری کند و متعاقبا درباره مداخله آمریکا در طبس، حمایت آشکار خود را اعلام کرد.
هنگامی هم که کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی منتشر شد، به دنبال فتوای امام خمینی (ره) مبنی بر مهدور الدم بودن نویسنده آن، روابط ایران و انگلیس را تا قطع کامل ارتباط تحت تأثیر قرار داد و در جامعه جهانی نیز ایران را تروریست اعلام کرد تا جایی که به تحریک او، ۲۴۸ نفر از نمایندگان مجلس عوام بریتانیا از سازمان ملل درخواست کردند تا ایران را از این سازمان اخراج و مجاهدین خلق را جایگزین آن کند، اما تاریکترین نقطه در پرونده سیاسی تاچر علیه ایران، در اسناد ملی انگلیس یافت میشود.
آن جایی که به روایت مستندات، از اواخر ۱۹۸۰ تا اوایل ۱۹۸۱ در حالی که نسبت به جنگ میان ایران و عراق اعلام بی طرفی میکند، اما مخفیانه دولت صدام حسین را مورد حمایت قرار میدهد تا ضمن تسریع شکست ایران در جنگ، نیروی کار خود را در زمینه تولید تجهیزات نظامی مشغول کند و در سویی دیگر، هنگامی که به دوربینهای خبرگزاریها لبخند میزند، قطعنامه شورای امنیت را امضا میکند.
قطعنامهای درباره ضرورت خودداری از هر اقدامی است که جنگ ایران و عراق را طولانیتر کند... اما مارگارت تاچر، معروف به بانوی آهنین، در اواخر دهه هشتم از عمر خود، به عارضه آلزایمر مبتلا شد و در آخرین روزها از عمر هشتادوهشت ساله خود جایی میان مرور و فراموشی، آن قدر تقلا کرد تا نهایتا در هشتم آوریل ۲۰۱۳ بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت.